دانايي و زندگي    

روش صحيح مطالعه

پرسش: روش و متد صحيح در مطالعه چيست، و به طور كلي چه نكاتي را بايد رعايت كنيم تا نتيجه خوبي از مطالعات خود به دست آوريم؟

پاسخ: افرادي كه كتاب هاي متفرقه بي ترتيب مطالعه مي كنند ( امروز كتابي تاريخي، فردا كتابي روان شناسي، پس فردا كتابي سياسي و روز ديگر كتابي ديني) هرگز استفاده نمي كنند.

روش صحيح و متد صحيح در مطالعه اين است كه:

اولا، انسان آگاهانه كتاب مورد مطالعه خود را بر حسب نيازمندي هاي شخصي خود انتخاب كند و مطالعه را در اختيار تصادف قرار ندهد، كه كتابي به دستم افتاد و مطالعه كردم.

ثانيا، در مطالعه، آن را به حافظه بسپارد ( به مفهوم واقعي سپردن) يعني مطالب كتاب را بعد از مطالعه، از حافظه بخواهد، ببيند تحويل گرفته يا خير.

ثالثا، براي اين كه حافظه خيلي قوي و نيرومند باشد. حداقل دو بار مطالعه پشت سر هم براي يك حافظه قوي و بيش از دو بار براي حافظه هاي ضعيف تر،پشت سر هم لازم است.

    رابعا، بايد موضوعي باشد، يعني هر چندي يك بار، موضوعي را براي تفكر انتخاب كند،فكر كند،يادداشت كند،خلاصه و نتيجه مطالعات خود را بنويسد.

پس از آن، خلاصه و نتيجه را در يكي از قفسه هاي حافظه بگذارد. آن وقت است كه حداكثر بهره برداري را ازحافظه كرده است، آن وقت است كه مي توان گفت از نظر شخصي، در يك قسمت از نيرو هاي شخصي تحت اختيار خود، استعداد رهبري و مديريت دارد. (1)

افراد از نظر هوش، فهم، استعداد و حافظه با يكديگر اختلاف دارند. آدمي كه رشيد باشد، در بهره برداري از حافظه خود دقت مي كند، اولين كاري كه انجام مي دهد، عمل انتخاب است، يعني حافظه خود را مقدس مي شمارد، و حاضر نيست هر چه شد در آن سرازير كند، حساب مي كند كه دانستن چه چيز هايي بي فايده است، مفيد ها را درجه بندي مي كند و مفيد ترها را انتخاب مي كند، سپس آن ها را به حافظه خويش مي سپارد.

انسان رشيد، كتاب ها و مطالبي را كه براي خود لازم مي داند،جمع   مي كند،آن ها را مكررا مطالعه و دسته بندي و سپس خلاصه مي كند، خلاصه را يادداشت و به حافظه خود مي سپارد، بعد به موضوع ديگر مي پردازد. چنين فردي اگر حافظه اش ضعيف هم باشد، از آن حداكثر استفاده را مي كند. (2)

پانوشت:

1- يكصد و ده سوال از استاد مطهري(رض) ص39و38 ( امامت و رهبري، صص223-224)  

2- همان (مجموعه آثار،ج3،صص315-316)

 

دانايي و زندگي   

روش زندگي

عبدالحسن محبّي

خداوند سبحان در زيباترين سخن خود رسول الله را الگوي تمام عيار روش زندگي معرفي مي كند و سيماي ملكوتي او را به نمايش مي گذارد و تمام انسانها را به تماشاي سيما و الگوگيري از سيره ي او فرا مي خواند و مي فرمايد « لَقَد كان لكم في رسولُ الله اُسوهٌ حسنهٌ   رسول الله اسوه و الگوي نيكي در رهنمود براي شما مي باشد».

فراخواني قران به الگوگيري از سيره آن حضرت، ارج نهادن به    ارزش هاي الهي و انساني است و لذا همواره از اخلاق، رفتار و طرز زندگي پيامبر اكرم(ص) تمجيد شده است. ما در حال گذراندن زندگي هستيم، چه بخواهيم، چه نخواهيم مدت عمر ما كاهش پيدا مي كند و به مرز مرگ و آخرت نزديك مي شويم، در اين باقيمانده عمر مي توانيم تصميم بگيريم خوب و صحيح زندگي كنيم و يا زشت و گناه آلود زندگي را به پايان برسانيم.

زندگي بر اساس دين داري و دانايي يعني زندگي صحيح، آبرومندانه و خداپسندانه  كه نتيجه آن ورود در بهشت الهي است، و زندگي بر اساس جهل و دوري از دين و ناداني نسبت به احكام الهي، يعني زندگي آلوده و فاسد، كه اينگونه زندگي مورد پسند شيطان است و نتيجه ي آن ورود به جهنم و مبتلا شدن به عذاب الهي است، پس چه خوب است كه ما از همين الان تصميم جدي بگيريم كه بر دانايي هاي خود بيفزاييم تا زندگي خود را كم كم با اسلام عزيز تطبيق نماييم.

زيباييهاي اخلاقي رسول الله(ص) آنچنان جذاب مي باشد كه هر انسان منصفي با كمي آشنايي و شناخت از تعلقات ديگر بريده و مجذوب كمالات او مي شود. خداوند از عظمت خلق و خوي او مي گويد كه كسي را بديل او نيست. « و انَّك لَعلي خُلُقٍ عظيم» تو بر خلق و خوي برتر و بزرگتري، هم او كه مظهر صفات حسناي الهي و سر چشمه رحمت و عطوفت رباني است، او مظهر عشق به خدا و فداكاري در راه حق است.

در كتاب تحف العقول در حديثي از حضرت امير مومنان علي(ع) روايت شده كه فرمود: « فاقتدوا لهُدي رسول الله فانّه افضلُ الهدي و استنّوا لسنّتهِ فانّها اشرف السُّنن» يعني: از هدايت رسول خدا پيروي كنيد، زيرا بهترين هدايتها است و راه و روش زندگي و سنت آن حضرت را پيش گيريد، زيرا كه شريف ترين سنتهاي جهان است.

پس چه بسيار بزرگ است احسان خداوند سبحان در باره ي ما بندگان كه نعمت وجود چهره ي ملكوتي رسولش را به ما عطا فرمود و او را پيشواي ما قرار داد كه از او پيروي كنيم و از سيره و روش زندگي اش تبعيت نموده و قدم به جاي قدم وي بگذاريم، هم او كه خود فرمود:

« ادّ بني ربّي، فاحسن تاديبي» پروردگارم به من آموخت و نيك آموخت.

در كتاب مكارم الاخلاق، از امام صادق(ع) روايت شده كه فرمود: من دوست ندارم كه مسلماني بميرد مگر اينكه تمام آداب و سنن رسول خدا(ص) را ولو يك بار هم كه شده انجام دهد.

سعدي شيرين سخن نيز چنين مي گويد: 

         مپندار سعدي كه راه صفا     توان رفت جز در پي مصطفي

بنا بر اين در اين مقال برآنيم كه آداب و سنن رسول اكرم(ص) را معرفي نموده تا چراغ راه هدايت و روشني بخش زندگيمان باشد.

                                                                                    « انشاءالله»

آداب و سنن

آداب و سنتهاي پيامبر گرامي اسلام صلوات الله عليه در زندگي شامل سه بخش عمده مي باشد.

1-آداب و سنتهاي آن حضرت با خداوند سبحان (آداب و سنن عبادي)

2-آداب و سنتهاي آن حضرت با بندگان خداوند (آداب و سنن اجتماعي)

3-آداب و سنتهاي فردي (خويشتن خويش و يا آداب فردي)

لازم است قبل از آنكه آداب و سنتهاي حيات بخش آن حضرت را معرفي نمائيم، ابتدا معاني ادب و سنت را متذكر شويم و سپس به فراخور مجال اين نشريه در هر شماره بخشي از آداب و سنتهاي نبي گرامي اسلام حضرت محمد (صلي الله عليه و آله و سلم) را معرفي نموده تا با شناخت و معرفت هر چه بيشتر بر سر پيمان پيروي آن اسوه حسنه پاي بفشاريم.

ادب و سنت معاني متعددي دارد اما معاني كه به تناسب موضوع      مي توان گفت، اين است كه هر كار مورد پسند دين و يا عقل كه به زيباترين و بهترين وجه انجام گيرد، آن را ادب گويند. بنابرين انسان  با  ادب كسي است كه كارهاي وي به زيباترين و لطيف ترين وجه انجام گرفته و واقع شود و به صفاتي كه مربوط به صفاي روح و كمال و نقص است و به باطن انسان ارتباط دارد اخلاق گويند و ادب و اخلاق همواره متلازم يكديگرند، گرچه ادب از صفات فعل انسان است در خارج و اخلاق از صفات نفس انسان است در باطن، و سنت نيز از صفات فعل انسان است با اين فرق كه سنت اعم از ادب است، يعني هم به روشهاي خوب سنت گفته مي شود و هم به روشهاي بد ولي ادب فقط به روشهاي خوب و مورد پسند گفته مي شود كه آن ظرافت و زيبائي فعل انسان است.

خداوند متعال در قرآن كريم، رشد و هدايت پيامبران را به خود نسبت داده و طرز معاشرت و آداب و رسوم زندگي آنان را امضاء و تصديق فرموده است، بنابراين راه و روش زندگي پيامبران كه به صورت وحي و الهام از دستگاه آفرينش گرفته شده و به مردم عرضه گرديده، بهترين و مطمئن ترين راه و روش زندگي است كه سعادت بشر را تضمين    مي كند از امام باقر(عليه السلام)روايت شده كه فرمود: رسول خدا(ص) هنگام وفات خود فرمودند:« لانبي بعدي و لا سنه بعد سنتي» از اين حديث در مي يابيم كه كاملترين راه و روش زندگي سيره روشن و سنت پيامبر اعظم(ص)است كه خداوند به اقتضاي خاتميت وي براي جهان بشريت تعيين و تاييد نموده است، لذا بايد آن را شناخت، فهميد تا نصب العين و دستور العمل زندگي قرار گيرد.

 

سيره اجتماعي پيامبر(ص)

سخن گفتن

 اولين گام ارتباط انسان با انسان در اجتماع ارتباط كلامي و سخن گفتن است كه به وسيله زبان انجام مي پذيرد. اهميت و نقش زبان در ميان اندامهاي انسان بر كسي پوشيده نيست، زبان با وجود كوچكي حجم و كمي جرم، مسئوليت سنگيني براي انسان ايجاد مي كند زيرا وظيفه بزرگي بر عهده آن گذاشته شده است. چه وظيفه اي بزرگتر و سنگين تر از اينكه كفر و ايمان تنها به زبان آشكار مي شود، زبان با گواهي به توحيد و نبوت بزرگترين جزء از اجزاء ايمان را به وجود    مي آورد و با انكار آن از كافران به شمار مي آيد. يكي از فعاليتهاي زبان، سخن گفتن، گفتمان و ايجاد ارتباط كلامي انسان است. سخن گفتن آسانترين و عمومي ترين وسيله ارتباط بين انسانها مي باشد كه در اولين برخورد انسان از اين نعمت بزرگ الهي بهره برده و يكديگر را از نيات، انگيزه و تصميمات يكديگر آگاه مي سازند.

حال كه سخن گفتن جزء مهمي از زندگي ما محسوب مي شود ارزش آن را دارد كه يكبار بررسي كنيم و ببينيم اين قسمت از زندگي ما چگونه است، اگر با آداب و اصول اسلامي مطابقت دارد، خدا را شكر مي كنيم و اگر با آداب و اصول اسلامي فاصله دارد بايد قاطعانه تصميم بگيريم كه آن را اصلاح كرده و با خواسته ي شرع مقدس اسلام و سيره پيامبر گرامي اسلام مطابق نمائيم.

 

قرآن زيباترين سخن

قرآن كريم زيباترين سخن نازل شده از طرف خداوند متعال است كه آيات آن با يكديگر همانند و شبيهند.« الله نزَّل احسنَ الحديثِ كتاباً متشابهاً» يعني: خداوند قرآن را كه بهترين حديث است فرستاد، كتابي است كه آياتش در كمال فصاحت و اعجاز با هم مشابه است. اين كتاب زيبا مي فرمايد: « قولو للناس حُسنا» با مردم به نيكي سخن بگوئيد و با زبان خوش با مردم تكلم كنيد، در جاي ديگر مي فرمايد:

« قل لعبادي تقولو الّتي هي احسن انَّ الشيطان ينزعُ بينهم انَّ الشيطان كان للانسان عدوَاً مبينا» ترجمه: و اي محمد(ص) به بندگانم بگو كه هميشه سخن بهتر را بر زبان آريد، و هرگز حرف زشت مگوئيد كه شيطان چه بسا با يك كلمه زشت ميان شما دشمني بر مي انگيزد و دشمني او با آدميان واضح و آشكار است.

قرآن در هيچ شرايطي اجازه سخن بي محتوا و زشت را نمي د هد حتي با بي دينها، آنجا كه مي فرمايد: « و لا تسبُّوا الّذين يدعون من دون الله فيسّبوِاالله عدوّاً بغير علم...» يعني: با آنان كه غير خدا را مي خوانند، سخن به زشتي نگوئيد (دشنام ندهيد)تا آنان نيز از روي ناداني به خداي سبحان سخن زشت«دشنام» دهند.

رسول خدا نمونه كامل تجلي اين هنر و ادب است، آن حضرت سخنش عميق، ب محتوا، زيبا، سنجيده و مؤجر و رسا مي باشد، اضافه گوئي و كاستي در سخن پيامبر خدا نيست. وي آداب سخن گفتن را كاملا رعايت مي كرد، در هنگام سخن گفتن با كسي، او سخن را به پايان نمي برد تا طرف مقابل سخن را به پايان ببرد، وي شمرده و آرام سخن مي گفت و در گفتارش صراحت لهجه و صدق در سخن داشت.

« اذا تكلّم وِترا و اصدق الناس لهجهً»

 

رعايت درك و فهم مخاطب:

رسول خدا(ص) هنكام سخن گفتن سطح درك و فهم مخاطب را در نظر مي گرفت و فرمود: ما انبياء از طرف خداوند مامور شده ايم تا با مردم به اندازه ي عقل و دركشان سخن بگوئيم.

« انّا معاشر الانبياء امرنا ان تكلّم الناس علي قدر عُفوُلهم»

                          در شماره هاي بعدي اين موضوع ادامه خواهد داشت.

منابع و ماخذ:

1- قرآن كريم

2- تحف العقول، ابي محمد حسن بن علي بن الحسين بن شعبه الحراني

3- امالي شيخ صدوق

4- سنن النبي، علامه طباطبايي