تدبير ش01
راه شكوفا سازي استعدادها
استعداد انساني احتياج به تشويق، شناخت و تزريق روح اعتماد و اميد دارد تا بتواند شكوفا شود. 30/1/84
همدلي و هماهنگي يك نياز
نياز بزرگ ملت در همه ي مسائل ... ؛ همكاري، همدلي، بازو به بازو دادن و دلها را به يكديگر مرتبط كردن و به سمت هدفهاي والاي اين ملت - كه براي بهروزي و پيشرفت او و كشورش لازم است - پيش رفتن. 1/1/84
تدبير ش02
ملاك ترفيع فرماند هان و مديران
در نظام جمهوري اسلامي تعيين كننده ي رتبه انسانها ارزشهاي معنوي است. 17/2/84
تدبير ش03
مراقب تعامل و مناسبات بين بخشي باشيد
ارتباط با دستگاه هاي اجرايي بايد منطقي و قانوني و انساني باشد.(نه بايستي اخم و قهر كرد و بنا را بر پرخاشگري و بهانه گيري و اذيت كردن گذاشت، و نه بايستي از آن طرف دچار رودربايستي و رفيق بازي و بده بستان)بايد كاملاً مراقبت كرد كه خط وسط و صراط مستقيم جستجو شود و طبق آن عمل گردد؛ در اين صورت كارها درست خواهد شد. بسترهاي ارتباط آلوده با دستگاه هاي اجرايي هميشه وجود دارد و مسؤولان بالاي اجرايي هم از آن باخبر نمي شوند. در اين ميان، دستهايي به دنبال اين هستند كه ارتباطهاي ناسالمي را به وجود بياورند؛ بايد خيلي مراقب باشيد. 8/3/84
تدبير ش05
تجربه مسئولين ، سرمايه اي ملي
تجربه هاي باارزشي كه در طول سالهاي متمادي در يكايك شماها به وجود آمده و جمع شده، دستاورد كمي نيست؛ اينها متعلق به اين كشور و اين ملت و اين نظام است؛ از اين تجربه ها بايد استفاده شود. كار و مسؤوليت بايد بر همين اساس باشد؛ يعني بايد از توفيقات، تجربيات و پيشرفت هاي هر مجموعه يي كه كار و خدمتي را انجام مي دهند، بعدي ها بهره ببرند و روي بناي آنها ادامه ي خدمت دهند. 10/5/84
گزينش مديران در چارچوب مردم سالاري اسلامي
مردمسالاري اسلامي در عرصهي گزينش مديران كشور، عامل حراست از اقتدار ملي و حصاري مستحكم در برابر استيلاطلبي بيگانگان و دستاويزي مطمئن براي جلوگيري از لغزش و انحراف مديران است. 12/5/84
نقش پذيري زير مجموعه از فرماندهان و مديران
من و امثال من اگر خودمان صادق باشيم، مي توانيم مردم را صادق بار بياوريم. اگر خود ما اسير هوي و هوس نباشيم، مي توانيم مردم را آزاد از هوي و هوس بار بياوريم. اگر ما شجاع باشيم، مي توانيم مردم را شجاع بار بياوريم. اگر من و امثال من اسير هوي و هوس و دنبال طمع و بنده و ذليلِ ترس و طمع خود بوديم، نمي توانيم مردم را با فضايل باربياوريم. 28/5/84
تدبير ش 3
15 /9- انسجام و هماهنگي درون و برون سازماني را در نيروهاي مسلح تقويت كنيد
همه ي نيروهاي مسلح را يك خانواده ي بزرگ بدانيد. هر نيرو با برادران و خويشاوندان خود در نيروي ديگر؛ و هر سازمان - ارتش و سپاه و بسيج و نيروي انتظامي - با برادران خود در سازمان هاي ديگر، همچون پاره ي تن يكديگر رفتار كنند؛ به هم اعتماد كنيد، از هم بهره مند شويد، تجارب يكديگر را به كار بگيريد و روزبه روز خودتان را قوي تر و آماده تر كنيد. 30/9/84
تدبير ش 4
22/10- امروز اتحاد ، هماهنگي و انسجام دروني يك فريضه است
آنچه كه براي ما امروز فريضه است، يكي حفظ وحدت است ... امروز بحمداللَّه در سطح مسؤولان اتحاد كلمه و همدلي عميق و صميمانه وجود دارد؛ اين خيلي مغتنم است، كه سعي مي كنند اين را به هم بزنند؛ ... البته اختلافات هست؛ داخل يك خانه هم ممكن است اختلافاتي وجود داشته باشد، اما همه اهل خانه اند؛ همه از اين خانه دفاع مي كنند؛ همه منافع آن را بر هر چيز ديگري ترجيح مي دهند ... نگذارند كه دشمن از صداي بلند آنها با يكديگر، اميدوار بشود به اين كه مي تواند عليه اين ملت توطئه كند ... اگر مي خواهند فشارهاي دشمن قطع شود، بايد اين جا انسجام و وحدت را مثل يك صف مستحكم و بنيان مرصوص، حفظ كنند. 19/10/84
23/10- تربيت يك مجموعه كارآمد ، منسجم و پرانگيزه ، يك دستاورد بزرگ است
هرچه ما در طول زمان ضربه و كتك و توسري خورده ايم، به خاطر اين است كه همين همّت، اين انگيزه و اين نگاه به چشم انداز دوردست و تصميم بر پيمودن اين راه، در سرها و دل هاي مجموعه هاي كارآمد و به هم پيوسته وجود نداشته است؛ اگر هم متفرقاتي بوده، در يك جمع منسجم، ما اين را نداشته ايم. لذا همين طور هميشه درخشش هايي داشته ايم و سقوطهايي؛ اما كار پيش نرفته است جمعِ منسجم و پُرانگيزه، يك دستاورد بزرگ است. 19/10/84
تدبير ش 7
1/2-مديران فاصله قول و عمل را ترميم كنند
با يك گفته ي ناسنجيده، توقعي را كه قابل برآورده شدن نيست يا به زودي قابل برآورده شدن نيست، در مردم زنده نكنيد، تا تلاقي بين قول و عمل از نظر مردم ناممكن جلوه نكند. 8/12/84
تدبير ش 8
1/2- روابط سازماني مديران با كاربران بر اساس شفقت ، همكاري و احترام متقابل سامان يابد
در اسلام رابطه كارگر و كارفرما ، رابطه ... دو تا همكار است ، ... كارگر و كارفرما دو عنصرند ، هر كدام نباشند ، كار زمين است ، كارگر آن كسي است كه بالمباشره كار و محصول كار را توليد مي كند؛ كارفرما آن كسي است كه زمينه ي اين توليد را فراهم مي كند. او توليدكننده ي كار و محصول كار است؛ اين فراهم آورنده ي زمينه و كارآفرين است ... مثل دو شريك ، مثل دو همسنگر. اين نگاه اسلام است. هر دو بايد نسبت به هم صداقت و محبت و صفا داشته باشند؛ حق هر كدام به وسيله ي آن ديگري رعايت شود. اگر اين شد، كه اين نگاه اسلام است؛ هم حرمت سرمايه گذار و كارآفرين و كارفرما باقي و محفوظ مي ماند؛ هم حرمت كارگر و كننده ي كار و حاضر در صحنه. حرمت و حق هر دو محفوظ است و كشور هم به سوي اعتلا پيش مي رود .... مثل دو همسنگري كه اگر هر كدام آسيب ببينند، آن ديگري هم آسيب خواهد ديد. تنظيم اين روابط هم به عهده ي مسئولان كشور است؛ چه آنهايي كه قانون مي گذارند و چه آنهايي كه قانون را اجرا مي كنند. 6/2/85
تدبير ش 14
1/2- گره گشايي از مشكلات اساسي ، مستلزم متمركز شدن همه مسئولان برآن نقطه است.
(در بررسي مسائل هر استان و شهرستان لازم است ) نقاطي كه از چشمها دور مانده است، مورد توجه قرار بگيرد و همه ي مسئولان - چه مسئولان استان، مسئولان شهرستان، نمايندگان مجلس و مديريتهاي بالا كه در تهران هستند - به طور هماهنگ بر روي اين نقاط متمركز بشوند و يكي پس از ديگري اين مشكلات را حل كنند و اين گره ها را باز كنند. 21/8/85
تدبير ش21
بايد وضعيت استثناييجهتگيريبرنامه ها، حركتـها و سياستهاياجـرايـيكشور با شعـارهاياساسـيانقـلاب را بعنوان خواست رهبريمغتنم ومستمر نگهداشت
امروز خوشبختانه يك وضع استثنائي در طول چندين سال گذشته وجود دارد. از اين جهت استثنايي است كه شعارهاي اساسي انقلاب به عنوان محور برنامه ريزيها و حركتها و سياستها اعلام ميشود. اين ... فرصت خدمت امروز را مهم ميكند و فرصت مغتنمي قرار ميدهد.شايد بعضيها - حتّي بعضي مخلصين انقلاب، نه بيگانه ها و بددلها؛ حتّي نزديكان - در طول بعضي از سالهاي گذشته تصورشان اين بود كه شعارهاي اصلي انقلاب؛ سربلندي اسلام، مسئله ي عدالت، مسئله ي مبارزه با استكبار، تلاش و مجاهدت براي رفع استضعافاز مستضعفان، ديگرروزگارش تمام شده است! بعضي البته جسارت و گستاخي كردند و همينها را نوشتند و گفتند! اشتباه ميكردند، معلوم بود؛ ميدانستيم اشتباه ميكنند. اما اين گستاخي، دلها را خراش ميداد. امروز به همت ملت ايران، با انتخاب ملت ايران، دولتي سر كار آمده است كه شعارهاي اصلي انقلاب، شعارهاي اساسي و اصولي اوست. گفتمان مفاهيم انقلاب اسلامي، امروز گفتمان رايج و غالب است؛ اين خيلي اهميت دارد. من البته اين را پيش بيني ميكردم. من شايد حدود هفت سال، هشت سال قبل از اين، در جلسه ي كارگزاران نظام اسلامي كه در همين حسينيه تشكيل شد، دلايلي آوردم بر اينكه دشمنان انقلاب كه خيال ميكنند ميتوانند انقلاب را به فراموشي بسپرند و قرباني كنند و از رويش عبور كنند،اشتباه ميكنند؛ گفتم نميتوانيد؛ ميدانستيم اشتباه ميكنند. بحمداللَّه ملت ايران همت كردند و آنچه كه ميخواستيم، شد. اين هم يك فرصت است. پس مسئوليت كنوني شما در يك چنين موقعيتي است كه شعارهاي انقلاب، اصول اساسي برنامه ريزي در اين دولت اعلام ميشود؛ اين هم خيلي مهم است. پس مسئوليتها را مغتنم بشمريد. 9/4/86
تدبير ش25
بايد مديريت را در حوزه تكميل كنيم و به آنچه كه تاكنون در زمينهي سازماندهي حوزه، انجام گرفته ، مطلقاً نبايد اكتفا كرد
در زمينه ي تشكيلات هم، نظراتي هسـت. دوستــان البــته پيشنهـادهايي كرديد: اساسنامه نوشته شود، نظامنامه نوشته شود، چشم انداز نوشته شود؛ در بيانات آقايان بود. همه اش هم خوب است، همه اش هم درست است؛ منتها هيچكدام از اينها بدون يك مديريت كارآمد امكان پذير نيست. كليد همه ي اقدامهاي مثبت سازمان يافته ي قابل انتظارِ نتيجه كه آدم بتواند نتيجه را از آنها انتظار ببرد، مديريت است.
ما بايد مديريت را در حوزه تكميل كنيم. خوب، خوشبختانه در اين سالهاي اخير بحث شوراي عالي مديريت و بحث نهاد مديريت در حوزه مورد قبول قرار گرفت و اقدام شد و فوائد و بركاتش را هم داريد مي بينيد. من امشب اطلاع پيدا كردم از بيانات آقايان، دوازده تا انجمن تخصصي در حوزه هست؛ انجمن علمي تخصصي. خيلي جالب است. بنده نميدانستم اين را، انجمن علمي اقتصاد، انجمن علمي روانشناسي، انجمن علمي رجال، انجمن علمي تاريخ. البته بعضي هايش را ميدانستيم. اين كارِ مديريت است. اگر مديريت نبود، چنين چيزي پيش نمي آمد، ليكن به آنچه كه تاكنون در زمينه ي تشكيلاتدهي و سازماندهي در حوزه انجام گرفته، مطلقاً نبايد اكتفاء كرد.
8/9/86
تدبير ش31-32
كسي كه مسئوليتي را بر عهده گرفت ديگران بايد كمك كنند تا كار را خوب انجام دهد
دولت، مسئولين، مديران بخشهاي مختلف، تلاش ميكنند. اگر كسي ايراد و انتقادي هم دارد، نبايد آن را جوري مطرح كند كه اين مديري كه در تلاش هست براي اينكه كار را بهتر انجام دهد، او را تضعيف كند... يك نفر يك كاري دارد، مسئوليتي را بر عهده گرفته، ديگران بايد كمك كنند تا كار را خوب انجام دهد. اگر ضعفي داشت، به او تذكر دهند؛ اما نگذارند او تضعيف شود. اين كسي كه اين عَلم را بر دوش كشيده، بلند كرده، همه بايد كمكش كنند؛ يكي عرقش را پاك ميكند، يكي بادش ميزند. اگر ديدند كه در نگه داشتن عَلم دارد اشتباه ميكند، راهش اين نيست كه يك مشتي هم به پشتش بزنند، خودِ او و عَلم را سرنگون كنند. راهش اين است كه كمكش كنند اين اشكال برطرف شود؛ اين نكته را بايد همه توجه كنند، بخصوص كساني كه در عرصه ي سياست و در عرصه ي فرهنگ و در عرصه ي رسانه ودرعرصه هاي گوناگون نقشوحضويدارند. 4/4/87
در قانون ظرفيتهاي خوبي براي وزارت دادگستري گذاشته شده است؛ از اين ظرفيتها بايد استفاده شود
مسئله ظرفيتهاي فعليت نيافته، ... از جمله خود وزارت دادگستري خوشبختانه در قانون ظرفيتهاي خوبي براي وزارت دادگستري گذاشته شده است از اين ظرفيتها بايد استفاده شود. آنچه كه مهم است اين است كه ما بايست از همه ظرفيت عظيم اين قوه كه خوشبختانه... مجموعهي دستگاه قضايي ما از لحاظ قوانين و از لحاظ ساخت كلي، مجموعه صحيح و منطقي و پيشرفتهاي است، مجموعهاي امروزيو قوي و منطقي است، استفاده كنيم ... ما بايد از همه اين ظرفيت استفاده كنيم اين هم يكي از اولويتهاست. 5/4/87
تدبير ش 43
برخوردها بايد مهربانانه و صميمي باشد
مجلس بايد بنا را بر مماشات، مدارا و روح همکاري با دولت بگذارد؛ زيرا دولت در وسط ميدان است و بار سنگين مسائل اجرايي کشور را به دوش ميکشد… . امور اجرايي، بسيار سخت و دشوار است؛ بايد به دولت در اين مسير ناهموار و نفس گير، کمک کرد و به آن سخت نگرفت… . البته اين موضوع به معناي اغماض از خطاها نيست، بلکه نوع برخوردها بايد مهربانانه و صميمي باشد. ... مردم به هيچ وجه از اصطکاک خوششان نمي آيد و بازخورد آن کاملاً منفي است؛ زيرا مردم خواستار همکاري صميمانه مسئولان براي حل مشکلات کشور هستند1 .1 . 03/04/88 (گزارش خبري) درديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
تدبير ش 48 ( استثناء3/4/88)
ساماندهي و همگرايي درون سازمان بايد با دولت مدارا كرد
شما اين سه سالي كه در پيش داريد، با اين دولت جديد بناست مجتمعاً كشور را اداره كنيد؛ ... بايد با هم كار كنيد. بنا را بر مماشات، مدارا و روح همكاري بگذاريد. ... بنا را بر اين بگذاريد كه با دولت همكاري بشود. دولت آن كسي است كه توي ميدان است. ... نماينده متوقع است كه من زحمت ميكشم، مينشينم قانون ميگذارم، بايد به اين قانون عمل بشود؛ اين حرف درستي است، حرف حقي است؛ اما دولت هم حرف حقي دارد؛ دولت ميگويد من توي اين سنگلاخ، توي اين راه دشوار، توي اين سربالايي نفسگير، دارم با اين همه بار ميروم؛ يك جا گير ميكنم، كمكم كنيد؛ سختگيري نكنيد. دولت، آن عنصر وسط ميدان است؛ وسط معركه است..... كار اجرايي سخت است. من يادم هست افراد خدمت امام ميرفتند، ... به امام شكايت ميكردند. بنده ديده بودم يا از بعضيها شنيده بودم كه امام حرفها را گوش ميكردند و بعد ميگفتند آقا كار سخت است. واقعش هم همين است. كار توي برنامهريزي و روي كاغذ و چارت و نمودارهاي گوناگون و فلان يك معنا دارد، اما كار در ميدان عمل يك معناي ديگري دارد. هماني كه انسان روي كاغذ خيلي راحت ميكشد، در عمل خيلي سخت است. ... بايد با دولت مدارا كرد.9 9 . 03/04/88 بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
برخوردها صميمي، مهربانانه، مؤمنانه و برادرانه بايد باشد
بـعـضـي از دورههـاي مجـلـس، دورههـاي پراصطكاكي بود. بازخورد اين تشنجها در مجلس، بازخورد بسيار منفياي بود. مردم هيچ خوششان نميآيد. هر وقت مردم اين راديوِ مجلس را باز ميكردند، يك دعوايي توي آن بود؛ يك حرف نيشدار و گزندهاي توي آن بود. مردم اين را دوست ندارند. مردم ميخواهند ماها كه اينجا در مسند مديريت كشور نشستهايم، با همديگر مهربان باشيم؛ با هم كار كنيم؛ نسبت به هم صميمي باشيم؛ نه اينكه از گناهان و خطاهاي هم اغماض كنيم، ابداً؛ اينكه هيچ مطلوب نيست، اين ضد ارزش است اما نوع برخوردها، نوع صميمي، نوع مهربانانه، نوع مؤمنانه و برادرانه بايد باشد.9 9 . 03/04/88 بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
تدبير ش 52
كمك كنيد كار اجرايي بخوبي انجام بگيرد و پيش برود
ما الآن برنامة پنجم را در پيش داريم. برنامة پنجم، الزامات خيلي زيادي بر دوش همه گذاشته. البته وسط ميدان، طبعاً دولت است كه مجري است؛ اما دستگاه قوة مقننه، دستگاه قوة قضائيه، دستگاههاي جنبياي كه وجود دارند، اينها همه، هم مسئولند، هم مؤثرند. اگر بنا باشد كه سر قدم به قدم كارها و حرفها بگوييم حالا كه اينجور شد، پس هيچ، همكاري نميكنيم، كار پيش نميرود. همكاري كنيد، كمك كنيد و براي آن كسي كه در وسط ميدان اجراء قرار دارد، تسهيلات فراهم كنيد. البته مصالح را در نظر بگيريد، ليكن كمك كنيد كه كار اجرايي بخوبي انجام بگيرد و پيش برود.4 4. 16/01/89 بيانات در ديدار جمعي از مسئولان نظام جمهوري اسلامي
تدبير ش 55
بايد همة دستگاههاي كشور از قوة قضائيه حمايت كنند
اين هم بايد باشد كه همة دستگاههاي كشور از قوة قضائيه حمايت كنند تا قوة قضائيه بتواند در اين ميدان، بدون نظر عمل كند؛ همان طور كه در اين تصويرهايي كه وجود دارد - كه حالت نمادين براي قوة قضائيه قرار دادهاند - چشم او را بستهاند. البته اين چشم بستن، به معناي چشم بستن بر روي واقعيت نيست؛ به معناي اين است كه دوست و دشمن، مدعي و مدعيعليه از نظر او ناديده هستند؛ شخصيت و خصوصيت شخصيشان ملحوظ نيست. اين بايد حفظ بشود؛ البته كار بسيار دشواري است. اگر اين شد، براي پيشرفت جامعه، يكي از بزرگترين وسيلههاست؛ از برترين امكانات براي نظام جمهوري اسلامي است؛ ما را پيش خواهد برد؛ كشور را حقيقتاً در مسيري كه به سمت هدفها پيش ميرود، كمك خواهد كرد؛ اين كار بزرگي است.
البته توجه به خداي متعال، توسل به پروردگار عالم، تذكر ثواب الهي و اجر الهي براي مخلصان، اعتماد به خداي متعال، نداشتن سوءظن به خداي متعال، به همة دستاندركاران كمك خواهد كرد كه بتوانند انشاءاللَّه اين كار بزرگ را انجام دهند.3 3. 07/04/89 بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوة قضائيه
ضرورت پشتيبانيهاي انساني و علمي از دفاتر نمايندگي وليفقيه در دانشگاهها
حوزههاي علميه در پشتيبانيهاي انساني و علمي براي اين مجموعه[دفاتر نمايندگي وليفقيه در دانشگاهها]، حقيقتاً وظيفة سنگيني دارند؛ حوزههاي علميه مسئوليت دارند، كمااينكه دستگاههاي دولتي هم مسئوليتهاي سنگيني دارند. خوشبختانه در اين دولت زمينه براي شما فراهم است. اين را من با آشنايي و اطلاعي كه از مجموعههاي تصميمگيري دارم، عرض ميكنم. توي اين دوره و در اين مجموعة دولتي، كار براي شما روان است. در بعضي از دولتها به اين رواني نبوده؛ بعضيها اصل قضيه را قبول نداشتند، بعضيها كمكهاي كمي داشتند. اين هم يكي از زمينههاي شكرگزاري است كه بايستي از اين نعمت استفاده كرد.8 8. ۸۹/۰۴/۲۰ بيانات در ديدار مسئولان دفاتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها
لزوم تعديل و تنظيم فعاليت دانشگاهها به نفع بخش صف
توصية ديگر من ... به مجموعة مديريتي شماست [دفاتر نمايندگي وليفقيه در دانشگاهها] كه هرچه ممكن است، فعاليتها را به نفع بخش صف، در مقابل ستاد، تعديل و تنظيم كنند؛ يعني بيشتر به صف بپردازند تا به ستاد؛ به نيروي داخل ميدان بپردازند. نيروي ستاد براي طراحي و تنظيم فكر و ايجاد خطمشيهاي ميانمدت و بلندمدت و اين چيزهاست. در همين حد بايستي ستاد را حفظ كرد. اگر نيروي ستادي توسعه پيدا كند، مشكلات درست خواهد كرد؛ بدنه را سنگين ميكند.8 8. ۸۹/۰۴/۲۰ بيانات در ديدار مسئولان دفاتر نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها
ضرورت تعامل سپاه با بازنشستگان اين نهاد
سپاه پاسداران خانوادهاي بزرگ، زنده و پرنشاط ... بـخـشهـاي گـونـاگـون ايـن نـهـاد عـظيـم [بايد تعامل داشته باشند.] ... حتي بازنشستگان سپاه پاسداران نيز، اعضاي وابسته سپاه محسوب ميشوند و بايد همچون ديگر اجزاي اين نهاد، سپاه را از خودشان بدانند و سپاه هم آنها را از خود بداند.9 9. ۸۹/۰۴/۲۳ (گزارش خبري) بيانات درديدار نوزدهمين مجمع سراسري فرماندهان سپاه
تحول و تکامل روز به روز سپاه در پرتو وفاداري به شاکلة معنوي
به درخواست مسئولان دولت وقت پس از جنگ، ... سپاه به عرصه سازندگي [وارد شد] ... در اين عرصه نيز سپاه هر جا حضور يافت، بهترين اقدامات سازندگي را انجام داد و اين واقعيات نشان ميدهد که اين نهاد مردمي، در پرتو وفاداري به شاکله معنوي خود، از سازماني منعطف برخوردار است که براساس نيازهاي زمان، روز به روز متحول و متکامل نيز شده است. ... ايجاد نهادهاي مختلف از جمله سپاه و جهاد سازندگي، هنر بزرگ انقلاب است. ... اين نهادها، ساختاري انطباقپذير همراه با بعد ارزشي قوي دارند و ضمن نظم و قانون پذيري، از مشکلات سازمانهاي متعارف از جمله« شکنندگي و خشکي سازماني» به دور هستند.9 9. ۸۹/۰۴/۲۳ (گزارش خبري) بيانات درديدار نوزدهمين مجمع سراسري فرماندهان سپاه
تدبير ش57
ضرورت حفظ جهتگيريهاي دين، اخلاق، عدالت، خدمت و مقابله با استكبار
در زمينة جهتگيريهاي كلي و كلان دولت توصية من اين است كه: اين جهتگيريها را با شدت، با حدّت و با تعصب حفظ كنيد. از اين جهتگيريها انصراف پيدا نكنيد: جهتگيري دين، جهتگيري اخـلاق، جـهتگيري عـدالت، جـهتگيري خـدمت، جهتگيري مقابله و مبارزة با استكبار و زورگويان عالم. رشد روزافزون فهم و سواد و بلوغ سياسي مردم، موجب شده است كه اين چيزها را بيشتر بخواهند. امروز براي مردم مسئلة استكبارستيزي، روشنتر و واضحتر و مطلوبتر از سالهاي قبل و اوايل انقلاب است. امروز مردم خيلي چيزها را به چشم خودشان مشاهده كردهاند، بهوضوح تجربه كردهاند؛ لذا خيلي چيزها برايشان روشن است. مسئلة خدمترساني همينجور است، مسئلة مبارزة دايم براي پيشبرد كشور همينجور است؛ اينها بايد جهتگيريهاي كلي شما باشد؛ يعني اينها را از دست ندهيد و رها نكنيد.2
2. ۸۹/۰۶/۰۸ بيانات درديدار رئيس جمهور و هيأت دولت
نبايد كارهاي موازي انجام بگيرد
يك مسئلة ديگر هم در مديريتها ... كار موازي است. ... نبايد كارهاي موازي انجام بگيرد. كار موازي چند عيب دارد: اولاً هزينة انساني زيادي بيجا مصرف ميشود، ثانياً هزينة مالي زيادي مصرف ميشود، ثالثاً تناقض در تصميمگيريها به وجود ميآيد - وقتي دو دستگاه مسئول يك كاري هستند، اين يك تصميم ميگيرد، آن هم يك تصميم ديگر ميگيرد - و رابعاً از همه بالاتر، مسئوليت لوث ميشود. فرض كنيد توي فلان مسئلة اقتصادي يا مسئلة فرهنگي يا مسئلة سياست خارجي يا هرچه، اگر چنانچه يك مشكلي پيش بيايد، مسئوليت لوث ميشود. وقتي كار موازي انجام گرفت، مسئوليت لوث ميشود. ... يك جاهايي بعضي موازيكاريها هست. همة تلاشمان اين است كه بلكه اين موازيكاريها را يك جوري حل كنيم، اصلاح كنيم، علاج كنيم. ... ديگر نبايستي از اين موازيكاريها به وجود بيايد. حالا يك موارد خاصي هست؛ اما كلياش اين است كه موازيكاري خوب نيست.2 2. ۸۹/۰۶/۰۸ بيانات درديدار رئيس جمهور و هيأت دولت
هيئت وزيران بايستي به همافزايي دستگاهها كمك كند
يكي از مديريتهاي مهم، همين هيئت وزيران است. هيئت وزيران جاي بسيار مهمي است. ما معتقديم كه هيئت وزيران نقش خيلي سنگيني دارد. تصميمگيري در هيئت وزيران، يك تكليف قانوني را بر عهدة همه ميگذارد؛ بر عهدة مسئولين و بر عهدة مردم. مصوبههاي هيئت وزيران يك چنين اهميتي دارد. در كارهاي اجرايي هم كه در واقع دولت همهكاره است.
چند تا مسئلة اساسي در اينجا هست. يكي اينكه هيئت وزيران بايستي به همافزايي دستگاهها كمك كند؛ يعني اگر چنانچه بين دستگاهها تعارضي وجود دارد ... هيئت وزيران بايستي اين اصطكاكها را به حداقل برساند و اگر بتواند، برطرف كند. يكي از مسائل مهم اين است. من هميشه مثال ميزنم و ميگويم: اينجا يك چهارراه كه نه، چندين راه است كه رئيس جمهور هم مثل پليس راهنمايي است - كه در واقع در مقام رياست هيئت وزيران، راهنمايي ميكند - اين را متوقف ميكند، آن را راه مياندازد؛ يعني هدايت ميكند كه اينها همافزايي كنند، با يكديگر اصطكاك نـداشته باشنـد. يـكي از نقـشهـاي هيئت وزيـران ايـن است.
برخي اوقات اين اصطكاكها و تعارضهايي كه در عمل و اجراء وجود دارد، در تبليغات هم منعكس ميشود؛ اين ديگر ميشود چند برابر؛ در واقع بدي مضاعف ميشود. يك دستگاهي مثلاً فرض كنيد دربارة يك شيئي، يك پديدهاي حرفي ميزند، يك خبري ميدهد، يك اظهارنظري ميكند، از آن طرف يك دستگاه ديگر ميآيد عكس آن را ميگويد! مردم متحير ميمانند؛ يعني: واقعاً نميفهمند كه اين درست است يا آن درست است. اين مسئله به زندگي مردم هم ارتباط پيدا ميكند؛ يعني اينجور هم نيست كه خارج از زندگي مردم باشد؛ نه! درست مسائلِ مربوط به متن زندگي مردم است. يكي يك آماري ميدهد، ديگري يك آماري؛ اينها نبايستي اتفاق بيفتد. همة دولتها گرفتار يك چنين چيزهايي بودند. در نقش دادن به هيئت وزيران و بارور كردن اين مجموعهاي كه دور هم مينشينند و وقت گرانقيمتي را مصرف ميكنند، بكوشيد و هرچه ممكن است، آن اصطكاكها را باز هم كم كنيد. 2 2. ۸۹/۰۶/۰۸ بيانات درديدار رئيس جمهور و هيأت دولت
تدبير ش58
ضرورت اهتمام به هماهنگي و همافزايي جهت رفع عوامل نارضايي و مشكلساز
كار مهم ديگر - كه مخاطب و مسئول آن، دولت است - اهتمام به رفع عوامل نارضايي و مشكلساز براي مردم است: مسئلة معيشت، مسئلة اشتغال، مسئلة سامانههاي اداري، مسئلة منصوبان دستگاهها - بخصوص در سطوح بالا - مسئلة شهرداريها، مسئلة نيروي انتظامي، كه مباشراً و مستقيماً با مردم روبهرو هستند و ميتوانند بسياري از مشكلات مردم را برطرف كنند يا خداي نكرده نارضاييهايي به وجود بيايد. بنابراين دستگاهها در مسائل گوناگون، اهتمام و هماهنگي داشته باشند؛ هماهنگي و همافزايي داشته باشند؛ اختلاف وجود نداشته باشد؛ كه اين هم مربوط به دستگاههاي دولتي است.1 1. 27/07/89 بيانات در اجتماع بزرگ مردم قم
لزوم مديريت منسجم و قوي براي ايجاد تحول در حوزهها
آيا اين تحول پيچيدة گستردهدامن و همهجانبه و ذواضلاع، بدون يك مديريت منسجم امكانپذير است؟ اين همان چيزي است كه ما چندين سال قبل از اين در همين حوزة علميه با كساني كه بعضي امروز جزو مراجع معظم هستند و آن روز در جامعة مدرسين بودند، بعضي از دنيا رفتهاند - كه رحمت و رضوان خدا بر آنها باد – مطرح كرديم و پذيرفتند. مديريت و تدبير حوزه به وسيلة يك گروه متمركزي كه مورد تأييد مراجع و بزرگان باشند و در مسائل حوزه صاحبنظر باشند، يك چيز لازمي است، اجتنابناپذير است؛ بدون اين نميشود. اين كار پيچيدة مهمِ همهجانبه، بدون يك مديريت قوي امكانپذير نيست.3 3. ۸۹/۰۷/۲۹ بيانات در ديدار طلاب، فضلا و اساتيد حوزه علميه قم
تدبير ش 65
لزوم رعايت تقواي جمعي
ما يك تقواي فردي داريم كه هر كسي خود را تحت مراقبت دايم داشته باشد. تقواي كامل اين است كه انسان بهطور دايم خود را تحت مراقبت داشته باشد؛ مثل كسي كه در يك محوطة پوشيدة از خارهاي دامنگير دارد حركت ميكند - اين مثال، هم در روايات هست، هم در كلمات بزرگان هست - بايد دايم حواسش باشد؛ يعني زير پايش را نگاه كند. اگر غفلت كنيد، خار دامن شما را ميگيرد، لباس شما را پاره ميكند، پاي شما را مجروح خواهد كرد. تقوا را تشبيه كردهاند به حركت در خارستان. خب! اين تقواي فردي است و لازم است؛ راه دستيابي به فوز و فلاح هم فقط همين است. اگر كسي بخواهد به فلاح برسد، به فوز برسد، به نجات ابدي برسد، بايستي تقوا داشته باشد. هـر مقدار ايـن حالت بيشتر بـود، فـوز و فلاح بيشتر است.
يك تقواي جمعي هم داريم. تقواي جمعي اين است كه: جمعها مراقب خودشان باشند. جمع به حيث جمع، مراقب خودشان باشند. بيمراقبتي جمعها نسبت به مجموعة خودشان، موجب ميشود كه حتّي آدمهايي هم كه در بين آن جمعها تقواي فردي دارند، با حركت عمومي آن جمعها بغلتند و به جايي بروند كه نميخواهند. در طول اين سي سال، ما از اين ناحيه ضربه خوردهايم. يكي از جاهايي كه ضعف نشان دادهايم، همين بوده.
در دهههاي قبل، يك جرياني در كشور وجود داشت به نام جريان چپ. آنها شعارهاي خوبي هم ميدادند، اما خودشان را مراقبت نكردند و تقواي جمعي به خرج ندادند. در ميانشان آدمهايي بودند كه تقواي فردي هم داشتند، اما نداشتن تقواي جمعي، كار آنها را به جايي رساند كه فتنهگرِ ضد امام حسين و ضد اسلام و ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنها تكيه كند! آنها نيامدند شعار ضد امام و ضد انقلاب بدهند، اما شعار دهندة ضد امام و ضد انقلاب توانست به آنهاتكيه كند؛ اين خيلي خطر بزرگي است. آنها غلتيدند. بنابراين، تقواي جمعي لازم است.4 4. ۹۰/۰۳/۰۸ بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
ضرورت همافزايي مجلس با قوة مجريه
توصيهاي ... من هميشه دارم و آن، همافزايي با قوة مجريه است - قوة مجريه و قوة قضائيه، ليكن عمدتاً قوة مجريه؛ چون سر و كار مجلس با قوة مجريه است - بايد همافزايي كرد. نبايستي كار را جوري تنظيم كرد، جوري پيش برد كه معنايش دعوا و اختلاف باشد؛ اين در بيرون، روي مردم، خيلي تأثيراتش بد است. گاهي ديده ميشود كه مثلاً در مجلس، در يك نطقي، در يك اظهار نظري، يك حرفي زده ميشود. خب! حرف كه زده شد، پرتاب شد ديگر. اگر خداي ناكرده حرفي باشد كه كسي را يا جمعي را متهم كند، جبرانش بهآساني ممكن نيست؛ مردم را نااميد ميكند. امروز مسئولين دارند تلاش ميكنند، كار ميكنند. نگوييد فلان ضعف و فلان ضعف وجود دارد. بنده به ضعفها آگاهم. شايد بنده بعضي از ضعفها را هم بدانم كه خيليهاي ديگر ندانند. با وجود اين ضعفها، آن چيزي كه امروز در قوة مجريه وجود دارد، يك شاكلة خوب و مطلوب است. در كشور دارد كار انجام ميگيرد. خب! بايستي همكاري كرد؛ بايد كمك كرد؛ هم مجلس كمك كند به دولت، هم دولت كمك كند به مجلس؛ هم قانون فصلالخطاب است براي عمل دولت، هم گرايشهاي دولت و تشخيصهاي دولت يك اشاره است به قانونگذار براي كيفيت قانونگذاري. اين مسئله با استقلال مجلس منافات ندارد. من نمايندة مجلس هم بودم، رئيس دولت هم بودم؛ من هر دو جا را تجربه كردم. در طول اين سالهاي متمادي هم، هم مجالس را ديدم، هم دولتها را ديدم. هيچ اشكالي ندارد كه يك مجلسي قانون صحيح و درست و قوي و منطقي را جوري تنظيم كند كه براي دولت، رفتار طبق آن قانون، عملي باشد، ممكن باشد، آسان باشد. اگر اين شد، معنايش اين نيست كه مجلس استقلال ندارد. بعضيها كه شايد ميخواهند سر به تن اين مجلس هم نباشد، آدم ميبيند كه شدهاند دلسوز استقلال مجلس: آقا مجلس استقلال داشته باشد! اين هيچ منافاتي با استقلال مجلس ندارد. انسان نگاه كند ببيند: دولت چه جوري ميتواند عمل كند؟ چه جوري بهتر ميتواند عمل كند؟ چه جوري آسانتر ميتواند عمل كند؟ قانون را تنظيم كند و در اين مجرا بيندازد؛ اين ممكن است، هيچ اشكالي هم ندارد. از آن طرف هم وقتي قانون تهيه شد، منجّز شد، دولت موظف است با همة وجود، با همة قوا، بدون بهانهگيري، طبق آن قانون عمل كند. دو طرف قضيه، اينجوري است؛ يعني هر دو ميتوانند به هم كمك كنند؛ همافزايي كنند؛ اين لازم است؛ اين بايد انجام بگيرد. اگر چنانچه از هر دو طرف يك بهانههايي اتفاق افتاد؛ اين طرف گفت: نه! اين قانون را چون دولت اينجوري ميخواهد، ما نميكنيم؛ آن طرف هم گفت: چون اين قانون، اين گوشهاش كج است، ما هم زير بار نميرويم؛ خب! اين كه نميشود؛ اوضاع مملكت نميچرخد. رفق، خوب است؛ رفق، همسازي، همياري، مدارا. در باب رفق رواياتي داريم. رفق يعني سازگاري؛ انسان سازگاري نشان بدهد. آن كه آدم نبايد با او سازش كند، دشمن است؛ آدم با دوست بايد سازگاري نشان دهد. بالاخره بايد تحمل كنند؛ يك چيزي را اين از آن تحمل كند، يك چيزي را آن از اين تحمل كند.4 4. ۹۰/۰۳/۰۸ بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
تدبير ش 66
زيرساختهاي انساني و فني براي تأمين اقتدار قوة قضائيه
اقتدار قوة قضائيه را ميتوان با همين زيرساختهاي انساني و فني ... تأمين كرد. قوة قضائيه با استحكام دروني، با تربيت و به كار گرفتن انسانهاي شايسته، فاضل، امين و درستكار، قوّت و اقتدار پيدا ميكند. با وضع قوانين درست، با نظارتهاي متناسب، با بهرهگيري از پيشرفتهاي گوناگون فني و سازماني و استفادة از همة دنيا، اين اقتدار به وجود ميآيد. ما از اين كه از ديگران ياد بگيريم - مكرر عرض كردهايم - خجالت نميكشيم. ما از هر ملتي، از هر كشوري، از هر نظام قضايياي در دنيا كه يك نكتة خوب و روشن در كار خود داشته باشد، استفاده خواهيم كرد، از او ياد ميگيريم. البته چشمبسته به روشها و حرفهاي اين و آن نميگرويم؛ اين غلط است! ... «وَإِن تُطِعْ أَكْثَرَ مَن فِي الأَرْضِ يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ إِن يَتَّبِعُونَ إِلاَّ الظَّنَّ وَإِنْ هُمْ إِلاَّ يَخْرُصُونَ».( انعام 116) از روش اين و آن اطاعت و تبعيت نميكنيم. ... ما از تشخيص خودمان تبعيت ميكنيم. يعني وقتي ديديم در نظام قضايي فلان كشور دورافتاده - بزرگ يا كوچك - اين نكته وجود دارد كه كار آنها را در امر قضا سهل كرده است و اين فوايد را داشته است، عقل ما وقتي اين را تشخيص داد، آن وقت اين را عمل ميكنيم. اين تبعيت از او نيست؛ اين تبعيت از عقل است؛ اين خوب است. اينها براي قوة قضائيه اقتدار ميآورد. تلاش زياد، ابتكارِ روزبهروز و نوآوري اقتدار ميآورد. نميتوان همينطور نشست تا امور در جريان عادي خودش پيش برود؛ مسئولين قوه بايد نگاه كنند: ضعفها را پيدا كنند، مشكلات را پيدا كنند، گرههاي كور را پيدا كنند، اينها را با ابتكار برطرف كنند؛ ذهنهاي برتر و ذهنهاي ممتاز ميتوانند كمك كنند؛ بحمدالله در درون قوه هم هستند، از بيرون قوه هم استفاده بشود. زيرساختهاي فني تأمين بشود، زيرساختهاي انساني تأمين بشود؛ اين ميشود اقتدار قوة قضائيه؛ يك قوة قوي و مقتدر كه توانايي حركت به سمت اهداف خودش را دارد.7 7. ۹۰/۰۴/۰۶ بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
ضرورت پيگيري امور كشور
خوشبختانه امروز دستگاههاي گوناگون كشور، با اميد، با شوق، مشغول كارهاي خودشان هستند. در همين مدتهاي اخير، در همين سال اخير، شما ببينيد چقـدر كـار در كشور انجام گـرفته اسـت. ما از كشوري كه وارد كنندة فرآوردههاي نفتي بود، تبديل شديم به كشوري كه اين فرآوردهها را صادر ميكنيم. در زمينههاي مختلف، بحمدالله كشور مشغول است. همين مسئلة كوچك كردن دولت - اقدامي كه دولت و مجلس مشتركاً انجام دادند - كار بسيار مهم و بزرگي است؛ اينها بايستي دنبال شود و انشاءالله دنبال ميشود.ملت ايران با ايستادگي خود، با مقاومت خود، با اتحاد خود، با اميد بيپايان خود به كمك الهي، و مسئولان كشور با وحدت كلمه، با همكاريهاي خود، انشاءالله خواهند توانست يك بار ديگر اميد دشمنـان مـلـت ايـران را تبـديـل بـه نـوميـدي و يـأس كنند.8 8. ۹۰/۰۴/۰۹ بيانات در ديدار مسئولان نظام در روز عيد مبعث
تدبير ش 67
ضرورت و اهميت برآورد كلي كشور با توجه به اوضاع منطقه اي و فرا منطقه اي
برآورد كلي از وضع كشور ... براي ما مهم است؛ چرا مهم است؟ اولاً اطلاع از وضع كلي كشور و اينكه: ما كجا قرار داريم؟ به كجا رسيدهايم؟ از كدام طرف بايد برويم؟ خيلي مهم است؛ هميشه مهم است؛ ليكن امروز بالخصوص اهميت بيشتري دارد و شايد بشود گفت: به خاطر اوضاعي كه بر دنيا حاكم است، اهميت مضاعفي دارد. اولاً اوضاع منطقه يك اوضاع كاملاً بيسابقهاي است. بيداري اسلامي و حادثة عظيمي كه در منطقه به وجود آمده است، اين يك چيزي است كه از اول انقلاب تا امروز در حيات جمهوري اسلامي، شبيه اين يا چيزي نزديك به اين، مطلقاً سابقه ندارد؛ كار بزرگي انجام گرفته؛ حادثة بزرگي اتفاق افتاده. اينكه ملتي مثل ملت مصر، اين حركت عظيم را انجام بدهند، رژيم را ساقط كنند، بعـد شعـارهـاي اسلامـي بـدهنـد، موجوديت حكومت جعلي يهودي و صهيونيستي را اوضاع منطقه اينجور تهديد كند، اينها چيزهايي است كه اصلاً در ارزيابيهاي متعارف نميگنجد؛ خيلي چيز عظيمي است. خب! ما در يك چنين شرايطي قرار گرفتيم كه براي جمهوري اسلامي يك افق روشنِ عجيبي را ترسيم ميكند.
وضع دنيا هم فراتر از منطقه، باز يك وضع بيسابقهاي است. بحران اقتصادي عجيبي كه گريبان دولتهاي مستكبر غربي را اينجور محكم چسبيده و دارد تكان ميدهـد. ايـن هـم چيـز فـوقالعادهاي اسـت. ايـن هـم چيزي اسـت كـه بهآساني نميشود از آن گذشت. اين تحليلهايي كه شما ملاحظه ميكنيد غربيها راجع به بحران اقتصادي آمريكا و بعضي از كشورهاي اروپا و اعلام خطري كه نسبت به آينده ميكنند، بخشي از قضاياست؛ همة مطالب گفته نميشود. اتاقهاي فكر و سياستسازان پشت پرده، طراحان مسائل جهاني در كشورهاي قدرتمند عالم - كه عمدة رسانهها هم دست آنهاست - راضي نيستند كه ابعاد اين بحران براي مردم دنيا آشكار شود؛ والاّ ابعاد بحران خيلي بالاتر از اين حرفهاست؛ ... يك مسئلة ديگر، رشد جريانهاي افراطي و جريانهاي تروريستي در غرب و بخصوص در اروپاست؛ از نئونازيهاي اروپا بگيريد تا نئوكانهاي آمريكا، كه دولت قبلي آمريكا از همينها بود؛ اينها صريحاً اعلام افراطيگري ميكنند. رئيس جمهورِ سبكسرِ قبليِ آمريكا علناً اعلام كرد كه جنگ صليبي در پيش است؛ آغاز جنگ صليبي را اعلام كرد! ديگر از اين افراطيگري بالاتر معني ندارد. بعد هم حمله كردند به دو تا كشور اسلامي. كارهاي ديگري هم در برنامههاشان بود كه خداوند به آنها مهلت نداد و شكست خوردند. خب! اينها مسائل مهمي است. اين حادثهاي كه در نروژ اتفاق افتاد، نبايد آن را به صورت يك حادثة موردي ديد. اينجور حوادث غالباً معلول جريانهاي طولانياي است كه يك جا خودش را نشان ميدهد و بروز ميكند و بروز كرد. حالا چقدر بتوانند كنترل كنند؟ جلويش را بگيرند، از ادامهاش جلوگيري كنند، اين موكول به آينده است. بايد ديد و مطمئن شد؛ كه نميتوانند هم. كمااينكه نئونازيها اول در يك نقطة از اروپا شروع كردند، بعد يواش يواش توسعه پيدا كردند و امروز در خيلي از كشورهاي اروپا اين جريانهاي نئونازي با روشهاي تروريستي، با روشهاي خشن، دارند اظهار وجود ميكنند.
خب! در يك چنين شرايطي، ما بايد خودمان را يك بازشناسي بكنيم؛ ببينيم: ما در چه وضعي هستيم؟ شرايط مهمي بر دنيا حاكم است كه اينها ميتواند فرصتهاي بزرگي را در پيش روي ما قرار بدهد. اين فرصتها را اگر نبينيم، اگر نشناسيم، اگر از آن درست استفاده نكنيم، اگر بهنگام به سراغ اين فرصتها نرويم، ضرر خواهيم كرد. گاهي هم هست كه از دست دادن يك فرصت، خودش ميشود يك تهديد، خودش موجب عقبماندگي است.7 7. 16/05/90 بيانات در ديدار مسئولان نظام جمهوري اسلامي ايران
تدبير ش 68
كاري كنيد كه ارتباط قوا صميمانه شود
مسئلة همكاري قوا را حل كنيد. من هم غالباً به قوا سفارش ميكنم؛ اما حالا شما كه قوة مجريه هستيد و اينجا حضور داريد، به شما بايد سفارش كنم. هرچه ميتوانيد، در آن جاهايي كه ميشود كـوتـاه آمـد، كـوتـاه بياييد! چـه اشكالـي دارد؟ آنجايي كه ميشود تبيين كرد، تبيين كنيد. آنجايي كه ميشود با ايجاد ارتباطات دوستانه، مسئله را حل كرد، اينجوري حل كنيد. چرا من اينقدر بر تشكيل جلسة رؤساي قوا اصرار ميكنم؟ وقتي كه جلسة رؤساي قوا تشكيل بشود، خيلي از اين مشكلات حل ميشود. در جلساتِ روبهرو، با همديگر مينشينند حرف ميزنند؛ اين كار خيلي از مشكلات را حل ميكند؛ اين تجربة ماست از گذشته. گيرم كه حالا برخي از راههاي گوناگوني هم كه دوستان رفتند، به نتيجه نرسيده باشد؛ اما خب! راههاي ديگري وجود دارد. بالاخره اختلاف سليقهها يا اختلاف برداشتهاي از قانون را اينجوري بايد حل كرد. كاري كنيد كه اين ارتباط، ارتباط صميمانهاي بشود. اگر چنانچه يك رفتاري را مشاهده ميكنيد كه اين رفتار را از آن طرف ديگر نميپسنديد، يك مراجعه هم به خودمان بكنيم، ببينيم آيا ما در آن فضاي سنگيني كه اشاره ميشود، مثلاً تأثيري داشتهايم يا نداشتهايم؟ مراقبت بكنيم؛ اگر ما تأثير داشتيم، آن را برداريم.2
2. 06/06/90 27رمضان المبارك 1432 بيانات در ديدار رئيس جمهوري و اعضاي هيئت دولت
تدبير ش 70
پيشرفت و آيندة بسيار روشن كشور با وجود بعضي از مشكلات
آيندة كشور، آيندة بسيار روشني است. عليرغم همة آنچه كه دشمنان ما هي خواستهاند و هي گفتهاند و بعضي حنجرههاي غرضورز و زبانهاي آلودة به بدخواهي آنها را تكرار كردند، تبليغ كردند، يك عدهاي هم سادهلوحانه باور كردند حركت انقلاب اسلامي، يك حركت موفق است؛ تجربة روي زمين ما اين را نشان ميدهد. ما خيالبافي نميكنيم؛ نميخواهيم توهّمسازي كنيم و خودمان را با توهّماتِ خودمان خوشحال كنيم؛ نه! واقعيات را نگاه ميكنيم. ميبينيم نظام جمهوري اسلامي و ملت ايران در ساية اين نظام، در اين سي و دو سال، روزبهروز پيشرفت كردند؛ آن هم پيشرفتهايي بسيار برجستهتر از پيشرفتهاي متعارف و معمول ملتها. بعضي از ملتها هستند كه مديريتهاي خوبي دارند، كارهاي خوبي ميكنند؛ ولي ايـن حـركت ملت ايـران، موفقانهتر و كاميابانهتـر بـوده از آنچه كـه در دنيا وجود دارد و متعارف است. در همة زمينهها همينجور است؛ ما پيشرفت كردهايم.
بعضي از مشكلات در جامعه وجود دارد. پيشرفت كردن معنايش اين نيست كه مشكلات نيست؛ معنايش اين است كه حركت به سمت كامل شدن و بهتر شدن است و ايـن وجود دارد. در همة زمينهها همينطور است؛ در زمينة سياسي، در زمينة علمي، در زمينة تجربههاي مختلف در عرصههاي گوناگون، كه ميتواند الهامبخش مديراني باشد كه در قسمتهاي مختلف كشور يا در مديريتهاي كلان كشور حضور دارند؛ اين ميتواند به آنها كمك كند.5 5. 22/7/90 بيانات در ديدار بسيجيان استان كرمانشاه
تدبير ش74
ضرورت فرماندهي از طريق ارتباط با دلها
امروز سطح معرفت و سطح بصيرت در كشور ما انصافاً خوب است.
شما بخشي از اين مجموعة حساس و مهم هستيد - نيروهاي مسلح حساسند - اين را بايد حفظ كنيد، اين را بايد ادامه دهيد. من الآن در جمع فرماندهان محترم يك جملهاي را از قول يك فرمانده نظامي نقل كردم. او اوايل انقلاب آمد پيش من، يك جملهاي گفت، من خيلي از اين جمله خوشم آمد - و درست است - كه تا حالا هم يادم مانده است. گفت: «در فرماندهي، عنصري يا جزئي از رهبري وجود دارد». شما فرماندهان آيندة نيرو و ارتش هستيد؛ بايد قدرت رهبري را در خودتان تقويت كنيد. فرماندهي، يعني بكن و نكن، امر و نهي؛ رهبري، يعني حركت، رفتار و نشان دادن شاخصهايي كه جاي آن بكن و نكن را بگيرد؛ بدون بكن و نكن، حركت ايجاد كند؛ حركتي از روي دل. به جاي ارتباط گرفتن با جسمها، بايد با دلها ارتباط وجود داشته باشد؛ اين را بايد در خودتان بهوجود بياوريد و در خودتان تقويت كنيد. اگر اين شد، آن وقت پيروزي براي كشور ما و براي ملت ما حتمي است. يعني در لحظات دشوار و لحظات سخت، اين احساس و اين حالت به كمك انسان ميآيد. و من در اين خصوص، نمونههايي را ديدم. حالا بعضي از چهرهها كه خب! خيلي معروفند و اينها را همه ميشناسند؛ شهيد صياد شيرازي، شهيد بابايي؛ اينهايي كه از اول جنگ تا آخر جنگ بودند و به شهادت رسيدند؛ اما در بدنه هم من افراد زيادي را از اين قبيل ديدم؛ در نيروهاي مسلح، در دوران جنگ؛ هم در خود جبهه، هم در جلسات تصميمگيري و تصميمسازي در پشت جبهه؛ اين هم خيلي مهم است. غالباً حركاتي كه در صفوف مقدم انجام ميگيرد، ناشي است از عزمها و ارادههايي كه خيلي از آن ارادهها در پشت جبهه منعقد ميشود و شكل ميگيرد. اگر اين ارادهها صادقانه باشد و بتواند خودش را به لايههاي جلو برساند، آن وقت آن شجاعتها اتفاق ميافتد؛ كه انسان گاهي اوقـات ايـن شجاعتها را بـهطور بـارز و بـرجسته مشاهده مـيكـرد. اينها را بايستي در نظر داشته باشيد.1 ۹۱/۰۲/۰۳ بيانات در جمع فرماندهان نيروي زميني ارتش
تدبير ش 82 ارديبهشت و نيمه اول خرداد92
قوام نمايندگي و لزوم اهتمام به آن تکرار در د3
اين گلايه وجود دارد! بنده هم مكرر اين گلايه را در دورههاي گذشته به نمايندگان محترم مجلس و به رؤساي مختلف مجلس عرض كردم كه: گاهي اوقات انسان ميبيند خيلي از صندليها خالي است؛ بهقدري كه از نصاب جايز فراتر است! حالا يك تعدادي صندلي قهراً هميشه يك عذري برايش وجود دارد، اما بالاخره اين يك نصابي دارد. گاهي كه انسان ميبيند از اين نصاب بالاتر است، احساس ميكند كه بر طبق وظيفه عمل نشده است. گاهي هم بعضي در مجلس هستند - اين هم يك پديدهاي است - در رأيگيري شركت نميكنند؛ آقايان آن عقب مجلس مينشينند، گعده ميكنند! اين هم مصلحت نيست. يعني هم حضور جسماني در مجلس، هم حضور قلب در مجلس - يعني متوجه آن مسئله بودن، حرف موافق و حرف مخالف را شنيدن - لازم است؛ اينها جزو وظائفي است كه قوام نمايندگي به اينهاست و نميشود از اينها صرفنظر كرد؛ اينها خيلي چيزهاي مهمي است. واقعاً درخواست من از برادران و خواهران عزيز نماينده اين است كه به اين مسئله توجه كنند، اهتمام بورزند؛ هم براي حضور در مجلس، به معناي حضور جسماني و مادي؛ هم به معناي حضور معنوي و روحاني، يعني حضور قلب و حضور ذهن؛ اين مسئلة مهمي است.11
11. ۹۲/۰۳/۰۸ بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
ضرورت تعامل مجلس با قوة مجريه
يك مسئله هم كه بنده هميشه به دوستان مجلس عرض كردم، تعامل با قوة مجريه است. با قوة مجريه هم كه ما مينشينيم، چه با رئيس جمهور محترم، چه با وزراي محترم، چه با مجموع اينها، همين سفارش را به آنها ميكنيم كه با قوة مقننه تعامل كنند. هر كدام هم حقي دارند. مجلس داراي حق است، در يك محدودة مشخصي؛ قوة مجريه و دستهاي كنندة كار هم داراي حقاند، در يك محدودة مشخصي. حدود يكديگر را بايد حفظ كنند، با يكديگر تعامل كنند؛ اين تعامل، جادة دوطرفه است - فرنگيها و فرنگيمآبها ميگويند جادة دوطرفه؛ حرف بدي هم نيست، تعبير بدي هم نيست - بايد از هر دو طرف، اين تعامل وجود داشته باشد. البته درعينحال با همة حسن نيتهايي كه طرفين دارند، گاهي بيتفاهميهايي وجود پيدا ميكند - اشكالي ندارد - ليكن اين عدم تفاهمها در همان حدي كه اقتضاي طبيعي كار است، ايراد ندارد؛ نبايد تشديد كرد، ايجاد كدورت كرد؛ اينها را بايد مراقبت كرد.
به شما عرض ميكنيم؛ قوة مجريه وسط ميدان ايستاده است - چه اين دولت، چه هر دولت ديگري - و كارها به عهدة اوست، بارها بر دوش اوست، ملامتها به طرف او سرازير ميشود، سؤالها و مؤاخذهها از او ميشود؛ لذا بايد ملاحظة او را كرد. به قوة مجريه هم ما هميشه سفارش ميكنيم؛ اين حق عظيمي كه در قانون براي مجلس قانونگذاري و براي كل قانون ملاحظه شده، بايد از طرف مجريان رعايت شود. قانون اساس كار است، قانون ريل حركت اين قطار است؛ شما بايد زحمت بكشيد اين ريلگذاري را بكنيد، آنها هم بايد بر روي اين ريل حركت كنند. شما كمك كنيد كه اين ريل جوري باشد كه اين قطار سر پيچ بتواند بپيچد. ... اين را بايد در ريلگذاري ملاحظه كرد. شما ريلگذاريد، او روي اين ريل حركت ميكند و بايد قدر شما را بداند؛ اما شما هم بدانيد كه بالاخره بناست روي اين ريل حركت شود. بنابراين دو طرفِ قضيه مهم است. عرض كرديم، اين مخصوص اين دولت نيست؛ در همة دولتها، و در چند دورة مجلس و دولت، بنده مكرر اين سفارش را به همه كردم؛ البته خب! بعضي انصافاً رعايت كردند، بعضي هم گاهي بيتوجهي كردند.11
11. ۹۲/۰۳/۰۸ بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
تدبير ش88 - ارديبهشت و خرداد93
الزامات مديران در تربيت نيروهاي انقلابي و متدين
مديراني که انتخاب ميکنيم، ... مديراني باشند که اهتمامشان به آن مسئلة اصلي آموزشوپرورش باشد. داشتن نگاههاي جرياني و سياسي و حزبي و جناحي و اين چيزها، براي آموزشوپرورش سَم است. ما در طول ايـن سالهاي متمادي دوراني را ديديم که به اين چيزها اهتمام بيشتري شد، و آموزش و پـرورش خسارت يافت. مراقب باشيد! جوري بـا مسائل گونـاگـون آمـوزش و پـرورش بـرخورد بشود که مسئلة مـديـر هـر بخش از ايـن دستگاه عظيم و عريضوطويل، مسئلة «آموزش» و «پرورش» باشد؛ تربيت انسان باشد، تربيت نيروي انقلاب بـاشـد. ... اينکه مـا تکيه ميکنيم بـر روي نيروهاي انقلابي و نيروهاي متدين، بهخاطر اين است که ما راه طولاني در پيش داريم؛ اين ملّت راه طولاني در پيش دارد. هـدفـي که مـا بـراي جمهوري اسلامي، بـر اساس آموختههـاي عمومي انقلاب در نظر گرفتيم ... آن هدف، هدف خيلي والايي است. هدف، ايجاد يک جامعة نمونه است. شما ميخواهيد در محدودة ايران عزيز - که از لحاظ جغرافيايي در يک نقطة بسيار حسّاسي از دنيا هم واقع شده است - يک جامعهاي بسازيد که به برکت اسلام و زير پرچم قرآن، الگو باشد؛ هم الگو از لحاظ مادّي و پيشرفتهاي مادّي، هم در عين حال الگو از لحاظ معنويت و از لحاظ اخلاق. ... آنچه براي بشر در درجة اول لازم است، امنيت روحي است، امنيت اخلاقي است، امنيت وجداني است، رضايت وجدان است. ... آن جامعهاي مورد نظر اسلام است که از لحاظ مادّي، يعني از لحاظ ثروت، از لحاظ علم، از لحاظ سطح زندگي، در سطح بالايي باشد؛ از لحاظ اخلاق و معنويت هم در آن سطح و يا بالاتر از آن سطح باشد. اين ميشود جامعة اسلامي؛ شما ميخواهيد اين را درست کنيد؛ اين راه خيلي طولاني در پيش دارد. و اين شدني است، کسي نگويد: نميشود. چرا! خيليچيزها را خيال ميکردند نميشود، شد.
... تواناييهاي انسان خيلي زياد است، ما خيلي کارها ميتوانيم بکنيم، انسان ميتواند خيلي رشد مادّي و معنوي توأمان بکند. خب! ما ميخواهيم به اين اهداف برسيم؛ اين اهداف، انسان لازم دارد؛ بيش از همهچيز، آدم لازم است. از جادّه مهمتر، راهرونـدة در آن راه و جـادّه است؛ اگـر چنانچه رونده وجود نداشته باشد، جادّة آسفالته هم به درد نميخورد. اگر روندة بـا همّت وجود داشته باشد، نبود جادّة آسفالته هم ضرر نميزنـد. ميبينيد ايـن کوهنوردها تا کجا ميروند؛ جادّه که نيست، امّا پا هست و همّت هست. ميتوان پيش رفت، ميتوان بالا رفت، ميتوان استعدادهاي ناشناخته را همچنان شناخت و مورد بهرهبرداري قرار داد. ميتوان گرهها را پيدرپي گشود. همة اينها آدم لازم دارد. اين آدم در آموزش پرورش بايد پايهگذاري بشود، البتّه دانشگاهها هم مهم است، محيط جامعه هم مهم است، صدا و سيما هم مهم است، امّا هيچکدام بـه اهمّيت آن پـايـة ابتدايي، پـايـة دبستان، نيست. معلّمان و مـديـران ايـن دستگاه عظيم، يکچنين مسئوليتي دارند. بنابـرايـن، مـا تأکيد ميکنيم، تکيه ميکنيم که بايد متدين باشند، بايد انقلابي باشند. با اين روحية تدين و انقلابيگري است که ميشود اين راه را پيش رفت. سنگلاخ هم باشد، ميشود پيش رفت. مانع هم باشد، از روي آن مانع ميشود پـريـد. بـه شـرط اينکـه روحية انقلابـي و تـدين و پـايبنـدي بـه تعهّـد ديـنـي و انقـلابـي وجـود داشته باشد.5
5. ۹۳/۰۲/۱۷ بيانات در ديدار معلمان و فرهنگيان سراسر کشور
تدبير ش89 - تير و مرداد 93
سفارش هميشگي و مؤکد به رؤساي قوا تکرار در د6
سفارش هميشگي و مؤکد من به رؤساي قوا، افزايش همکاريها است که اين همکاريها شامل دو عرصة مسائل درون دستگاهي، و مسائل کلان کشور است. ... در مجموعه نظام اسلامي بايد در مسائل گوناگون، «همصدايي» از رؤساي قوا شنيده شود. ... همکاريها و همفکريهاي رؤساي سه قوه ميتواند به گسترش مواضع[بسيار خوب، متقن، مستدل] در بخشهاي مختلف حکومت کمک کند. ... مصالح ملي کشور از همه امور بالاتر است، ... رؤساي سه قوه بايد جلسات مشترک خود را بيشتر کنند زيرا اين نشستها به باز شدن گرهها و پيشرفت امور و بر طرف شدن برخي گلايهگذاريها کمک زيادي ميکند. ... گرههايي که در کشور وجود دارند و حتي آنچه که براي برخي توهم گره بودن است، همه قابل بازگشايي است بهشرط آنکه قدري به خودمان و تواناييهاي داخلي تکيه کنيم.1
1. ۹۳/۰۴/۰۱ (گزارش خبري) بيانات در ديدار رئيس و مسئولان قوه قضائيه
همافزايي دستگاههاي مسئول
يک توصيه خطاب به همة مسئولين: ... نگاه به اوضاع سياسي جهان و منطقه نشان ميدهد که ما در مقطع حسّاسي هستيم؛ به معناي واقعي کلمه، امروز يک پيچ تاريخي است. اين را بدانيد! اگر قوي نباشيد، زور خواهيد شنيد! نه از آمريکا و غرب، حتّي از موجودي مثل صدّام. اگر قوي نباشيد، به شما زور ميگويند، بر شما تحميل ميکنند. بايد قوي بشويد! عناصر قوّت چيست؟ چگونه ميشود فهميد و قبول کرد که ما قوي هستيم؟ روحيه، اميد، کاروتلاش، شناخت رخنههاي اقتصادي، رخنههاي فرهنگي، رخنههاي امنيتي. اينها را بشناسيد و اين رخنهها را ببنديد! همافزايي دستگاههاي مسئول. به هم کمک کنند دستگاهها. همافزايي دستگاههاي مسئول با مردم؛ اينها عناصر قوّت است. اين يک توصيه که اين توصيه به همه است.5 5. ۹۳/۰۴/۱۶ بيانات در ديدار مسئولان نظام(در نهمين روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵)
همگرايي بخشي و همگرايي قوّهاي را در استفادة از نظرات مهم بشماريد
همگرايي بخشي و همگرايي قوّهاي را مهم بشماريد. بنده توصية مکرّر ميکنم به مسئولين محترم قواي سهگانه که جلساتشان را بهطور مرتّب داشته باشند؛ خيلي از مسائل در اين جلسات مشترک حل ميشود: جلسات دولت و مجلس، جلسات قوّة قضائيه و دولت، جلسات قوّة قضائيه و مجلس؛ اين ديدارها، اين تبادل نظرها، اين استفادة از نظرات يکديگر، موجب همافزايي است.5
5. ۹۳/۰۴/۱۶ بيانات در ديدار مسئولان نظام(در نهمين روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵)
تدبير ش90 – شهريور و مهر 93
حفظ انسجام دروني و شنيده شدن يک صدا از دولت تکرار در هـ1- د6
حفظ انسجام دروني و شنيده شدن يک صدا از دولت. ... بايد مراقبت شود تا در سخنان مسئولان دولتي تعارض وجود نداشته باشد و فلسفه تعيين سخنگو هم اين است که از دولت صداي واحد در مسائل مختلف شنيده شود.2 2. 05/06/93 (گزارش خبري) بيانات در ديدار رئيسجمهور و اعضاي هيئت دولت
تدبير ش93 – اسفند93 و فروردين94
ضرورت هماهنگي دستگاههاي مرتبط با محيط زيست تکرار در ک4
از مشاهدة اين جمعيتِ بحمداللَّه بزرگ در ارتباط با مسائل زيست محيطي، هم انسان خوشحال ميشود، هم نگران ميشود؛ خوشحال از اين جهت که بحمداللَّه اينهمه نيروي انساني شاداب و گرم و علاقهمند و وارد در کار، متوجّه اين مسئوليت بزرگ و مهمّاند؛ لکن نگرانياي هم وجود دارد و آن اينکه آيا اين مجموعهاي که شما هستيد که از دستگاههاي مختلف هستيد، حول يک محور، هماهنگي لازم را داريد يا نه؟! اهمّيت مسئلة محيط زيست ايجاب ميکند که همة دستگاههايي که بهنحوي با مسئلة محيط زيستي انسان در کشور مرتبطاند، با يکديگر بهصورت صميمانه همکاري کنند. بههرحال از خداوند متعال، هدايت او را و کمک او را براي شما مسئلت ميکنيم.5
5. ۹۳/۱۲/۱۷ بيانات در ديدار مسئولان و فعالان حفظ منابع طبيعي، محيط زيست و فضاي سبز شهري
الگوي انتخاباتي تکرار در ل5- س4 – س5
بحمدالله اين جلسة اجلاس[مجلس خبرگان رهبري] آقايان که در آن انتخابات داخلي انجام گرفت ... اجلاس بسيار متين و در واقع الگو براي دستگاههايي [بود] که اينجور انتخاباتها را انجام ميدهند؛ بـا متانت کامل و بـدون ايـن حرفها و چيزهايـي کـه معمولاً در جلساتِ يـارگيري و انتخاباتي پيش ميآيد، بحمدالله کار بزرگي را انجام داديد.7
7. ۹۳/۱۲/۲۱ بيانات در ديدار رئيس و اعضاي مجلس خبرگان رهبري (هفدهمين اجلاس مجلس خبرگان رهبري)
تدبير ش94 – ارديبهشت و خرداد 94
ضرورت قانونگرايي تکرار در - ل3 - ن1- ل2
يک مسئلة ... که خيلي بهنظر من مهم است قانونگرايي است. اين قانونگرايي دو عرصه دارد؛ يک عرصه در مواجهة با مردم؛ يعني شما ببينيد که کجا تخلّف از قانون ميشود، آنجا در مقابلش بِايستيد، يک عرصة ديگر در درون سازمان؛ بهمعناي اينکه عضو نيروي انتظامي در داخل سازمانِ نيرو بهمعناي واقعي کلمه قانونگرا باشد و رعايت قوانين را بکند؛ آنجا قانونگرايي بايستي بيش از همهجا در جريان باشد.1 1. ۹۴/۰۲/۰۶ بيانات در ديدار فرماندهان نيروي انتظامي جمهوري اسلامي
نکات لازم در تحقق تعامل بين قوا
تعامل با ديگر قوا ... امّا شما[نمايندگان مجلس] هم حتماً لازم است که اين تعامل را داشته باشيد.
خب! حالا اگر بخواهيم اين تعامل انجام بگيرد، دو سه نکته در ذيل اين تعامل وجود دارد که آنها را عرض ميکنيم:
1ـ ... اين تعامل، متوقّف است به حُسنِظن. اگر سوءِظنّ به همديگر داشته باشيم، تعامل صورت نخواهد گرفت. اگر چنانچه دو نفر که با هم بناست همکاري کنند، يکي از آنها از اوّل بنا بگذارد که طرف مقابل ميخواهد از پشت به او خنجر بزند، خب! اين تعامل نميشود؛ تعامل بر مبناي سوءِظن ممکن نيست؛ بايد حُسنِظن داشت. تعامل بايد با حُسنِظن همراه باشد. بدون حُسنِظن و نيکگماني به طرف مقابل، امکان اين وجود ندارد. البتّه حُسنِظن به معناي خوشباوري نيست؛ به معناي فريبخوري نيست. حواسمان بايد جمع باشد؛ هميشه انسان، همهجا و در همة موارد بايد حواسش جمع باشد. بنده توصيه نميکنم کسي را به اينکه خوشباوري نشان بدهد؛ نه! لکن بنا را بر سوءِظن نبايد بگذارند. اينکه ما طرف مقابل را از اوّل متّهم کنيم که بنايش بر فلان کار خلاف است ـ يا بنايش بر سازش است يا بنايش بر خيانت است يا بنايش بر سوءِاستفادة شخصي است ـ اين نميشود؛ با اين نگاه، تعامل امکانپذير نخواهد بود؛ بايد با نگاه موافق تعامل کرد. اين يک نکته در ذيل مسئلة تعامل.
2ـ ... تعامل به معناي گروکشي نباشد. ببينيد: اين يک مرز خيلي باريکي دارد! ... تعامل که ميگوييم، معنايش اين نيست که بين نماينده و بين وزير يک نوع گروکشي انجام بگيرد، مثلاً بگويد: «وِل کن، تا وِل کنم»،(خندة حضّار) اينجوري نبايد باشد! هر دو ـ هم نماينده و هم وزير ـ بايد نگاهشان به وظيفة قانوني و مصالح کشور و نگاهشان به اين باشد که خداي متعال دارد ما را ميبيند؛ تعامل بر اين مبنا؛ اين هم يک نکته. پس تعامل را با گروکشي اشتباه نبايد کرد.
3ـ ... در مجلس، بهخصوص در کميسيونها به وزرا اهانت نشود. بعضي از وزراي محترم به من شکايت ميکنند که ما به کميسيون که ميرويم، با يک لحن اهانتآميزي برخورد ميکنند؛ من البتّه معتقدم همه با هم برادرند؛ يعني نگاه سلطنتمآبانه هم نبايد داشت که حالا بگوييم «ما عضو دولتيم، ما چنينيم، همه در مقابل ما بايستي خضوع و خشوع کنند»، اين قطعاً نيست، امّا متقابلاً هم نگاه تحقير و اهانت و «ريشت دست من است» و «پدرت را درميآورم» هم نبايد داشت؛ اين نگاه هم نگاه درستي نيست؛ با احترام بايد برخورد کرد، با ادب بايد برخورد کرد؛ ادب در همة مراحل لازم است.10
10. 06/03/94 بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در آغاز چهارمين سال دورة نهم مجلس شوراي اسلامي
تقويت دروني راهحل مسئلة هستهاي
بنده عقيدهام اين است که اگر ما توانستيم توليد را در داخل تقويت کنيم، اگر توانستيم از ظرفيتهاي داخلي به معناي حقيقي کلمه استفاده کنيم، حلّ مسائل بيروني آسان خواهد شد؛ حلّ مسئلة هستهاي آسان خواهد شد.
مسئلة هستهاي بهصورت يک گِره درآمده؛ اين مسئله راهحلهايي دارد، [امّا] آن راهحلها متوقّف به تقويتِ دروني ماست؛ اگر اين تقويت در درون انجام بگيرد، آن کار آسان خواهد شد. غير از مسئلة هستهاي هم سريالهاي ديگري در انتظار ماست؛ اينجور نيست که همة مسائل ما با غرب، با آمريکا، با صهيونيسم، با گردنکلفتهاي اقتصادي دنيا فقط همين مسئلة هستهاي باشد؛ اين تنها مسئلة ما نيست؛ دنبالهاش مسائل گوناگون ـ حقوق بشر و امثاله و امثاله ـ هست؛ حلّ همة اين مسائل آسان خواهد شد، نميگويم بهخوديخود حل خواهد شد؛ نه! تلاش لازم است. امّا حل آن مسائل آسان خواهد شد. اگر چنانچه ما توانستيم اين مسئلة داخلي را حل کنيم.10
10. 06/03/94 بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در آغاز چهارمين سال دورة نهم مجلس شوراي اسلامي
تدبير ش95 – تير و مرداد 94
عدم پيگيري تصميمات و چالشها تکرار در د3 - د6
مسئلة کنوني کشور ما اين نيست که ما طرح نداريم، حرفِ درست نداريم؛ مسئلة ما اين است که حرف درست و طرح درست را آنچنانکه شايسته است دنبال نميکنيم؛ اين اساس مسئله است. در محيطهاي نخبگاني هم اين معنا تکرار ميشود که مشکل جمهوري اسلامي، مشکلِ نداشتنِ حرف درست نيست؛ حرف درست، زياد زده ميشود؛ مشکل اين است که ما اين حرفهاي درست را بايستي در عمل آنچنان دنبال کنيم که به نتايج آن دسترسي پيدا کنيم؛ نتايج آن را بالعيان و بالمشاهده ببينيم.
خب! چالشهايي وجود دارد؛ اين چالشها اصطکاک بهوجود ميآورد؛ اصطکاک، فرسايش و ساييدگي بهوجود ميآورد، مشکل ايجاد ميکند. اين چالشها را بايستي علاج کرد.
1ـ ساده و سطحي نگريستن:
يکي از چالشها چالشهاي دروني خود ماست: ساده و سطحي نگريستن به مسئله؛ به برخي از کارهايي که ميکنيم، دل خوش کنيم و عمق مسئله را درنيابيم.
2ـ سهلانگاري در عمل:
مباحث لفظي و محفلي و روشنفکري کار را پيش نميبرد؛ حرکت و اقدام لازم است. سهلانگاري در عمل، چالشِ بزرگ ماست. گاهي نتيجهگيريها و استنتاجها کوتاهمدّت نيست، طولاني است و اين بعضيها را سرخورده ميکند. اين يکي از چالشهاست. کارهاي بزرگ ممکن است گاهي در طول يک نسل به دست بيايد؛ بايد دنبال کرد، بايد حرکت کرد. خيلي از کارها هست که ما اگر ده سال پيش، پانزده سال پيش اين کارها را شروع ميکرديم، امروز به نتايجي رسيده بوديم. خيلي از کارها هست که از ده سال پيش، پانزده سال پيش شروع کرديم و امروز نتايجش را داريم ميبينيم. آنروزي که در دانشگاههاي گوناگون راجع به نهضت علمي در کشور حرفهايي زده شد، با جمعهاي مختلف گفته شد، کسي تصوّر نميکرد که اين حرکت علمي که در اين ده ـ پانزده سال بهوجود آمده است بهوجود بيايد امّا بهوجود آمد؛ اساتيد ما، دانشمندان ما، دانشگاههاي ما، جوانان بااستعداد ما همّت کردند. ما امروز در مقايسة با دوازده ـ سيزده سال قبل، از لحاظ علمي حرکت مهمّي انجام دادهايم و پيشرفت چشمگير و بعضاً خيرهکنندهاي در بعضي از زمينهها داريم. کار را امروز شروع کنيم، پانزده سال ديگر، بيست سال ديگر نتيجة آن را بگيريم.
3ـ راههاي موازي و آسان ولي مهلک:
يکي از چالشهاي ما راههاي موازي و آسان ولي مهلک [است]؛ اين يکي از چالشهاي ماست. بنده فراموش نميکنم زمان رياستجمهوري خودم ـ صحبتِ ۲۵ سال [قبل] است ـ براي واردات يک کالاي مورد نياز جامعه، که ما با زحمت زياد آن را از اروپاييها ميگرفتيم، آفريقاييها همان کالا را داشتند، خوبش را هم داشتند،[امّا] دوستان دستاندرکار آماده نبودند. توصيه شد، تأکيد شد، در جلسه که نشستيم، تأييد هم کردند، تصديق هم کردند، منتها سخت بود؛ کار با اروپا آسانتر بود. راه موازي آسان امّا درعينحال مضر، که انسان را در تنگنا نگه ميدارد، دوستانِ انسان را ضعيف ميکند، دشمنان انسان را قوي ميکند و زمام اختيارِ امري را در داخل کشور به دستِ کساني که در دل با ما دشمناند قرار ميدهد.
4ـ عدم تعهد به مباني اعتقادي نظام جمهوري اسلامي:
يکي از چالشها اين است که کسي تصوّر کند که ما اگر از مباني اعتقادي خود، مباني اعتقادي نظام جمهوري اسلامي دست برداريم، راهها باز خواهد شد و دروازههاي بسته گشوده خواهد شد که اين خطاي بسيار بزرگ و اساسي است. البتّه برادران ما در دولت خدمتگزار با اعتقاد عمل ميکنند؛ واقعاً معتقد به انقلاب، معتقد به مباني انقلاب، معتقد به اصول انقلاباند؛ از اينها ما گلايهاي نداريم، لکن در مجموعة دستاندرکاران ما کساني هستند که تصوّر ميکنند اگر از برخي از اصول خود و مباني خود کوتاه بياييم، خيلي از درهاي بسته به روي ما گشوده خواهد شد؛ درحاليکه اينجور نيست؛ اين خطاي بزرگي است و ما نتايج اين خطا را در برخي از کشورهاي ديگر ـ که نميخواهم اسم بياورم ـ در همين دورة چندسالة اخير مشاهده کرديم. راه پيشرفت، ايستادگي است؛ پافشاري بر مباني است.
5 ـ بي اعتمادي به مردم:
يکي از چالشها هم اين است که کسي تصّور کند که مردم تحمّل نميکنند؛ نه، مردم مشکلات را تحمّل کردهاند. اگر حقيقتاً براي مردم بهدرستي تبيين بشود، با صداقت لازم حقايق امور براي مردم بيان بشود، مردم ما مردم وفادارياند؛ ميايستند، مقاومت ميکنند.
6 ـ ترديد در تواناييهاي دروني:
يکي از چالشها، ترديد در تواناييهاي دروني است؛ [اينکه] به جوان دانشمند خودمان اعتماد نکنيم، به مجموعههاي مردمي و غير دولتي در امور اقتصادي اعتماد نکنيم، يکي از چالشها است. بايستي اعتماد کرد، بايستي مردم را وارد جريان عظيم اقتصادي کشور کرد.
7ـ عزم راسخ براي تحقق اقتصاد مقاومتي:
بالاخره آنچه ما لازم است در زمينة مسائل مربوط به اقتصاد مقاومتي انجام بدهيم، يکي عزم راسخ است؛ بايستي با عزم جدّي دنبال اين باشيم که اقتصاد مقاومتي را به معناي واقعي کلمه در داخل تحقّق ببخشيم؛ [همچنين] پرهيز از سهلانگاري، پرهيز از راحتطلبي و تکية بر مديريتهاي جهادي؛ مديريت جهادي که بنده سال گذشته مطرح کردم (بيانات در ديدار مسئولان و کارگزاران نظام ۱۳۹۳/۴/۱۶) و تأکيد هم کردم که اين مربوط به امسال نيست، مربوط به هميشه است؛ ما احتياج داريم به مديريت جهادي.1 1. 02/04/94 بيانات در ديدار مسئولان نظام
مسئله مهم و بافایده سال 97 کالای ایرانی
• بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در نخستین روز از سال ۱۳۹۷
امروز برای کشور مسئله ی کالای ایرانی یک مسئله ی مهمّی است. دولتی ها هم البتّه ممکن است در سالهای مختلف، بعضی هایشان این شعارهایی را که ما هر سال معیّن میکنیم قبول نداشته باشند، امّا آنهایی که قبول دارند تلاش میکنند، عمل میکنند، به قدر توان خودشان کار میکنند؛ البتّه اگر کار، بهتر و جامع تر انجام بگیرد، نتایج بیشتری به دست می آید. بنابراین، این جور نیست که این شعارها بی فایده باشد؛ نخیر، شعارها اتّفاقاً بافایده است.
حمایت دولت از تولیدات داخلی با کنترل واردات
• بیانات در اجتماع زائران و مجاوران حرم مطهر رضوی در نخستین روز از سال ۱۳۹۷
الزاماتی هم این حمایت دارد که این الزامات اگر رعایت نشود، این حمایت انجام نمیگیرد. یکی از الزامات، مدیریّت جدّی واردات از سوی دولت است. دولتی ها باید به طور جدّی واردات را مدیریّت کنند. اجناسی که در داخل تولید میشود یا قابل تولید شدن است، باید حتماً از خارج وارد نشود. به بنده مراجعه میکنند، موارد زیادی شکایت میکنند میگویند ما این کارخانه را ایجاد کرده ایم، این محصول را تولید کرده ایم، به مجرّد اینکه این محصول خواست بیاید بازار، یک وقت دیدیم درِ گمرک باز شد، از خارج، مشابه این جنس وارد شد! موجب میشود که بسیاری از کارخانجات ما از این جهت ناکام بمانند؛ بعضی ورشکسته بشوند و مشکلات برایشان به وجود بیاید. بایستی حتماً این واردات مورد توجّه قرار بگیرد و مدیریّت بشود از سوی دولت.
حفظ هم بستگی داخلی در برجام
بیانات در دیدار مسئولان نظام 2/3/1397
یک نکتهی مهمّی را من در اینجا ذکر بکنم؛ در قضیّهی برجام، در مواجههی با برجام حتماً لازم است که عناصر سیاسی، عناصر مدیریّتی، عناصر مطبوعاتی و فرهنگی از سرزنش یکدیگر پرهیز کنند؛ این کار را نکنید. نقد، انتقاد صحیح، منصفانه، عاقلانه، ایرادی ندارد، مسئولین هم باید به انتقادها گوش بدهند؛ امّا اینکه همدیگر را سرزنش کنیم، اهانت کردن، هتک حرمت کردن، متّهم کردن، اینها باید از بین برود؛ یک دودستگی و دوقطبی براساس برجام به وجود نیاید. حالا یک حرکاتی است که باید انجام بدهیم، یک فعّالیّتی است باید انجام بدهیم که حالا من یک اشارهای کردم و میکنم؛ این به جای خود محفوظ؛ امّا وحدت را، اتّحاد را، همدلی را، همزبانی را در این قضیّه نقض نکنیم؛ این هم یک نکتهی اساسی است.
پیشرفت در همکاری دولت و قشرهای و جوانان است
• بیانات در دیداری جمعی از دانشجویان 7/3/1397
یک عواملی وجود دارد که به ما کمک میکند، یک موانعی هم وجود دارد که باید به آن موانع توجّه داشت. یکی از عواملی که وجود دارد، حکومت است. حکومت جزو عوامل پیشرفت به سمت این آرزوها است یعنی حکومت انقلابی، نظام انقلابی، دولت انقلابی یکی از عوامل است. اگر چنانچه این اختلال پیدا بکند، مطمئنّاً در راه مشکل ایجاد خواهد کرد. باید کاری کنید که حرکت حکومت کشور و دولت کشور ؛ دولت که میگویم یعنی مجموعهی مدیریّت عمومی کشور و مسئولین کشور، حرکت انقلابی باشد تا اینکه این آرمانها پیشرفت کند.
قشرهای اثرگذار؛ قشرهای علمی، قشرهای اجتماعی اعمّ از دانشگاهی، اعمّ از حوزهای، دانشمندان، هنرمندان که اینها قشرهای اثر گذارند، بایستی در این زمینهها فعّال باشند.
و نیروهای جوان؛ یعنی مجموعهی شماها که این نیروهای جوان، پیش رانند؛ اینها در واقع مثل لکوموتیو هستند، نقش لکوموتیو را دارند که وقتی حرکت کردند، به طور طبیعی به دنبال خودشان قطار را حرکت میدهند؛ البتّه اگر به وظایفی که برعهدهی قشر جوان است، درست عمل بشود.
انسجام و اتّحاد بین
مسئولین اداره ی کشور و مدیریّت کشور امروز از همیشه لازم تر است
بیانات در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت
دولت 07/06/1397
مسئلهی سوّم مسئلهی انسجام و اتّحاد است. انسجام و اتّحاد بین مسئولین
ادارهی کشور و مدیریّت کشور همیشه لازم است، امروز از همیشه لازمتر است؛ من
تأیید می کنم حرف آقای روحانی را. رؤسای سهقوّه، مسئولین گوناگون، بخش های
مختلف، بایستی پشتیبان هم باشند. معنای این حرف ، این نیست که در همهی مسائل
همنظر باشند؛ نه، ممکن است نظرات مخالفی هم داشته باشند، امّا اوّلاً بایستی
در عمل به یکدیگر کمک کنند؛ بخصوص حالا چون دولت وسط میدان است و همانطور که
قبلاً گفتیم کارهای عمده مربوط به او است، بخصوص به قوّهی مجریّه همه باید کمک
کنند و هم اختلافنظرها را رسانهای نکنند؛ این هم مهم است. بالاخره شما
دربارهی فلان مسئله با یک رئیس دیگر اختلافنظر دارید؛ چه لزومی دارد که این
اختلافنظر در رسانهها گفته بشود؟ معنای این چیست؟ چه فایدهای بر این مترتّب
است؟ اینکه حالا چهار عنصر سیاسی ورشکسته، یک گوشهای خوششان بیاید که ما مثلاً
حالا اینجوری موضع گرفتیم، دلیل نمی شود. اختلاف بین مسئولان، افکار مردم را
مغشوش می کند، آشفته می کند، آنها را نگران می کند، مضطرب می کند. من گاهی حتّی
می بینم آقایان وزرا هم برخلاف همدیگر حرف می زنند! شما که در هیئت وزیران دور
یک میز نشستهاید، آقای رئیسجمهور هم در رأس آنجا نشسته؛ هرچه می خواهید دعوا
کنید، همانجا دعوا کنید، همانجا با هم اختلافنظر را طرح کنید؛ دیگر چرا
میآورید در تریبون؟ یک وزیری یک حرفی می زند، یک وزیر دیگری میآید آن حرف را
رد می کند؛ این خیلی چیز عجیبی است؛ این مجادلات رسانهای واقعاً یک چیز خیلی
بدی است.
|