تربيت سياسي اسلام

 

در شماره هاي پيشين شيوه هاي تربيتي اسلام را در   نقطه هاي آغازين سياست بررسي كرديم، از نامگذاري كودك و گفتن اذان و اقامه در گوش او تا محبت ورزيدن و بوسيدن فرزند، شير دادن، آشنايي با حلال و حرام تا تقويت خصلت هاي مثبت و ...

اكنون ادامه بحث را ملاحظه مي كنيد.

 

اهداف رفتاری :

1-   انتظار داریم سلام با همه زیبای اش در روابط اجتماعی توسعه یابد .

2-  ژرفای معنایی سلام درک شود .

3-  ارتباط معنادار سلام با سیاست و وضعیت جهان امروز فهمیده شود .

 

سلام  و سياست

يكي ديگر از نقطه هاي آغازين تربيت اسلام، سلام دادن است. تاثير سلام دادن به لحاظ اجتماعي براي همه مشخص است ولي ما در اين مقاله تاثيرات سياسي آن را در تربيت جامعه اسلامي بررسي مي‌كنيم:

شما حق داريد اين سؤال را بپرسيد كه سلام چگونه      مي تواند سياسي باشد؟ و شايد از عنوان سلام و سياست هم تعجب كرده باشيد. اميدوارم در اين مقاله پاسخ سؤال شما را داده باشيم.

خوب است بدانيم كه:

1- سلام يكي از نام هاي خداوند است.

   « هو الله الذي لا اله الا هو الملك القدوس السلام »   

                                                                   «سوره حشر آيه 23»

   « او خدائي است كه جز او معبودي نيست،‌ فرمانرواست، پاك است، عاري از هر نقصي است.»

2- « اللهم انت السلام و منك السلام و لك السلام و اليك يعودُ السلام »                             «تعقيبات مشترك نماز – مفاتيح الجنان»

  « خداوندا سلام نام توست و از توست و براي توست و بسوي تو باز مي گردد »

3- رسول خد (ص) فرمودند: «سلام كردن مستحب است و جواب دادن آن واجب است و كسي كه پيش از سلام كردن شروع به سخن گفتن نمايد پاسخش را ندهيد.»

4- و نیز آمده: نزديك ترين مردم به خدا و رسولش را كسي مي داند كه به سلام آغاز سخن كند.

5- امام باقر (ع) : خداوند آشكار كردن سلام را دوست دارد.

6- امام صادق (ع): بخيل كسي است كه از سلام كردن بُخل كند. (خودداري كند.)

7- امام صادق (ع) به نقل از امير المؤمنين (ع) فرمودند كه: « به اهل كتاب ( يهودي و نصاري) سلام نكنيد و هرگاه آنها به شما سلام كردند شما در جواب بگوئيد « عليكم » ( برخودتان ).

8- نوشته اند كه مردي يهودي به محضر رسول خد (ص) وارد شد و گفت: « السّام عليكم » ( سام يعني مرگ)، حضرت فرمودند: « عليكم» « بر شما باد.»

يهودي بعدي وارد شد همان جمله را گفت : « السام عليكم»  حضرت هم فرمود : « عليكم » و يهودي سوم هم وارد شد و همان جمله را گفت كه دوستانش گفته بودند (گويا آن سه نفر يهودي با يكديگر قرار گذاشته بودند كه به اين صورت پيامبر را اذيت و استهزاء كنند) البته پيامبر خدا نيز فقط همان جواب     « عليكم» را دادند. فردي معترضانه گفت: يا رسول الله (ص) اينها به جاي اينكه « سلام» بگويند « سام» گفتند يعني شما را نفرين كردند.

حضرت (ص) فرمود: من هم گفتم « عليكم» ( بر خودتان باد.)

آن فرد متوجه شد كه حضرت خيلي هوشيارانه با حيله آنها برخورد كرده است.

9- روايت داريم كه رواج دادن سلام موجب خير و بركت خانه مي شود (اقتصادي و اجتماعي) و روايت ديگري از رسول خد (ص) است كه : « آغاز كنندة سلام از تكبّر به دور است.»

10- امير المؤمنين علي (ع) سلام و جواب دادن سلام را چنين ارزشگذاري كرده‌اند: « سلام هفتاد ثواب دارد كه شصت و نُه تاي آن براي سلام كننده است و يكي هم براي جواب دهنده است.»

11- روايت جامعي از امام باقر (ع) نقل شده است كه بسيار جالب و روشنگر است و با صراحت بيشتري تربيتي و سياسي بودن سلام را تبيين مي كند: ( ميزان الحكمه –  باب السلام )

« به يهوديان سلام نكنيد،‌ به نصرانيان، به مجوسيان، به بت پرستان، به كساني كه بر سفرة شراب خواري مي نشينند. (حتي اگر شرابخواري هم نكنند)، به شطرنج بازان( زماني كه شطرنج جزء آلات قمار محسوب مي شد)، به مردي كه خود را شبيه زنان در مي آورد ( در لباس، موي سر، آرايش و ... )، به شاعري كه در شعرش به افراد پاكدامن تهمت مي زند                ( ترانه خوان ها و ... ) و به كسي كه در حال نماز خواندن است (زيرا نمازگزار نمي تواند جواب سلام را بدهد) در حاليكه سلام دادن براي مسلمانان مستحب است ولي جواب سلام دادن واجب است و به ربا خوار و به كسي كه در حال قضاي حاجت است.      ( توالت ... ) و به كسي كه در حال حمام است و به فاسقي كه آشكارا فسق مي كند،‌ به اينها سلام نكنيد.»

 

تحليل و تبيين :

1-   جمع بندي مطالب مطرح شده را با هم مرور مي كنيم :

2-  سلام نام خداوند است و از خداوند است.

3-  سلام مستحب و سلام واجب داريم.

4-  سلام مجوز ورود به گفتگوست.

5-  سلام معياري براي نزديك بودن به رسول خداست.

6-  سلام آشكار، مورد توجه خداوندست.

7-  سلام نكردن نشانه بعضي از خصلت هاي زشت روحي است.

8- سلام كردن به كافران ممنوع است.

9-  دشمنان هم از موقعيت سلام دادن، بر عليه پيامبر و مسلمانان استفاده مي كنند.

10- بيشتر پاداش سلام براي سلام دهنده است.

11- به گروه هاي خارج از دين هم نبايد سلام داد.

12- به بعضي از گروه هاي مجرم و خلافكار نبايد سلام داد.

آنچه را در مورد سلام گفتيم به وضوح سياسي بودن سلام را اثبات مي كند،‌ همچنانكه اجتماعي بودن و تربيتي بودن آن را اثبات مي كند.

پيشوايان ديني با استفاده از اين شيوه بسيار آسان ولي تاثير گذار مايل هستند جامعه را به گونه اي شكل بدهند كه دائماً در تعامل با يكديگر سلامتي و خيرات توزيع كنند و در اولين لحظات برخورد سلام (دعاي خير) تقديم كنند و سلامتي يكديگر را از خداوند بخواهند. در حقيقت با اهداء نام خداوند (سلام) به برادر ديني خود زمينة يك گفتگوي سالم را فراهم كنند و تا چنين زمينه اي فراهم نشود اجازه سخن گفتن و جواب دادن براي هيچ يك از دو طرف نيست و اگر هم گفتگو كنند آن گفتار از سلامت كامل بهره مند نخواهد بود، طبيعتاً خيرات و بركات آن گفتگوي بي سلام گسترده و پايدار هم نخواهد بود.

ملاحظه فرموديد كه بر اساس روايت اخير گروه هاي سياسي مخصوصي هستند كه نبايد در دايره سلامت و دعاي خير ما قرار بگيرند و هيچ مسلماني حق ندارد به اعضاي اين گروه ها سلام بدهد. ( يهودي، نصراني، مجوس، بت پرست) و همچنين در داخل جامعه اسلامي به طيف هاي منحرف و خلافكاري از قبيل شرابخوار، قمار باز، مبتذل خوان، رب خوار و فاسق، تا زماني كه در اين وضعيت هستند نبايد به آنها سلام داد تا با اين برخورد (سلام ندادن) منزوي بشوند و بدين ترتيب يك نهي از منكر مؤثر و بازدارنده با هدف جلوگيري از گسترش اين جرائم انجام مي‌شود تا زمينه بازگرداندن مجرمين به صحنه سلامت جامعه فراهم شود. البته در اين روايت توصيه شده است كه به افرادي كه نماز مي خوانند يا در حال قضاي حاجت هستند يا در حمام به سر مي برند هم سلام داده نشود، چون در وضعيتي نيستند كه صحبت كنند يا جواب بدهند.

 

 مصافحه و سياست

بسيار مناسب است كه در ادامه همين بحث موضوع مصافحه را هم اجمالاً مورد بررسي قرار بدهيم.

امام باقر (ع) فرمودند: «هرگاه دو مؤمن همديگر را ملاقات كنند و دست در دست يكديگر بگذارند خداوند با آن كسي كه محبت بيشتري به دوست خود دارد،‌ دست مي دهد.»                                                               (كافي جلد 2 صفحه 179)

 

و در جاي ديگر حضرت مي فرمايد وقتي دو نفر مؤمن ملاقات مي كنند مصافحه و معانقه مي‌كنند. خداوند به  سبب آن دو مؤمن بر ملائكه مباهات مي كنند.  (كافي جلد 2 صفحه 184 )

 

و مطابق حديثي از رسول خد (ص) هرگاه دو مسلمان ملاقات كنند و به يكديگر دست بدهند استحقاق پيدا مي كنند كه خداوند دعايشان را مستجاب كند.

و امام صادق (ع) با ارزش گذاري بالايي، ثواب دست دادن دو نفر مؤمن را مثل جهادگران دانسته است. ( وسايل الشيعه جلد 12 صفحه 221 )

 

       تحليل و تبيين :

بدين ترتيب متوجه مي شويم روابطي را كه اسلام  مي خواهد ميان مسلمانان برقرار كند بگونه اي است كه با روح، روان و حواس مسلمان هم گره خوردگي دارد.

اگر جامعه اي به اين توصيه ها عمل كند، گفتاري « با سلام دادن»، لمس « با دست دادن»، رفتاري « گردن به گردن – صورت به صورت» قطعاً پيوند ها محكم تر و كينه ها و عقده و حيله و مكر ها رخت بر مي بندد و يا دست كم كاهش پيدا مي كند و يكي ديگر از آثار مهم آن اين است كه مناسبات اجتماعي مسلمانان از روي آگاهي،‌ علاقه و اراده خواهد بود، نه از روي اضطرار و اجبار آنچنانكه در غرب مرسوم است. اگر چه در حال حاضر هم اكثر برادران مؤمن در ملاقات با يكديگر اين توصيه ها را عمل مي‌كنند و همچنين اكثر خواهران مؤمنه در ديدار با يكديگر به اين دستورات ديني توجه دارند اما به دليل هدفمند نبودن آنها، به صورت سطحي عمل مي‌شود و تاثير چشمگيري به جا  نمي گذارد و لذا ضرورت تبيين مباني ديني و اهداف بلندي كه پيشوايان ديني براي اينگونه اعمال در نظر گرفته اند لازم به نظر مي رسد.

پر واضح است كه با اجراي دستورات ذكر شده، سلام دادن و دست دادن با محبت ورزيدن به يكديگر و سلام ندادن به كافران و مجرمان و فاسقان و ... نتيجه اش اين خواهد بود كه ملت اسلامي از ساير ملل ممتاز گردد. همچنين قدرت هم زيستي عادلانه، مسالمت آميز و مداوم در بين مسلمانان پديد بيايد. و ثمره ي ديگرش همبستگي جدي و ثمر بخش مسلمانان و مساعدت و معاضدت آنها به يكديگر و رفع مشكلات و گشودن گره هاي اجتماعي خواهد بود. اضافه بر اين ها پرورش فرزندان سالم، مثبت نگر و خوشبين، اميدوار و با نشاط را نيز در پي خواهد داشت.

 

در پايان:

    خوب است كه چند جمله زير را با دقت بخوانيم و كمي تامل كنيم تا اندازه و ارزش سياسي بودن سلام را (در كنار اجتماعي، ديني و تربيتي بودن آن ) بدرستي درك كنيم.

1- فاطمه زهرا(س) در آخرين روز عمر خويش و لحظاتي قبل از شهادت به علي(ع) وصيت فرمودند: ... مرا شب دفن كن و كسي را خبر نكن ... شما را به خدا مي سپارم و بر فرزندانم تا روز قيامت سلام مي كنم.               ( نهج الحيات صفحه 320 )

2- امام حسين (ع) در آخرين لحظات قبل از شهادت به فرزندش امام سجاد (ع) فرمودند:

« يا ولدي بلّغ شيعتي عني السّلام فقل لهم انّ ابي مات غريباً فاندبوه و مضي شهيداً فابكوه»

اي فرزندم به شيعيان من سلام مرا برسان و بگو كه حقيقتاً پدرم غريب مُرد و پس براي او زاري كنيد. او را شهيد كردند پس برايش گريه كنيد.                                       

                                          «فرهنگ سخنان امام حسين (ع)»