سكولاريسم

پرسش سياسي: سكولاريسم را توضيح دهيد.

 

پاسخ: واژه سكولاريسم

براي سكولاريسم (secularism ) در زبان فارسي معادل هايي پيشنهاد شده است مانند: علم گرايي، دنيامداري، دنياگرايي، جداانگاري دين و دنيا، بي ديني، عرفي شدن و...

 

آغاز سكولاريسم

سكولاريسم به معناي جديدش در غرب با ساكياول (1527 – 1469) شروع مي شود. او هر چند به تبع كليسا معتقد بود كه هدف سياست جلب رضايت خداوند است. اما مطلب ديگري را پيشنهاد نمود و آن اين كه آنچه بنده خدا را راضي مي كند خداوند را هم راضي مي كند زيرا خشنودي خداوند در خشنودي بنده خلاصه مي شود.

اين سه آغاز سكولاريسم است، بدين معنا كه «خدامحوري» به «انسان محوري» تبديل مي گردد. و آنچه در انسان محك و معيار است عقل مي باشد.

بنابراين ايمان به «اصالت عقل» و فردگرايي به جاي ارزشهاي كليسايي شكل مي گيرد.

 

ريشه ي سكولاريسم

سكولاريسم ناشي از: بحران ديني در غرب، گريز از اديان تحريف شده يهود و مسيحيت، و پايمال شدن اصول و مباني ارزشي، از هم پاشيدگينظام خانواده مي باشد.

 

پايه سكولاريسم

سكولاريسم مساوي است با: نفي حكومت ديني و اعتقادي به بشري بودن كامل امور سياسي، بر اين اساس دين از شئون دنيوي انسان جداست و اداره اين شئون اعم از سياسي و اقتصادي به انسان تعلق دارد، و انسان بايد بدون استمداد از دين امور خود را سامان بخشد.

ماهيت سكولاريسم

ماهيت سكولاريسم بطور خلاصه عبارت است از:

1-    عمل كردن بر وفق انگيزه هاي غير ديني

2-    تفسير كردن جهان و حيات انسان بر حسب مفاهيم و مقولات غير ديني

3-     كشف استقلال مقولاتي چون علم، سياست، فلسفه، هنر، علوم، نهادهاي اجتماعي و ... از دين

 

و در يك كلام:

سكولاريسم جمع بندي همه موضع گيريهاي مغرب زمين در مقابل دين است.

 

مشخصات جامعه سكولار

جامعه ي سكولار چند ويژگي برجسته دارد، كه عبارتند از:

1-  دينداري امري فردي مي گردد.

اعضاي جامعه در برابر دين تكليفي ندارند و به صورتي دلخواه مي توانند به دين عمل كنند. اعتقاد ديني تا زماني كه شخصي باشد محترم است. اما اگر بخواهد از جنبه ي شخصي و فردي خارج و مدعي نفوذ و تاثير اجتماعي شود، سكولاريسم در مقابلش مي ايستد.

2-   انسان محوري (اومانيسم)

در جامعه ي سكولار وحي جايي ندارد. و در آن «حلال» «حرام» «مكروه» «مستحب» «واجب» مطرح نيست. آنچه مهم است قانون و غير قانون بودن است و اين قانون تابع اكثريت عقل اجتماعي است.

3-   ملاك هويت جامعه مليت است نه دين.

از نظر سكولاريسم اگر مسلماني در نقطه اي از دنيا از رهبر ديني در نقطه اي ديگر اطاعت كند اشكال دارد.

4-    در مجلس قانونگذاري ديگر خلاف شرع مطرح نيست. و كسي حق ندارد بگويد اين خلاف شرع است.

5-     در مدارس تعليم و تربيت دين به كلي ممنوع است.

6-     دين تحت نفوذ ارزش ها و معيارهايي قرار مي گيرد كه در جامعه رواج دارد.