شرح و بیان آموزشی

 دعای اوّل صحیفه ی  سجّادیّه

  قربانعلی الکائی


بِسمِ اللهِ الرّحمن الرّحیم

 متن دعا ی اوّل

       وَ كَانَ مِنْ دُعَائِهِ عَلَيْهِ السَّلَامُ إِذَا ابْتَدَأَ بِالدُّعَاءِ بَدَأَ بِالتَّحْمِيدِ لِلَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ الثَّنَاءِ عَلَيْهِ، فَقَال :

1-  الْحَمْدُ لِلَّهِ الْأَوَّلِ بِلَا أَوَّلٍ كَانَ قَبْلَهُ، وَ الْآخِرِ بِلَا آخِرٍ يَكُونُ بَعْدَهُ- الَّذِي قَصُرَتْ عَنْ رُؤْيَتِهِ أَبْصَارُ النَّاظِرِينَ، وَ عَجَزَتْ عَنْ نَعْتِهِ أَوْهَامُ الْوَاصِفِينَ.ابْتَدَعَ بِقُدْرَتِهِ الْخَلْقَ ابْتِدَاعاً، وَ اخْتَرَعَهُمْ عَلَى مَشِيَّتِهِ اخْتِرَاعاً.

2-   ثُمَّ سَلَكَ بِهِمْ طَرِيقَ إِرَادَتِهِ، وَ بَعَثَهُمْ فِي سَبِيلِ مَحَبَّتِهِ، لَا يَمْلِكُونَ تَأْخِيراً عَمَّا قَدَّمَهُمْ إِلَيْهِ، وَ لَا يَسْتَطِيعُونَ تَقَدُّماً إِلَى مَا أَخَّرَهُمْ عَنْهُ. وَ جَعَلَ لِكُلِّ رُوحٍ مِنْهُمْ قُوتاً مَعْلُوماً مَقْسُوماً مِنْ رِزْقِهِ، لَا يَنْقُصُ مَنْ زَادَهُ نَاقِصٌ، وَ لَا يَزِيدُ مَنْ نَقَصَ مِنْهُمْ زَائِدٌ.

3-  ثُمَّ ضَرَبَ لَهُ فِي الْحَيَاةِ أَجَلًا مَوْقُوتاً، وَ نَصَبَ لَهُ أَمَداً مَحْدُوداً، يَتَخَطَّى إِلَيْهِ بِأَيَّامِ عُمُرِهِ، وَ يَرْهَقُهُ بِأَعْوَامِ دَهْرِهِ، حَتَّى إِذَا بَلَغَ أَقْصَى أَثَرِهِ، وَ اسْتَوْعَبَ حِسَابَ عُمُرِهِ، قَبَضَهُ إِلَى مَا نَدَبَهُ إِلَيْهِ مِنْ مَوْفُورِ ثَوَابِهِ، أَوْ مَحْذُورِ عِقَابِهِ، لِيَجْزِيَ الَّذِينَ أَسَاءُوا بِمَا عَمِلُوا وَ يَجْزِيَ الَّذِينَ أَحْسَنُوا بِالْحُسْنَى. عَدْلًا مِنْهُ، تَقَدَّسَتْ أَسْمَاؤُهُ، وَ تَظاَهَرَتْ آلَاؤُهُ، لَا يُسْأَلُ عَمَّا يَفْعَلُ وَ هُمْ يُسْأَلُونَ.

4-   وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَوْ حَبَسَ عَنْ عِبَادِهِ مَعْرِفَةَ حَمْدِهِ عَلَى مَا أَبْلَاهُمْ مِنْ مِنَنِهِ الْمُتَتَابِعَةِ، وَ أَسْبَغَ عَلَيْهِمْ مِنْ نِعَمِهِ الْمُتَظَاهِرَةِ، لَتَصَرَّفُوا فِي مِنَنِهِ فَلَمْ يَحْمَدُوهُ، وَ تَوَسَّعُوا فِي رِزْقِهِ فَلَمْ يَشْكُرُوهُ. وَ لَوْ كَانُوا كَذَلِكَ لَخَرَجُوا مِنْ حُدُودِ الْإِنْسَانِيَّةِ إِلَى حَدِّ الْبَهِيمِيَّةِ فَكَانُوا كَمَا وَصَفَ فِي مُحْكَمِ كِتَابِهِ «إِنْ هُمْ إِلَّا كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ سَبِيلًا.» وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا عَرَّفَنَا مِنْ نَفْسِهِ، وَ أَلْهَمَنَا مِنْ شُكْرِهِ، وَ فَتَحَ لَنَا مِنْ أَبْوَابِ الْعِلْمِ بِرُبُوبِيَّتِهِ، وَ دَلَّنَا عَلَيْهِ مِنَ الْإِخْلَاصِ لَهُ فِي تَوْحِيدِهِ، وَ جَنَّبَنَا مِنَ الْإِلْحَادِ وَ الشَّكِّ فِي أَمْرِهِ.

5-  حَمْداً نُعَمَّرُ بِهِ فِيمَنْ حَمِدَهُ مِنْ خَلْقِهِ، وَ نَسْبِقُ بِهِ مَنْ سَبَقَ إِلَى رِضَاهُ وَ عَفْوِهِ. حَمْداً يُضِي‏ءُ لَنَا بِهِ ظُلُمَاتِ الْبَرْزَخِ، وَ يُسَهِّلُ عَلَيْنَا بِهِ سَبِيلَ الْمَبْعَثِ، وَ يُشَرِّفُ بِهِ مَنَازِلَنَا عِنْدَ مَوَاقِفِ الْأَشْهَادِ، يَوْمَ تُجْزَى كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ وَ هُمْ لَا يُظْلَمُونَ، يَوْمَ لَا يُغْنِي مَوْلًى عَنْ مَوْلًى شَيْئاً وَ لَا هُمْ يُنْصَرُونَ. حَمْداً يَرْتَفِعُ مِنَّا إِلَى أَعْلَى عِلِّيِّينَ فِي كِتَابٍ مَرْقُومٍ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ.

6 - حَمْداً تَقَرُّ بِهِ عُيُونُنَا إِذَا بَرِقَتِ الْأَبْصَارُ، وَ تَبْيَضُّ بِهِ وُجُوهُنَا إِذَا اسْوَدَّتِ الْأَبْشَارُ. حَمْداً نُعْتَقُ بِهِ مِنْ أَلِيمِ نَارِ اللَّهِ إِلَى كَرِيمِ جِوَارِ اللَّهِ. حَمْداً نُزَاحِمُ بِهِ مَلَائِكَتَهُ الْمُقَرَّبِينَ، وَ نُضَامُّ بِهِ أَنْبِيَاءَهُ الْمُرْسَلِينَ فِي دَارِ الْمُقَامَةِ الَّتِي لَا تَزُولُ، وَ مَحَلِّ كَرَامَتِهِ الَّتِي لَا تَحُولُ.

  7 -  وَالْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي اخْتَارَ لَنَا مَحَاسِنَ الْخَلْقِ، وَ أَجْرَى عَلَيْنَا طَيِّبَاتِ الرِّزْقِ. وَ جَعَلَ لَنَا الْفَضِيلَةَ بِالْمَلَكَةِ عَلَى جَمِيعِ الْخَلْقِ، فَكُلُّ خَلِيقَتِهِ مُنْقَادَةٌ لَنَا بِقُدْرَتِهِ، وَ صَائِرَةٌ إِلَى طَاعَتِنَا بِعِزَّتِهِ.

8-ْ وَ الحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَغْلَقَ عَنَّا بَابَ الْحَاجَةِ إِلَّا إِلَيْهِ، فَكَيْفَ نُطِيقُ حَمْدَهُ أَمْ مَتَى نُؤَدِّي شُكْرَهُ لَا، مَتَى. وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي رَكَّبَ فِينَا آلَاتِ الْبَسْطِ، وَ جَعَلَ لَنَا أَدَوَاتِ الْقَبْضِ، وَ مَتَّعَنَا بِأَرْوَاحِ الْحَيَاةِ، وَ أَثْبَتَ فِينَا جَوَارِحَ الْأَعْمَالِ، وَ غَذَّانَا بِطَيِّبَاتِ الرِّزْقِ، وَ أَغْنَانَا بِفَضْلِهِ، وَ أَقْنَانَا بِمَنِّهِ.

9- ثُمَّ أَمَرَنَا لِيَخْتَبِرَ طَاعَتَنَا، وَ نَهَانَا لِيَبْتَلِيَ شُكْرَنَا، فَخَالَفْنَا عَنْ طَرِيقِ أَمْرِهِ، وَ رَكِبْنَا مُتُونَ زَجْرِهِ، فَلَمْ يَبْتَدِرْنَا بِعُقُوبَتِهِ، وَ لَمْ يُعَاجِلْنَا بِنِقْمَتِهِ، بَلْ تَأَنَّانَا بِرَحْمَتِهِ تَكَرُّماً، وَ انْتَظَرَ مُرَاجَعَتَنَا بِرَأْفَتِهِ حِلْماً.

10 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي دَلَّنَا عَلَى التَّوْبَةِ الَّتِي لَمْ نُفِدْهَا إِلَّا مِنْ فَضْلِهِ، فَلَوْ لَمْ نَعْتَدِدْ مِنْ فَضْلِهِ إِلَّا بِهَا لَقَدْ حَسُنَ بَلَاؤُهُ عِنْدَنَا، وَ جَلَّ إِحْسَانُهُ إِلَيْنَا وَ جَسُمَ فَضْلُهُ عَلَيْنَا فَمَا هَكَذَا كَانَتْ سُنَّتُهُ فِي التَّوْبَةِ لِمَنْ كَانَ قَبْلَنَا، لَقَدْ وَضَعَ عَنَّا مَا لَا طَاقَةَ لَنَا بِهِ، وَ لَمْ يُكَلِّفْنَا إِلَّا وُسْعاً، وَ لَمْ يُجَشِّمْنَا إِلَّا يُسْراً، وَ لَمْ يَدَعْ لِأَحَدٍ مِنَّا حُجَّةً وَ لَا عُذْراً. فَالْهَالِكُ مِنَّا مَنْ هَلَكَ عَلَيْهِ، وَ السَّعِيدُ مِنَّا مَنْ رَغِبَ إِلَيْهِ

11 وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ بِكُلِّ مَا حَمِدَهُ بِهِ أَدْنَى مَلَائِكَتِهِ إِلَيْهِ وَ أَكْرَمُ خَلِيقَتِهِ عَلَيْهِ وَ أَرْضَى حَامِدِيهِ لَدَيْهِ حَمْداً يَفْضُلُ سَائِرَ الْحَمْدِ كَفَضْلِ رَبِّنَا عَلَى جَمِيعِ خَلْقِهِ. ثُمَّ لَهُ الْحَمْدُ مَكَانَ كُلِّ نِعْمَةٍ لَهُ عَلَيْنَا وَ عَلَى جَمِيعِ عِبَادِهِ الْمَاضِينَ وَ الْبَاقِينَ عَدَدَ مَا أَحَاطَ بِهِ عِلْمُهُ مِنْ جَمِيعِ الْأَشْيَاءِ، وَ مَكَانَ كُلِّ وَاحِدَةٍ مِنْهَا عَدَدُهَا أَضْعَافاً مُضَاعَفَةً أَبَداً سَرْمَداً إِلَى يَوْمِ الْقِيَامَةِ. حَمْداً لَا مُنْتَهَى لِحَدِّهِ،  وَ لَا حِسَابَ لِعَدَدِهِ، وَ لَا مَبْلَغَ لِغَايَتِهِ، وَ لَا انْقِطَاعَ لِأَمَدِهِ

 12 - حَمْداً يَكُونُ وُصْلَةً إِلَى طَاعَتِهِ وَ عَفْوِهِ، وَ سَبَباً إِلَى رِضْوَانِهِ، وَ ذَرِيعَةً إِلَى مَغْفِرَتِهِ، وَ طَرِيقاً إِلَى جَنَّتِهِ، وَ خَفِيراً مِنْ نَقِمَتِهِ، وَ أَمْناً مِنْ غَضَبِهِ، وَ ظَهِيراً عَلَى طَاعَتِهِ، وَ حَاجِزاً عَنْ مَعْصِيَتِهِ، وَ عَوْناً عَلَى تَأْدِيَةِ حَقِّهِ وَ وَظَائِفِهِ. حَمْداً نَسْعَدُ بِهِ فِي السُّعَدَاءِ مِنْ أَوْلِيَائِهِ، وَ نَصِيرُ بِهِ فِي نَظْمِ الشُّهَدَاءِ بِسُيُوفِ أَعْدَائِهِ، إِنَّهُ وَلِيٌّ حَمِيدٌ.

 

ترجمه ی دعای اوّل 

امام سجّاد علیه السّلام هنگام دعا ا بتدا به حمد و ستایش خداوند متعال می پرداختند و می فرمودند :

1 - حمد و ستایش خدایی را که اوّل است و پیش از او اوّلی نبود ، و آخر است بی آنکه بعد از او آخری باشد . خدایی که   ديده‌ي بينندگان از ديدنش فرو مانَد، و انديشه‌ي وصف كنندگان از وصفش عاجز و ناتوان است . آفريدگان را به قدرت خود آفريد (خلقت بی سابقه )  ، و به خواستِ خويش   بر آنان جامه‌ي هستي پوشيد (خلقت بی نمونه ).

2 -آنگاه ايشان را به راهي كه مي‌خواست هدایت  كرد، و به جاده‌ي محبّت خود بر انگیخت . درحالی که توانایی ندارند تقدّم خود را تاخیر ا ندازند .و توانایی ندارند تاخیر خود را مقدّم دارند . براي هر يك از آنان روزی ای معلوم و تقسیم شده قرار داد ، آن گونه كه هيچ كس نتواند از آن كس كه خدا فراوان به او داده، چيزي بكاهد، و به آن كس كه اندك به او بخشيده، چيزي بيفزايد.

3 - سپس براي زندگي‌اش پاياني مشخص و زماني معيّن قرار داد كه با روزهاي عمرش به سوي آن گام بر مي‌دارد، و با سال‌هاي روزگار خويش بدان نزديك مي‌شود؛ تا چون واپسين گام‌ها را بردارد و عمرش به سرآيد جان او را بستاند و به سوي پاداش بسيار يا عذاب وحشت ‌بار خود روان سازد ، « تا آنان را كه بد كرده‌اند، به سبب كردارشان، سزا دهد، و آنان را كه نيكي كرده‌اند، جزا بخشد»؛ و اين، نشانِ دادگري اوست. نام‌هاي او پاك و بي‌نقص است، و نعمت‌هايش بر همه آشكار، « از آنچه مي‌كند، باز خواست نشود   و اوست که از همگان باز خواست میکند .»   .

4 - ستايش براي خداست كه اگر در برابر آن همه نعمتِ پياپي و بخششهای پیوسته كه بر بندگانش فرستاد، ستايش خود را به ايشان نمي‌آموخت، از نعمت‌هايش بهره مي‌جستند و از روزي‌اش گشايش مي‌يافتند و شكرانه‌ي آن را به جا نمي‌آوردند.

در اين صورت، از مرزهاي انساني برون مي‌افتادند و در وادي حيواني پاي مي‌نهادند،

و آن گونه مي‌شدند كه خدا در كتاب استوار خود فرمود: «آنان مثل چارپايانند، نه بيش‌تر، بلكه از چارپايان نيز گمراه‌تر.» ستايش براي خداست كه خود را به ما شناسانيد، و شيوه‌ي سپاسگزاريِ از خود را به ما آموخت، و درهاي علم به پروردگاري‌اش را به روي ما گشود، و ما را به اخلاص ورزيدن در توحيدِ‌خود رهنمون ساخت،   و از شك و نا باوري نگاه داشت.

5 - ستايشی  كه با آن در حلقه‌ي ستايشگرانش درآييم، و به ياري آن پيشي گيريم از همه‌ي آنان كه در طلب خشنودي و بخشايش او پيش افتاده‌اند. ستايشي كه به سبب آن، تيرگي‌هاي برزخ بر ما آشكار، و راه رستاخيز هموار شود، ما در پيشگاه گواهان (فرشتگان و پيامبران و امامان ـ عليهم السّلام ـ ) بلند مرتبه شويم ، « در روزي كه  هر كس به سزاي خود برسد و بر كسي ستم نرود»،

و در «روزي كه هيچ دوستي به كار دوستِ خود نيايد و هيچ كس به ياري ديگري نشتابد ». ستايشي نوشته شده در كارنامه‌ي ما كه تا «اعلي علّيّين» بالا رود و فرشتگان مقرّب خدا بر آن گواهي دهند .

6 - ستايشي كه در روز خيره شدن چشم ‌ها از ترس قيامت، ديدگان ما بدان روشني گيرد،  و آن گاه كه عدهّ‌اي سيه‌روي گردند، ما بدان رو سپيد شويم.

ستايشي كه ما را از آتش دردناك خدا برها ند و در كنار بخششِ همواره‌اش بنشاند ستايشي كه ما را با فرشتگانِ مقرّب او همنشين سازد، و در سراي جاويدي كه پيوسته باقي است، و در جايگاه پُر نعمتي كه هرگز دگرگون نشود، ما را با پيامبراني كه فرستاده همدوش و همنفس گرداند.

7-ستايش براي خداست؛ او كه زیباییهای آفرینش را براي ما برگزيد، و روزي‌هاي پاك و نيكو را به سوي ما روان گردانيد، و ما را آن چنان بر تری داد که بر همه ی آفریدگان ، سلطه یابیم  ؛ آن گونه که تمام ِ آفریدگان او به قدرتش فر مانبردار ما هستند ، و به نیرو و عزّتش از ما اطاعت میکنند .

8 - ستايش براي خدایی است كه ابواب فقر و حاجت را به روی ما بسته . و ما چگونه می توانیم سپاس گوی او باشیم ؟ نه ، هرگز نمی توانیم !  ستايش براي خداست؛ او كه در پيكر ما ابزارهايي براي گشودن و بستنِ اندام‌ها نهاد، و ما را از نيروي زندگي بهره‌مندي داد، و اندام‌هايي براي كار و تلاش در ما پديد آورد، و از خوردني‌هاي پاك و گوارا روزي‌مان كرد، با فضل و بخشش خود ما را توانگر ساخت. و با نعمت خويش سرمايه‌مان بخشيد.

9- آنگاه ما را به كارهاي فرمان داد تا فرمانبرداري‌مان را بسنجد، پس از آن، چون از فرمانش سرپيچيديم پس از آن، چون از فرمانش سرپيچيديم و بر مركب محرّماتش نشستيم،در كيفر دادنِ ما عجله نكرد ، و در انتقام گرفتن از ما شتاب نورزيد .   بلكه از سَرِ بزرگواري، با رحمت خود با ما مدارا كرد،  و از روي بردباري، با مهرباني مهلتمان داد و بازگشتِ ما را به انتظار نشست .

10 - ستايش براي خداست كه ما را به راه توبه رهنمون گرديد، و از احسانِ او بود كه ما بدان راه افتاديم. و اگر از نعمت‌هاي او به همين يك نعمت بسنده كنيم، ، باز هم نعمت دادنش نيكو،  و احسان او در حق ما بزرگ ،و بخشش او از شمار بيرون است . آيين خداوندي‌اش در پذيرش توبه‌ي پيشينيان اين گونه نبود .  هر چه را تاب آن نداشتيم، از عهده‌ي ما برداشت، و جز به اندازه‌ي توا نما ن تكليف نفرمود، و ما را جز به كارهاي آسان وا نداشت و براي هيچ يك از ما بهانه‌اي باقي نگذاشت. اينك، از ما نگون‌بخت آن كس است كه نافرمانيِ خدا كند، و نيك‌بخت آن كس كه به او روي آورَد.

11 -  ستايش خدا ی را بَسان همه ی حمد نزديكترين فرشتگانش ،  و گرامي‌ترين آفريدگانش  و پسنديده‌ترين ستایشگرانش  ، ستايشي که همانند برتری خدا بر همه ی آفریدگان از همه ی سپاس ها برتر است .

و سپاس خدای را در برابر نعمت هایی که به ما و گذشتگان عطا کرد و به آیندگان می بخشد ، حمدی به گستردگی آنچه علم خدا به آن احاطه دارد .  و به میزان چندین برابر هریک از آنها ؛ حمدی جاویدان تا روز قیامت . ستایشی مرز ناپذیر ، شمارش ناپذیر، پایان ناپذیر ، مدّت نا پذیر .

12 - ستايشي كه وسيله‌اي براي رسيدن به طاعت و عفو او باشد .  و سبب رضایتش ، و وسیله ی مغفرتش ، و راهی برای بهشتش ، و رها نندهِ از عذا بش ، و مایه ی ایمنی از خشم ا و .  و پشتيباني براي فرمانبرداري، و بازدارنده‌اي از نافرماني،   و مددكاري بر انجام دادن فرموده‌هاي او باشد.  ستايشي كه با آن در جرگه‌ي دوستدارانِ نيك‌بختِ او درآييم،  و در صفِ كساني باشيم كه با شمشيرهاي دشمنانش به شهادت رسيده‌اند ، بي‌شك، او سرپرست مؤمنان و نيكو خصال است.