تدبير ش 15
1/2- كسوت سپاهيگري را براي پيشقراولي عزت و اقتدار ملت، يك ميدان عبادت بدانيد
مسئله ي كسوتِ سپاهيگري و نظاميگري - كه ما آن را يك امر مقدس به حساب مي آوريم - در منطق اسلامي، به كلي با آنچه كه در منطق مادي امروز و ديروز دنيا وجود داشته است، متفاوت است. در منطق قدرتمندان مادي، نظامي و نظاميگري وسيله اي است براي اطفاء شعله هاي قدرت طلبي خود آنها؛ كه اين شعله اطفاء نمي شود و روزبه روز هم در دل دنياطلبان و قدرت طلبان و دنياپرستان
مشتعل تر مي شود... منطق اسلام به كلي با اين منطق متفاوت است. در اسلام مسلح شدن، براي دفاع از حقوق ملتها و ضعفا و عدالت، و براي اقامه ي حق و عدل به عنوان يك ارزش، به همه توصيه شده است. همه ي آحاد امت اسلامي موظفند كه خود را براي دفاع از حق و حقيقت، براي دفاع از حقوق خود در مقابل متجاوزان، براي استقرار امنيت و براي حفظ عزت خود آماده كنند. منتها در مجموعه ي همه ي آحاد ملت براساس تقسيم وظايف، يك عده از انسانهاي مصمم و صاحبان عزم و اراده،مانند پيشقراولان ملت به عنوان حصن و حصار امن و امنيت ملي، اين لباس مقدس را بر تن مي كنند. نظامي گري، سپاهيگري و مسلح بودن در اسلام به اين معناست.جواني كه با اين عزم وارد اين ميدان پُرشرافت و پُركرامت مي شود، از لحظه ي اول در ميدان عبادت وارد شده است. 4/9/85
2/2- نسل دوم سپاه را ، پاسدار ارزشها و براساس اهداف عالي تربيت نموده و آماده نگه داريد
شما جوانان عزيز امروز خود را آماده مي كنيد تا اينكه مجموعه ي شما يك حصن امني براي ملت و كشور و ارزشهاي اين ملت بزرگ باشد. سپاه پاسداران انقلاب اسلامي اين امتياز را دارد كه ولادت آن از آغاز براساس ارزشهاي اسلام بود. تداوم اين نهاد مقدس(سپاه )، محتاج انسانهايي است كه بتوانند در شرايطي كه اوضاع و احوالِ آغاز انقلاب و دفاع مقدس هم بر كشور حاكم نيست، خود را با همان ارزشها و هدفهاي عالي تربيت كنند و آماده نگه دارند. شما جوانان عزيز ادامه دهندگانِ راهِ آن شخصيتهايي هستيد كه با جهاد آنها، با ايستادگي و مقاومت آنها و با روح ابتكار آنها، كشور از يكي از مهمترين گذرگاههاي تاريخي خود به سلامت گذشت. 4/9/85
3/2- همواره پاسداران را از حيث جسماني ، فكري و معنوي مجهز و آماده به ميدان نگه داريد.
« شما پاسداران» خود را هم از لحاظ فكري، هم از لحاظ جسماني و هم از لحاظ آموزش مجهز كنيد و ارتباط خود را با خداي متعال تقويت كنيد. دلهاي جوان و نوراني شما آماده ي ارتباط با خداست. اين ارتباط در سخت ترين ميدانها به شما نيرو مي دهد. توكل به خدا، اعتماد به خدا و احساس رابطه ي با خداوند متعال، در انسان عزت مي آفريند، به او اعتماد به نفس مي دهد و به او شجاعت مي بخشد. و يك ملت براي گذر كردن از گردنه هاي دشوار به اينها نيازمند است. خودتان را از همه ي جهات آماده كنيد. 4/9/85
4/2- هويت وشأن سپاه را شاخص امنيت رواني و حافظ ارزشهاي انقلاب باقي نگه داريد.
بگذاريد اين ملت با احساس وجود جوانان باارزشي در نيروهاي مسلح، طعم امنيت و آسايش رواني را همچنان بچشد و احساس كند كه به اذن پروردگار، حصن حصيني ضامن امنيت اوست. دشمنان با مشاهده ي آمادگي نيروهاي مسلح، نگاهشان به كشور و ملت، نگاه ديگري مي شود. خيلي از طمعها به خاطر گمانه ي ضعف در ملتهاست. ملتها بايد احساس ضعف نكنند. شما مظهر قدرت، عزم و اراده ي ملت ايرانيد. از خداوند متعال مسئلت مي كنم كه شما را موفق كند؛ توفيقات الهي همچنان شامل حال سپاه پاسداران انقلاب اسلامي باشد و شما بتوانيد هميشه در همه ي دورانها - چه در دوراني كه خطري اين كشور را تهديد بكند يا نكند - شاخصي براي امنيت، آسايش ملت ايران و حفاظت از ارزشهاي انقلاب اسلامي باشيد. 4/9/851
5/2- در سلوك جمعي ، خود را از آفات و خطرات حب به نفس جمعي ، مبرا سازيد
يكي از آفات انسان چه در سلوك شخصي او ، چه در سلوك جمعي او همين است.در سلوك شخصي حس علاقه و عشق به نفس،موجب ميشود كه انسان نسبت به خود در زمينه معايب ، سهل انگار و داراي حمل بر صحت باشد.گاهي انسان عيبهايي را در خودش احساس ميكند منتهي نسبت به آن مسامحه و سهلانگاري و حمل بر صحت ميكند.خيلي از عيب ها را هم انسان اصلاً در خودش نمي بيند كه اين يكي از آفات تربيت شخصي انسان است و اين مربوط به نفس و خود انسان است . هويت هاي جمعي هم همينجور است. فرض كنيد كه ما سپاهي يا ارتشي هستيم يا به فلان سازمان اداري يا خدماتي يا هر چه وابسته هستيم ، اين هويت جمعي كه به خودي خود يك حب به نفس جمعي را بوجود ميآورد ، نگذارد كه ما عيوب اين مجموعه منسوب به خود يا منسوب اليه خود را ببينيم. اين خيلي مشكل بزرگي است.بايد از اين پرهيز كرد.چون سپاهي هستيم حاضر نباشيم عيب سپاه را از كسي بشنويم.چون ارتشي هستيم حاضر نباشيم عيب ارتش را از كسي بشنويم و ببينيم . يا اگر ديديم حمل بر صحت كنيم . اگر همين عيب در سازمان مشابه و متناظر ما وجود داشته باشد ، ما اين عيب را حتماً ناديده نخواهيم انگاشت ؛ هم تصديق ميكنيم كه عيب است ، هم براي مواجهه و مبارزه با آن، راه هايي را كه به نظرمان مي رسد، پيشنهاد مي كنيم . اما همين عيب در خودما يا سازمان ما وقتي وجود داشت اينرا نمي بينيم.اين خيلي خطر بزرگي است. 4/9/85
6/2- نظام تربيتي در سپاه بگونه اي ساماندهي شود كه همواره پاسداران دينشعار، دين مدار و دين رفتار باشند
نيروي مسلح وقتي مي تواند مايه عزت دين باشد كه خودش دين مدار بوده و محور تحرك و فكر و هدفگيري او ديني باشد.اينكه ما روي گزينش يك فرد پاسدار تكيه مي كنيم به خاطر اين است.افراد در داخل مجموعه درست است كه تحت تأثير فضاي مجموعه قرار مي گيرند اما هر فردي هم يك شعاع تأثيـري دارد. بايد دين شعارو دين مدار و دين رفتار باشد . 4/9/85
7/2- مخالفت با هويت نظاميگري، يك گرايش انحرافي شبه روشنفكري است
اين منطقي كه بعضي ها از اول انقلاب دنبال ميكردند و بنده در طول اين سال هاي متمادي چه در مواردي كه راجع به ارتش صحبت بوده ، چه در مواردي كه راجع به سپاه صحبت بوده – با اين احساس مواجه شده و ديده ام كه بعضي با يك لعاب روشنفكرانه اي با نظاميگري كلاً مخالف هستند. چون در دنيا نظامي گري، مظهر خشونت و سختگيري بر مردم و ضد روشنگري و گرايشهايملي در بسياري از جاهاي دنيا محسوب ميشده است، بخصوص در زمان سلطه رژيم طاغوت، نسبت به همسايه هاي ما هم همينجور بود. در بخشهايي از اروپا، در عمده كشورهاي افريقايي و خيلي از كشورهاي آسيايي حكومتهاي نظامي سر كار ميآمدند و اين حالت شبه روشنفكري تا بعد از انقلاب اسلامي و نسبت به نيروهاي مسلح مربوط به نظام اسلامي در يك عدهاي همينطور وجود داشت، و با نظاميگري مخالف بودند. در تصويب بودجه نظامي و سازمان هاي نظامي با اينها مشكل داشتيم. اين گرايش يك گرايش انحرافي است... اين چه تفكر غلطي است – كه انسان گاهي در بعضي از بخش ها اين را مشاهده مي كند – كسي از عضويت در نيروهاي مسلح و جزء يك مجموعه مسلح بودن احساس افتخار نكند؟ چرا؟ ما در مجموعه هاي تصميم ساز و تصميم گير دولت در طول زمان مبتلا به همين بودهايم. بنده كه از هويت نظامي مجموعه هاي نظامي دفاع مي كردم ، يك ساعت از عمرم را نظامي نبوده ام – هميشه طلبه و روحاني بوده ام – اما احساس كرده ام اهميت اين هويت نظامي را كه در سخنان رهبر عظيم الشأن اسلام كه اين نمونه نهج البلاغه آن است و در صحيفه سجاديه يكجور و در روايات گوناگون يكجور و هم در زندگي خودمان و در تجربه هاي گوناگوني كه براي خود ما پيش آمد و امروز هم همين طور است. 4/9/85
5/2- در سلوك جمعي ، خود را از آفات و خطرات حب به نفس جمعي ، مبرا سازيد
يكي از آفات انسان چه در سلوك شخصي او ، چه در سلوك جمعي او همين است.در سلوك شخصي حس علاقه و عشق به نفس،موجب ميشود كه انسان نسبت به خود در زمينه معايب ، سهل انگار و داراي حمل بر صحت باشد.گاهي انسان عيبهايي را در خودش احساس ميكند منتهي نسبت به آن مسامحه و سهلانگاري و حمل بر صحت ميكند.خيلي از عيب ها را هم انسان اصلاً در خودش نمي بيند كه اين يكي از آفات تربيت شخصي انسان است و اين مربوط به نفس و خود انسان است . هويت هاي جمعي هم همينجور است. فرض كنيد كه ما سپاهي يا ارتشي هستيم يا به فلان سازمان اداري يا خدماتي يا هر چه وابسته هستيم ، اين هويت جمعي كه به خودي خود يك حب به نفس جمعي را بوجود ميآورد ، نگذارد كه ما عيوب اين مجموعه منسوب به خود يا منسوب اليه خود را ببينيم. اين خيلي مشكل بزرگي است.بايد از اين پرهيز كرد.چون سپاهي هستيم حاضر نباشيم عيب سپاه را از كسي بشنويم.چون ارتشي هستيم حاضر نباشيم عيب ارتش را از كسي بشنويم و ببينيم . يا اگر ديديم حمل بر صحت كنيم . اگر همين عيب در سازمان مشابه و متناظر ما وجود داشته باشد ، ما اين عيب را حتماً ناديده نخواهيم انگاشت ؛ هم تصديق ميكنيم كه عيب است ، هم براي مواجهه و مبارزه با آن، راه هايي را كه به نظرمان مي رسد، پيشنهاد مي كنيم . اما همين عيب در خودما يا سازمان ما وقتي وجود داشت اينرا نمي بينيم.اين خيلي خطر بزرگي است. 4/9/85
6/2- نظام تربيتي در سپاه بگونه اي ساماندهي شود كه همواره پاسداران دينشعار، دين مدار و دين رفتار باشند
نيروي مسلح وقتي مي تواند مايه عزت دين باشد كه خودش دين مدار بوده و محور تحرك و فكر و هدفگيري او ديني باشد.اينكه ما روي گزينش يك فرد پاسدار تكيه مي كنيم به خاطر اين است.افراد در داخل مجموعه درست است كه تحت تأثير فضاي مجموعه قرار مي گيرند اما هر فردي هم يك شعاع تأثيـري دارد. بايد دين شعارو دين مدار و دين رفتار باشد. 4/9/85
8/2- جهت تحول نظاميگري در سپاه را تبدل آن به « نظامي تر از اسلامي » قرار دهيد
نظاميگري يك افتخار است. مهم اين است كه ما محتوا و روح و جهت گيري و هدف اين نظاميگري را بدانيم چيست و بشناسيم. اشتباه نكنيم با نظامياني كه در محيطهاي قدرت بودهاند. نظاميِ اسلامي و مسلمان را با حكومت سرهنگ ها در يونان و حكومت هاي نظامي در نقاط مختلف دنيا كه ضديت با حكومتهاي مردمي دارند، با نظاميان اشغالگر امريكايي در عراق و در افغانستان، با نظامي سركوبگر صهيونيست در داخل فلسطين با نظامي مزدور فلان كشور كه هيچ فكري ندارد جز اينكه پولي گيرش بيايد، اشتباه نكنند. نظامي با هويت اسلامي، يك نظامي است كه با دل خود، با انديشه و تفكر خود و با جسم خود در يك راه صحيحي و با هدف حركت مي كند و ميداند چكار ميكند.چون اين هدف اهميت دارد ، از اين جهت حاضر است در راه آن جان خودش را هم فدا كند. فدا كردن جان يكوقت به خاطر هيجاني شدن است، اين براي همه پيش مي آيد. اما به مجردي كه هيجان نشست، احساس فـداكاري هـم از بيـن خواهـد رفـت. لكـن يكوقت فداكاري با انديشه و با تأمل است. راه و هدف را مي شناسد. اهميت آنرا ميداند و احساس مي كند كه اين هدفي است كه بايد در راه آن جان را فدا كرد. اين نظامي، نظامي تراز اسلامي است. وقتي با اين هدف و روحيه باشيم آن وقت نظاميگري واقعاً افتخار است. اين همان «فضّل الله المجاهدين علي القاعدين اجراً عظيماً» است. فضيلت او بر ديگران يك فضيلت آشكار و واضح است. 4/9/85
9/2- لازم است بدون سايش و فرسودگي، بـراي رشـد صلاحـيت هاي پاسـداري، برنامه ريزي كنيد
يك مقوله ديگر هم، مقوله صلاحيتهاي پاسداري است. بنده روي اين خيلي تكيه دارم. اين صلاحيت ها را شما در آغاز ورود به همين ترتيبي كه گفته شد رعايت مي كنيد، بسيار خوب، بعد هم بنابراين است. توقع اين است كه مجموعه فضاي سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و از جمله دانشگاه امام حسين(ع) جوري باشد كه اين حالت را تقويت كند و اين صلاحيت ها را بدون ايجاد سايش و فرسودگي رشد بدهد. به اين موضوع توجه داشتن خيلي خوب است. اما كار بزرگ و مهم و سختي است. اين همان مقوله اي است كه من در ديدار با مسئولين سپاه و فرماندهان محترم، چه تك تك، چه مجموعي، مكرر تأكيد ميكنم. 4/9/85
تدبير ش 22
پاسداران را به سمت تحصيل عزت شخصي، ملي و بين المللي سوق بدهيد
عزت فقط به معناي اين نيست كه كسي را ديگران احترام كنند، جلويش خم و راست بشوند. عزت يعني آن قدرت، آن برجستگي كه از درون انسان از عوامل موجود در باطن يك انسان ميجوشد، اين عزت است. عالم عزيز است، زاهد و مؤمن و بياعتنا به زخارف دنيا عزيز است. كسي كه اسير مطامع دنيوي است، چشمش به دست اين و آن، به جيب اين و آن و به ناموس اين و آن است، اين به طور طبيعي ذليل و آسيبپذير است. آن كسي كه آن مناعت را دارد كه به دست اين و آن، به كمك اين و آن، احساس نياز نميكند، چشم نميدوزد، اين چه بخواهند چه نخواهند در چشم ديگران يك اعتبار و قدرتي پيدا ميكند، يك شاخصيتي پيدا ميكند، اين آن عزت است. مثلا" عزت علم، عزت ايمان، عزت اعتماد به نفس، اين را هر انساني ميخواهد. البته عزت يكعزتشخصي است،انسان ميخواهد شخص خودش عزيز باشد كه خوب اين يك چيزي است غريزي.
سپاه را به كشور ما به ملت ما داد و آن را براي ما حفظ كرد، حفظ يك نعمت گاهي مشكلتر از كسب يك نعمت است... نعمتها ميآيند و با غفلتهاي ما از دست ميروند، اين نعمت(سپاه) براي كشور ماند... نظاميگري براي خدا، آمادگي براي فداكاري در راه خدا، زندگي را بخاطر يك هدف والا برنامهريزي كردن و شكل دادن، كه بركاتي هم به اين مترتب شده است... از اول انقلاب تا حالا چندين سرفصل مهم را جزو بركات سپاه ميبينيد، يكي از آنها همين تحرك فوقالعاده و عظيم در ميدان جنگ است، يكي ديگر نوآوري و ابتكار در زمينه تامين نيازهاست، يكي از آنها حفظ جوشش و روحيه انقلابي در جامعه است. هرجا يك سپاهي است، هرجا يك سازمان سپاه است، هرجا يك مجموعه يا موسسه مربوط به سپاه است، وقتي كه به آن نگاه ميكنند رنگ و بوي انقلاب را در آن مشاهده ميكنند. روح انقلاب و رنگ و بوي انقلاب و طعم انقلاب از او ميپراكند...يكي ديگر از اين سرفصلها تربيت عناصر كارآمد است. شايد كمتر به اين نكته توجه شود كه سپاه چقدر عنصر مستعد داراي توانهايي بالقوه را در درون خود رشد داد. استعدادهاي اينها بالفعل شد و رفتند مشغول خدمات با ارزشي در مجموعه عظيم انقلاب شدند، صادرات انساني سپاه يكي از اين سرفصلهاست و سرفصلهاي ديگر. بنابراين نعمت سپاه براي ما يك نعمت بزرگ است بايد آن را شكر بگوييم و اينجا اين جمله مهم را كه مسؤوليت اين شكرگزاري در درجه اول به عهده خود شما مسؤولان و برجستگان و فرماندهان سپاه است» عرض كنيم هر چه رتبهتان بالاتر باشد، مسؤوليتتان در اين زمينه بالاتر است. 18/6/86
يك عزت هم عزت ملي است، عزت جمعي است. اين هم يك امر غريزي ملتهاست. ممكن است تك تك آحاد را كه نگاه ميكنيد توجه و التفات به اين بعد از عزت نداشته باشند. اما يك ملت در مجموع از حساس حقارت بيزار است، از احساس نياز و وابستگي بيزار است، از توسري خوري بيزار است، راز اين همه تحركات عظيمي كه در طول تاريخ شما مشاهده ميكنيد اين است. آن وقتي كه مجموعههاي مردمي ملتها و اقوام احساس حقارت بكنند، از سوي ديگران احساس تحقير شدگي بكنند، سراسيمه ميشوند. بدون اينكه نسبت به يكايك آنها بشود چنين قضاوتي كرد، مجموعه احساس ميكند كه راضي نيست و اين عدم رضايت به حركات عظيم و به انقلابها منتهي ميشود.احساس عزت،احساس مطلوبي است؛يك نيازاست براي ملتها. 18/6/86
مسؤوليت فرماندهان و مسؤولان، برنامه ريزي براي حفظ و شكرگزاري از نعمت سپاه است
يكي از اين آيات مباركات، وجود سپاه بود كه خداي متعال دلهايي را با محبت خود با معرفت خود با شوق به خود سرشار كرد و اينها را در ميان اين ملت در يكي از بينظيرترين عرصههاي تحرك و حيات ملي، در صف مقدم قرار داد... يكــي ازآيات الهـــي همين سپاه است خدا را شكر ميگوييـــم كه سپاه را به كشور ما به ملت ما داد و آن را براي ما حفظ كرد، حفظ يك نعمت گاهي مشكلتر از كسب يك نعمت است... نعمتها ميآيند و با غفلتهاي ما از دست ميروند، اين نعمت(سپاه) براي كشور ماند... نظاميگري براي خدا، آمادگي براي فداكاري در راه خدا، زندگي را بخاطر يك هدف والا برنامهريزي كردن و شكل دادن، كه بركاتي هم به اين مترتب شده است... از اول انقلاب تا حالا چندين سرفصل مهم را جزو بركات سپاه ميبينيد، يكي از آنها همين تحرك فوقالعاده و عظيم در ميدان جنگ است، يكي ديگر نوآوري و ابتكار در زمينه تامين نيازهاست، يكي از آنها حفظ جوشش و روحيه انقلابي در جامعه است. هرجا يك سپاهي است، هرجا يك سازمان سپاه است، هرجا يك مجموعه يا موسسه مربوط به سپاه است، وقتي كه به آن نگاه ميكنند رنگ و بوي انقلاب را در آن مشاهده ميكنند. روح انقلاب و رنگ و بوي انقلاب و طعم انقلاب از او ميپراكند...
يكي ديگر از اين سرفصلها تربيت عناصر كارآمد است. شايد كمتر به اين نكته توجه شود كه سپاه چقدر عنصر مستعد داراي توانهايي بالقوه را در درون خود رشد داد. استعدادهاي اينها بالفعل شد و رفتند مشغول خدمات با ارزشي در مجموعه عظيم انقلاب شدند، صادرات انساني سپاه يكي از اين سرفصلهاست و سرفصلهاي ديگر. بنابراين نعمت سپاه براي ما يك نعمت بزرگ است بايد آن را شكر بگوييم و اينجا اين جمله مهم را كه مسؤوليت اين شكرگزاري در درجه اول به عهده خود شما مسؤولان و برجستگان و فرماندهان سپاه است» عرض كنيم هر چه رتبهتان بالاتر باشد، مسؤوليتتان در اين زمينه بالاتر است. 18/6/86
|