فرهنگ جبهه

حماسه سازان

حدود 40 كيلومتر بايد در آبهاي هور پيشروي مي كرديم تا به منطقه عمليات برسيم، شش گردان از نيروهاي لشكر با دشمن درگير بودند. گردان موسي بن جعفر(ع) خط شكن بود و فرمانده آن، غلامرضا آقاخاني در نبردي غريب به شهادت رسيده بود. فشار دشمن با استفاده از سه لشكر زرهي ادامه داشت و توانسته بود با بمباران وسيع شيميايي جناح چپ لشكر را تصرف كند. بايد تغيير موضع مي داديم و قسمتي از نيروهاي لشكر را در جاده خندق مستقر مي كرديم. حسين(فرمانده شهيد حاج حسين خرازي)يك خيز مانده به خشكي، در قايق فرماندهي مستقر بود. بمباران دشمن امان نمي داد و هواپيماها وجب به وجب اطراف قايق فرماندهي را مي كوبيدند. چند قايق كنار حسين منهدم شد و او هم ناچار گرديد در جابجا كردن مجروحين و شهدا به قايق هاي ديگر كمك كند. هر چه به حسين اصرار كرديم كمي عقب تر بيايد فايده اي نداشت، چهار نفر از فرماندهان گردانها شهيد شده و از سه نفر خبر دقيقي نداشتيم، حسين و ياران او حماسه ساخته بودند...

                                      شور عاشقي، ص86، سيد علي نبي لوحي

 

سند ماندگار

بسم الله الرحمن الرحيم

من عبدالعاصي حسين خرازي، اشهد ان  لا اله ال الله  و  اشهد   محمد  عبده  و  رسوله  و  اشهد  ان  عليا  و  اولاده المعصومين حجج الله

گواهي مي دهم كه ائمه معصومين گفتارشان بر ما حجت و امتثال امر و اطاعت شان واجب، محبتشان به حكم ازلي حق لازم و پيروي آنها موجب نجات و مخالفتشان موجب عذاب و آنها امامان و شفيعان روز جزا هستند...

خدايا امان، امان، از تاريكي تنگي و فشار قبر و سؤال منكر و نكير در روز محشر و قيامت، به فريادم برس، خدايا من دلشكسته و مضطرم، صاحب پيروزي و موفقيت ترا مي دانم و بس.

 

پرچمدار جهاد و شهادت

« ... سردار شهيد اسلام و پرچمدار جهاد و شهادت برادر شهيد حاج حسين خرازي به لقاء الله شتافت و با ذخيره اي از ايمان و تقوا و جهاد و تلاش شبانه روزي براي خدا و نبرد بي امان با دشمنان خدا در آسمان شهادت پرواز كرد و بر آستان رحمت الهي فرود آمد. او كه در طول 6 سال جنگ، قله هايي از افتخار و شرف را فتح كرده بود اينك به قله رفيع شهادت دست يافته است و او كه هل من ناصر حسين زمان را با همه وجود لبيك گفته بود، اكنون به زيارت مولايش امام حسين(ع)نائل آمده است...

       برادرشما سيد علي خامنه اي  رئيس جمهوري اسلامي ايران 10/12/65

 

نوازش روح

اي خدا، من بايد از نظر علم از همه برتر باشم تا مبادا كه دشمنان مرا از اين راه طعنه زنند، بايد به آن سنگ دلاني كه علم را بهانه كرده و به ديگران فخرمي فروشند ثابت كنم كه خاك پاي من هم نخواهند شد بايد همه آن تيره دلان مغرور و متكبر را به زانو در آورم آنگاه خود خاضع ترين فرد روي زمين باشم...

تو اي خداي من مي داني كه در راه تو و كمال و جمال تو آرزويي ندارم آنچه مي خواستم آن چيزي است كه تو دستور دادي و مي دانم كه عزت و ذلت به دست توست و خالصانه از تو تقاضاي كمك و دستگيري دارم.

                              از يادداشت هاي شهيد دكتر چمران در آمريكا

                                   خدا بود و ديگر هيچ نبود ص28