|
|
در قرآن آمده است انسان در هنگام نياز به سوى خدا مى رود. اگر به گونه اى شود كه او به خدا نيازى نداشته باشد، آيا باز هم به سوى خدا خواهد رفت؟ |
انسان ذاتاً به خدا نيازمند است; زيرا هستى اش او است و از خود استقلالى ندارد. نياز سرتاپايش را فرا گرفته است. حتّى اگر انسان نيازى به خدا نداشته باشد، باز هم در وجود خويش به پروردگار نيازمند است. پروردگار جهان همه موجودات را آفريده و هر لحظه بدانها وجود مى بخشد و موجودات را بقا مى بخشد و به كمال مى رساند. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
لقاء الله چگونه است؟ |
لقاءالله، به معنى رسيدن به خداست، ترديدى نيست كه دين خدا و رؤيت وى با چشم سر براى انسان، چه در دنيا و چه در آخرت، محال است ولى از قرآن مجيد و احاديث(1) بسيارى استفاده مى شود كه خدا را مى توان با چشم دل ديد و اين مقام متعالى براى همگان دست يافتنى نيست و تنها افراد ويژه اى از اولياى خدا و برگزيدگان به اين موهبت مى رسند. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
كسى كه عشق به زيبايى دارد و عاشق غير خداست چطور مى تواند عشق غيرخدا را ترك، و عشق به خدا را جايگزين سازد؟ |
اوّلين و نزديك ترين راه مقايسه محبوب هاى ديگر با خداوند است. انديشه در ضعف هاى محبوب ها و كمال حق تعالى به انتخاب و عشق به خداوند مى انجامد. مثلا اگر ديگران زيبا هستند. اين زيبايى آفريده اوست و همان محبوب كه تحت تأثير او هستيم مخلوق است و تازه حُسن آن دارد كه يوسف آفريد. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
چرا دوستى با غيرخدا مذموم شمرده شده است؟ |
اين موضوع به آن معنا نيست كه انسان نمى تواند از همنوعان خود، دوستى انتخاب كند بلكه در روايت آمده است كه انسان ضعيف كسى است كه نمى تواند دوستى انتخاب كند و ضعيف تر از او هم كسى است كه دوست خويش را از دست مى دهد |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
چرا مثل افرادى كه عاشق خدا هستند ما در خود عشقى نداريم؟ |
محور عشق و محبّت درك جمال و زيبايى و كمال است. ظهور فعلى آن در انسان آن زمانى است كه انسان دركى از جمال، كمال و زيبايى خاص داشته باشد. و نبود عشق و محبّت در انسان آنجايى كه جمال، زيبايى و كمال نمى بيند يك امر طبيعى است. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
پارسايان هشتگانه معروف چه كسانى اند؟ |
ربيع بن خثيم، هرم بن حيان، اويس قرنى، عامر بن عبد قيس، ابومسلم خولانى، مسروق بن الاجذع، حسن بن ابى الحسن و اسود بن يزيد. نقل شده است كه چهار نفر اوّل از اصحاب اميرالمؤمنين((عليه السلام)) بوده اند. |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اگر شخصى بدون علم به حرمت كارى آن را به اميد رحمت الهى انجام دهد، آيا مشمول رحمت خدا مى شود؟ |
اگر كسى كارى را به خيال آنكه واجب است به اميد ثواب انجام دهد در واقع حرام باشد، -چنان كه برخى محقّقان فرموده اند - خداوند ثواب انقياد و فرمانبرى را به وى عنايت مى فرمايد. چنين شخصى از عقاب آن كار مصون خواهد بود; زيرا به حرام بودن آن علم نداشته است |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
اوج كمالات روحى و معنوى چه زمانى در انسان حاصل مى گردد؟ |
در مورد مسائل عرفانى يادآور مى شويم كه رسيدن انسان به اوج كمالات روحى و معنوى و دست يافتن به مراحل عالى معرفت به خدا از طريق عمل كردن به دستورات خداوند به طور كامل ميسور مى باشد ... |
|
|
|
|
|
|
|
|
|
رياضتهايى كه در مكاتيب غير اسلامى وجود دارد و باعث تواناييهايى در انسان مى شود، چه حكمى دارد؟ |
انسانى كه به طور دقيق و پيگير به دستورات دينى عمل كند و در طريق بندگى و عبوديت خداوند مجاهدت نمايد، به مقامى والا و درجات عالى نايل خواهد شد، به اندازه اى كه قدرت تصرف در كائنات را هم پيدا خواهد كرد.
|
|
|
|
|
|
|
|
|
|
آيا براى اينكه خداوند به ما نعمت داده است بايد او را دوست داشته باشيم؟ |
اين يكى از مراتب دوستى است كه انسان كسى را كه به او نعمت داده دوست بدارد و در برابر نعمت او سپاسگزار باشد و خداوند كه اين همه نعمتها به انسان داده بايد او را دوست داشت و در برابر نعمتهاى بيكران اوسپاسگزار بود. |
|
|
|
|
|
|
|