fehrest

فرهنگ ايثار و شهادت الگوى هدايت جامعه امروزئ

عنوان موضوع حكايت دارد كه جامعه امروز از جهت فردى و اجتماعى با مشكل مواجه است، مشكل سرگردانى و يا گمراهى كه بايد به سمتى مناسب هدايت شود. مشكلات جامعه امروز عديده است، مشكل حاكمان جور و ستم كه حكومت كشورهاى اسلامى را در اختيار دارند، مشكل فرهنگى و فكرى كه موجبات سقوط و انحراف انسان امروز را فراهم كرده است، مشكل خود خواهى كه بشر امروز با آن روبه روست، مشكل بى تفاوتى در برابر ظلم و ستم كه مشهود همگان است، مشكل سياسى و اقتصادى و از همه مهم تر و خطرناك تر مشكل تهاجم فرهنگى است؛ زيرا تهاجم فرهنگى زمينه ساز تهاجم سياسى و اقتصادى و در نهايت نظامى است.

چون تهاجم فرهنگى است كه هويت انسان را به ويژه هويت مسلمان را از او سلب مى كند و به او هويتى وارونه و بيگانه با هويت واقعى مى دهد. تهاجم فرهنگى است كه مكتب حيات بخش اسلام را از انسان مى گيرد و يا اورا نسبت به آن بى تفاوت مى كند. تهاجم فرهنگى است كه روحيه سلحشورى و آزاد طلبى و ايثار را از انسان گرفته و او را موجودى به راه و تسليم و پست و ذليل بار مى آورد. تهاجم فرهنگى است كه به ويژه نسل جوان را پوچ و بى مصرف مى كند كه جز به شهرت و لذت نينديشد و بالاخره تهاجم فرهنگى ريشه حريت و استقلال و عزت و پاكى را در انسان مى خشكاند و او را به نابودى مى كشاند.
براى مقابله با اين مشكل بايد چاره اى انديشيد و از الگويى الهام گرفت كه چه بايد كرد؟ بهترين الگو امام معصوم (ع) است كه خود در شرايطى به مبارزه برخاست كه اولين مشكل آن جامعه مشكل فرهنگى بود و پس از آن، مشكل سياسى، اقتصادى و اجتماعى.
زيرا اسلام به عنوان فرهنگ مسلمانان اسير دست اشرار بوده و پوستين وارونه بر تن كرده بود كه مى بايست اين فرهنگ آزاد گشته و از وارونگى به در آيد. فرهنگى كه انسان ظالم خون ريز و فاسق و فاجر را به عنوان خليفه پيامبر خدا و امير مومنان معرفى مى كرد و مردم را برده آن خليفه. اين فرهنگ با نام توحيد، جبر را بر جامعه حاكم كرده بود، فرهنگى كه ترس را بر آنان حاكم و بردگى و ذلت را در عمق جان آنان پرورانده بود. در اينجا بود كه مى بايست انسانى به پاخيزد و با ايثار و فداكارى با خطر مقابله كند و تا هميشه اين درس را به بشريت بياموزاند كه اگر ارزشهاى انسانى و كيان اسلام با خطر روبرو شد، چه بايد كرد؟ حتى اگر تعداد همراهان ناچيز باشد. با توجه به اين مسئله ما در اين مقاله در ابتدا از الگو پذيرى انسان و ضرورت معرفى الگو نقش و اهميت الگو در هدايت انسان بحث كرده ايم، پس از آن به اهميت الگو و الگوهايى كه قرآن به ما معرفى مى كند پرداخته و بيان داشته ايم كه مكتب اسلام چنانكه از لحاظ اصول، مبانى و محتوا از قوت و استحكام برخوردار است، بايد بتواند نمونه هايى عينى راكه از مكتب در وجود آنها تجسم يافته است، معرفى كند و لذا پيامبر اكرم (ص) به عنوان اسوه حسنه معرفى
مى شود. از طرفى چون اسلام دين همگانى و جاويدان امت معرفى شده اند. پس از اين مقدمات بايد گفت امام حسين(ع) و حادثه عاشورا الگويى هستند براى بشريت، كه هرگاه آدمى اين حادثه را با وجود رهبرى چون حسين(ع) مطالعه مى كند، از جهت فردى، اجتماعى اخلاقى و سياسى الگوى مناسب خواهد يافت تا با مشكلات زمان خود مبارزه كند. برخى از الگوها به قرار زير است:
۱- الگوى سازش ناپذيرى و لزوم مبارزه با ظلم و ستم
۲- الگوى توحيد و عرفان
۳- الگوى برنامه ريزى، به طورى كه با تعداد اندك، بيشترين نتايج را به دنبال داشته باشد.
۴- الگوى صبر و مقاومت
۵- عاشورا تجلى اطاعت از امام و تعهد در برابر مقام ولايت
۶- الگوى عزت و نفوذ ناپذيرى
۷- الگوى اخلاق و عواطف انسانى
۸- نقش الگويى زن همچون مرد
۹- توبه، اصل اساسى تربيت
۱۰- الگوى ايثار و فداكارى همراه با شادابى و نشاط و بالاخره الگوى ارزشهاى فردى و اجتماعى اسلام در ابعاد زندگى.
محمدرضا مصطفى پورى

ویژه نامه سروقامتان روزنامه جوان