نيايش،آرامش،گشايش 

حجه الاسلام كوهستاني

سؤال: اضطراب دارم، گويي تار و پود وجودم مي لرزد، عمرم از كف رفت، انباني از گناه را بر دوش مي كشم، سنگيني غل و زنجير گناه استخوانهايم را شكسته است. مي خواهم بدامن خدا پناه ببرم، زيرا ماوايي غير از او ندارم، آيا مرا مي پذيرد؟ آيا بر من مي بخشد؟ آيا نوبتي ديگر از زندگي را به من مي دهد؟ تا بتوانم جبران كنم؟ ثوابي ذخيره كنم؟ آيا بار گناهم را سبك مي سازد و از اين غل و زنجيرها رهايي مي يابم؟

آيا مي توان با خدا حرف زد؟ خصوصي، بي واسطه يا ب واسطه؟ يعني سرزنشم مي كند؟ اگر بخواهد به سرعت مرا كيفر دهد چه كار كنم؟ به كجا بگريزم؟ اگر پيش مردم رسوايم سازد چه مي شود؟ من دستوراتش را زير پا گذاشتم طغيان كردم. گناه را تكرار كردم، سماجت ورزيدم و  حالا سرگردانم. در وجودم طوفاني است نقطه آرامش و پناهگاه امن مي طلبم آيا مي توانم از اين گرداب و طوفان سخت به ساحل امن برسم؟ اميدي هست؟

جواب:آري، راهي هست، راه نوراني و روشن، وسيع و مطمئن.

برادر عزيز: بزرگراه نيايش به باغ آرامش مي رسد و در كار شما انش الله گشايش مي شود. هزاران هزار اين راه را رفتند و نجات يافتند و به رضايت كامل و آرامش واقعي دست پيدا كردند. بياييم پاسخ را درسخن نوراني يكي از بزرگترين پناهگاه گرفتاران و راهنماي گمراهان امام علي(ع)كه جان عالم فدايش باد در نامه اي كه به فرزند دلبندش امام حسن مجتبي(ع) مي نويسد: (نهج البلاغه نامه 31) بشنويم و بخوانيم.  در فرازي از اين نامه سعادت آفرين خاصه براي نسل جوان آمده است،

« فرزندم: بدان كه گنجينه هاي آسمان و زمين در دست اوست، تو را براي دعا كردن اجازه داده است و ضمانت كرده است كه دعايت را اجابت نمايد. او دستور داده است كه تو درخواست نمايي تا او عطا نمايد، او هم بخشنده است و هم بزرگوار.

او بين تو و خودش كسي را نگمارده است تا تو را از وي بازدارد ( و مانع شود.) او تو را مجبور نكرده است كه شفيع و واسطه بياوري ( اختيار آوردن واسطه با خود هست) او تو را از توبه كردن منع نكرده است.

او براي بازگشت تو، سرزنشي نكرده است. و در كيفر دادن به تو سريع اقدام ننموده است. و آنجا كه سزاوار رسوا شدن بودي رسوايت نكرده است. و حسابكشي از گناهانت بعمل نياورده، تو را از بخشايش خودش نااميد ننموده است. او در پذيرش توبه بر تو سخت نگرفته است.

 او توبه تو را بر پرهيز كردن از گناه قرار داده است. او كار بد تو را يك گناه شمرده است. در بازگشت و خشنود ساختن را باز گذاشته است و هر زمان كه تو اراده نمودي صدايت را مي شنود و به راز دلت گوش    مي دهد. پس حاجت خود را به او مي رساني و راز دلت را نزد او مي گشايي و از اندوه و اضطراب شكوه مي كني و در كارهايت از او استعانت مي جويي.

او كليد گنج هايي كه درخواست آن را اجازه داده است در دست تو قرار داده است. پس هر گاه كه خواستي در گنجينه هاي او را با كليد دعا و نيايش بگشا.»

برادر عزيزم، بياييم از كليد طلايي دعا و نيايش استفاده كنيم و گنجينه هاي رحمت و عفو و آرامش خداوند را بسوي خود باز نماييم، حيف نيست، چشم بر گنجينه ببنديم و در دلهره و ياس و غفلت بسر ببريم؟!!