دانايي و زندگي

عبدالحسن محبي

زندگي يعني دانايي و توانايي، انسان بايد نسبت به زندگي و هدف آن و سير نهايي آن شناخت و آگاهي پيدا كند تا توانائيها و سرمايه هاي خود را در آن راستا برنامه ريزي و هدفمند نمايد.

اينك ادامه موضوع را پي مي گيريم اميد آن كه بتوانيم با علم و آگاهي يافتن از چگونگي آداب و رسوم زندگي كيفيت زندگي نمودن را آنچنان كه خداوند رب العالمين به پيامبر اكرم(ص) ارائه فرموده اند بياموزيم و آن را مشق زندگي خود قرار دهيم تا به هدف زندگي كه همانا كمال انسان و رسيدن به سعادت و خوشبختي است نائل شويم.

همانطور كه در شماره پيشين آمد، اولين ابزار ارتباط جمعي انسانها تكلّم و سخن گفتن است كه خداوند اين نعمت را در قرآن كريم يادآور شده و مي فرمايد: الرحمن، علّم القرآن، خلق الانسان، علمه البيان، خداوندي كه قرآن را آموخت، انسان را آفريد، نطق و بيان را به او تعليم داد.

زبان وسيله ظهور، پيشرفت، ترقي و تكامل علوم، فنون، صنايع، آداب و رسوم است. زبان عمده ترين وسيله اي  است كه مردم به كمك آن با يكديگر ارتباط فكري برقرار مي كنند.

زبان ملاك ارزش و معرف شخصيّت انسان و ترازوي عقل است اما اين زبان با تمتم فوايدي كه برايش ذكر مي شود، مفاسد و آفاتي نيز دارد كه بايد آنها را شناخت تا با كنترل آن بتوان از آفات آن پيشگيري و اجتناب ورزيد.

 آري زبان با وجود ابعاد مثبت فراوان، جهات منفي نيز دارد، ثواب و عقاب، بهشتي و دوزخي بودن انسان وابسته به زبان است.

امام سجاد (ع) مي فرمايد: زبان انسان هر روز صبح برتمام اعضاء و اندامهاي بدن انسان وارد مي شود و از آنها احوالپرسي مي كندكه چگونه صبح كرديد؟ همه پاسخ مي دهند به خير و خوبي، به شرطي كه تو (زبان) ما را به حال خود واگذاري، همچنين مي گويند: از خدا در باره ما بترس و او را در حالي كه مورد مواخذه قرار داده، سوگند مي دهند و مي گويند، ما بواسطه تو به ثواب و عقاب مي رسيم، اگر تو (زبان) مرتكب معصيت نشوي ما اجر و پاداش خود را مي گيريم. ولي هر گاه از تو گناهي سر ميزند ما نيز بواسطه تو كيفر خواهيم شد.

                                                                                   (اصول كافي/ج2/ص115/خصال/ج1/ص7)

از پيامبر اكرم(ص)سؤال شد، بيشترين افرادي كه داخل دوزخ مي شوند به سبب چه گناهي است؟ حضرت فرمود: بواسطه دو گناه،يكي عدم كنترل زبان و ديگري آزادي روابط جنسي

 

قال رسول الله(ص): اِنَّ اكثَرَ ما يُدخُلُ بِهِ النّارمِن اُمتي اَلاَجوَفانِ قيلَ: يا رسول الله و ما اَلاَجوَفان؟ قال:اَلفَمُّ و الفَرجُ     (خصال/ص88)

 

بنابراين اگر انسان در صدد شناخت آفات زبان برنيايد و نسبت به آن بي اعتنا باشد، شيطان او را به گمراهي مي كشاند.

بايد دانست كه هيچكس از شر زبان در امان نيست و از ضلالت و هلاكت نجات نمي يابد مگر اينكه آفات زبان را بشناسد و آن را كنترل و هدايت كند.

عن النبي(ص): اِذا اَصبَحَ اِبنُ آدَمَ اَصبَحَتِ الاعضاءُكُلُهّا تَستَكفي اللِّسانَ اَي تَقُولُ: اِتَّقِ اللهَ فينا فَاِنَّكَ اِن اِستَقَمتَ، اِستَقَمنا و اِن اِعوَجَحتَ اِعوَجَحنا.      (مُحَجَهُ البيضاء/ج5/ص193)

از رسول اكرم (ص) نقل است كه فرمودند، هر روز كه آدم صبح مي كند.تمام اندامها از زبان كفايت مي جويند، يعني مي گويند از خدا درباره ما بترس، سپس بدون شك اگر تو (زبان) مستقيم باشي و به وظيفه خود عمل كني، ما نيز چنين خواهيم بود و اگر تو كج و منحرف باشي و از وظايف خود سرپيچي كني، ما نيز چون تو گمراه خواهيم شد. پس بايد به اهميت موضوع بيشتر پي برد و تئجه داشت كه آفات زبان تا چه اندازه خطرناك است. هرگاه انسان بر اثر عدم رعايت اصول لازم، به اين آفات دچار گردد، درمان آن بسيار مشكل خواهد بود. و اگر درمان نيز نيابد به شديد ترين دردها و سخت ترين عذابها گرفتار خواهد شد، زيرا گناه زبان از همه اعضاء بزرگتر و بيشتر است و در نتيجه كيفر و عذاب آن هم شديد تر خواهد بود.

رسول خدا مي فرمايد: خداوند زبان را طوري عذاب مي كندكه هيچ يك از اعضاء را آن چنان كيفر ندهد زبان گويد، پروردگارا، تو مرا به عذابي مبتلا ساختي كه هيچ چيز را به آن عذاب نكردي، پس به زبان گفته مي شود، از تو كلمه اي خارج شد و به شرق و به غرب عالم رسيد و به واسطه همان يك كلمه، خون بيگناهي ريخته شد و مال محترمي از بين رفت و ناموسي مورد تجاوز قرار گرفت. به عزت و جلالم سوگند تو (زبان) را چنان عقوبت كنم كه هيچ يك از اعضاء و جوارح را آنگونه عذاب نخواهم كرد.  (اصول كافي / ج2/ ص115 )

توجه: بعضي از آفات زبان از گناهان كبيره و از محرمات قطعي است و بعضي ديگر از نظر عقل، شرع و عرف، مكروه و مذموم و ناپسند مي باشد، كه بدون شك انسان براي بدست آوردن ارزشهاي اخلاقي و رسيدن به كمال و سعادت بايد از تمام آفات زبان بپرهيزد تا با عنايت و توفيق الهي راه تعالي و تكامل را بپيمايد و به سر منزل مقصود نائل شود.

از جمله آفات زبان، غيبت، سخن چيني، دروغ، دو زباني، و افتراء – اظهار معصيت، شوخي و خنده زياد و... مي باشد، كه سعي مي شود انشاء الله اين آفات را مورد مطالعه و بررسي قرار دهيم تا با شناخت و توجه نسبت به آنها غافل نشويم و از آسيبهاي آن درامان بمانيم.

 غيبت اولين آفت زبان

روزي پيامبر اكرم(ص) از اصحاب خود پرسيد: آيا مي دانيد معني غيبت چيست؟ گفتند: خدا و رسول خدا داناتر است. پيامبر فرمود: غيبت آن است كه تو برادر خود را به چيزي كه او ناخوش آيد، ياد كني. شخصي عرض كرد آيا اگر آن عيبي كه ذكر مي كنم در برادر ديني خودم باشد، باز هم غيبت است؟

حضرت فرمودند: اگر آنچه را كه مي گويي در او باشد، او را غيبت كرده اي، و اگر آنچه مي گويي در او نباشد، به او بهتان زده اي.

همچنين طبق روايت، گروهي از اصحاب در خدمت رسول خدا بودند، نام مردي برده شد، يكي گفت او مرد عاجز و ناتواني است.

حضرت فرمودند: غيبت رفيقت را كردي.

اصحاب گفتند: او واقعا عاجز است و ما دروغ نگفتيم.

حضرت فرمودند: اگر واقعا عاجز نباشد، شما به او تهمت زده ايد.

غيبت كردن تنها از طريق زبان نيست، بلكه غيبت، فهماندن و آشكار ساختن عيب و نقص انسان براي ديگران مي باشد، بنابراين شيوه تفهيم مهم نيست بلكه به هر صورتي ملاك حاصل شود غيبت به شمار مي آيد و حرام است.

انشاء الله در شمار بعدي طرق مختلف غيبت و راههاي پيشگيري از آن مورد بررسي قرار خواهد گرفت.                          

 ماخذ كتاب آفات زبان: نوشته حجه الاسلام سيد محمد امين. چاپ سوم.

 

حق مادر بر فرزند در دين مقدس اسلام

مقرر گرديد مباحثي در خصوص مفاهيم، مسائل و مباحث حقوقي بر اساس و مباني دين مقدس اسلام، نگاشته شود.

مطلع بحث را به حق مادر بر فرزند در دين اسلام مزين مي كنيم و در مباحث بعدي به ديگر مقولات ضروري خواهيم پرداخت (انشاء الله)

نيك مي دانيم كه هر انساني حقوقي دارد كه بايد از آن بهره مند شود و وظايفي هم دارد كه بايد آن وظايف و تكاليف را انجام دهد. انسان عاقل و بالغي كه فقط فقط حقوقي داشته باشد. و ديگران و جامعه ملزم به رعايت آن باشند – و وظيفه اي در مقابل ديگران و جامعه نداشته باشد، اصولا در هيچ جامعه اي نه قابل تصور است و نه ممكن و هيچ مصداقي نيز در دنياي فعلي ندارد.

مادر و فرزندان نيز، حقوق و وظايفي بر يكديگر دارند كه در منابع ديني بر آنها تاكيد شده است و در حقوق به معناي امروزي نيز كم و بيش مورد توجه قرار گرفته است.

اينك در اين نوشتار بعضي از حقوق مادر بر فرزندان را از منابع ديني ذكر مي كنيم، اميد كه فرزندان اسلام عزيز، حقوق مادران را خوب بشناسند، و بر اداي آن اهتمام ورزند.

 سپاسگزاري از مادر:

 از جمله حقوق مادر بر فرزند عبارت است از سپاسگزاري فرزندان از مادر.

از امام چهارم شيعيان (امام سجاد (ع)) در كتاب رساله الحقوق در حق مادر بر فرزند آمده است. «حق مادرت بر تو اين است كه بداني:

1-  او (مادر) بگونه اي ترا حمل كرده است كه هيچ كس، شخص ديگري را حمل نكرده است.

2- و از ميوه قلبش بگونه اي ترا تغذيه كرده است كه هيچ كس چنين لطفي ر ا به كس ديگري نمي كند.

3- و او تو را با تمام وجود و سراسر اندامش حفظ و نگهباني كرده است.

4-  باكي نداشته است كه خود گرسنه باشد و تو را سير نمايد.

5- و خود تشنه باشد و تو را سيراب نمايد.

6-  و خود لباس كافي نداشته باشد و تو را بپوشاند.(پوشش كافي در مقابل سرما و گرما و...برخوردار نباشد ولي تو را بپوشاند.)

7- و خود در معرض تابش شديد آفتاب قرار گيرد ولي براي تو سايه اي از محبت ايجاد كند.

8- و خود رنج بيداري كشد ولي آسايش تو را فراهم سازد.

9-  و از سرما و گرما حفظت كند تا تو براي او بماني.

پس هر آينه تو، توان سپاسگزاري او را نداري مگر به ياري خداوند و مدد رساني او(1)

                                                        كتاب رساله الحقوق امام سجاد (ع)- محمد سپهري- دارالعلم قم- ص42

 

انس و همدمي با مادر: از وظايف و تكاليف ديگر فرزند نسبت به مادر انس و همدمي با اوست و اينكه فرزند همراه و همدم مادر باشد و از او فاصله نگيرد و موجبات آزردگي او را فراهم نسازد. با اينكه جهاد يكي از مهمترين برنامه هاي اسلامي است، مادام كه جنبه عيني پيدا نكند يعني داوطلب به قدر كافي باشد، بودن در خدمت پدر و مادر از آن مهمتر است و اگر موجب ناراحتي آنها شود جايز نيست. از رسول اعظم(ص) نيز در اين خصوص نقل شده است: «...مردي خدمت رسول خدا(ص) آمد و عرض كرد من مردي بانشاط و جوان هستم و جهاد در راه خدا را دوست دارم. اما مادري دارم كه اين كار را خوش ندارد. پيامبر(ص) فرمود: برگرد و در كنار مادرت باش. سوگند به خدايي كه بحق مرا به پيامبري برگزيده است، انس و همدمي يك شب او با تو، برتر است از جهاد يك ساله تو در راه خدا (1)

ولي البته هنگامي كه جهاد، جنبه وجوب عيني پيدا كند و ولي فقيه آنرا واجب عيني اعلام نمايد و حضور همگان لازم باشد، هيچ عذري پذيرفته نيست، حتي نارضايتي پدر و مادر.

خوش رفتاري با مادر:

از جمله ديگر وظايف فرزند نسبت به مادر، خوش رفتاري فرزند با مادر است. رسول مكرم اسلام(ص) مي فرمايند: (با مادرت خوش رفتاري كن، با مادرت خوش رفتاري كن، با مادرت خوش رفتاري كن، با پدرت خوش رفتاري كن، با پدرت خوش رفتاري كن، با پدرت          خوش رفتاري كن.(2)

اينكه رسول اعظم(ص) چندين بار مي فرمايند با مادرت خوش رفتاري كن و باز هم چندين بار در يك كلام مي فرمايند با پدرت خوش رفتاري كن، دليل بر اهميت فوق العاده احترام به پدر و مادر است. در اين حديث، احترام مادر جلوتر از احترام پدر ذكر شده است و پس از سه بار تاكيد بر احترام به مادر، احترام به پدر ذكر شده است و اين نيز البته جايگاه والاي مادر را مي رساند.

اين همه تاكيد رسول اعظم(ص) و ديگر معصومين بر حق و حقوق والدين و ضرورت احترام، همدمي و خوش رفتاري با آنها، صد البته نشات گرفته از وحي الهي است چرا كه معصومين(ع) جز سخن خدا نمي گويند.

قرآن كريم نيز در آيات متعددي بر رعايت والدين تاكيد و آنرا واجب كرده است كه بررسي آن در اين نوشتار نمي گنجد و فقط يك كلام از كلام خداوند را زينت بخش اين سطور       مي كنيم كه مي فرمايد: «و لا نقل لهما اف: به پدر و مادر خود اف هم نگوييد.» (3)

توضيح آن كه حداقل اعتراض و گلايه فرزندان در مقابل رفتار پدر و مادر- كه آنرا مناسب نمي دانند- و يا زحمات دوران پيري آنها، گفتن كلمه «اف» است كه خداوند در آيه شريفه فوق از گفتن همين اف نيز شديدا نهي فرموده است و آنرا حرام اعلام كرده است تا چه رسد به مراتب بالاتر.

از امام صادق(ع) نيز در خصوص آيه فوق نقل شده است كه فرمودند: «كمترين آزردن پدر و مادر گفتن اف است و اگر خداوند چيزي آسان تر از آن ميدانست از آن نهي مي فرمود. (4)

از خداوند بخواهيم ما را به شناخت حقوق و وظايفمان و عمل به آنها ياري فرمايد.

                                                                                                                                                 والسلام

(1)- اصول كافي- جلد 3- ص 237 و 238 حديث 20 در باب نيكي به والدين

(2)- اصول كافي- جلد 3- ص 237 حديث 19 در باب نيكي به والدين

(3)- سوره اسرا آيه 22

(4)- اصول كافي- جلد 4- ص 51 حديث 9 از باب عقوق و آزردن پدر و مادر