تدبير ش 34
نيروي معنوي و قدرت روحي مرد مسلح،اقتدار ملي يك كشور را به صورت حقيقي و غير قابل زوال در ميآورد
در همه جاي عالم، نيروهاي مسلح يكي از اجزاء بسيار مهمِ اقتدار ملي كشورها به حساب ميآيند؛ ولي آن وقتي اين اقتدار و اين مظهر قدرت ملي اهميت و ارزش مضاعفي پيدا ميكند كه آنچه در او بُروز ميكند، صرفاً اقتدارِ به مدد و كمك سلاح نباشد. سلاح مهم است و مرد مسلح، تواناي دفاع است؛ اما مهمتر از سلاح، نيروي معنوي و قدرت روحي مرد مسلح است. اين آن چيزي است كه اقتدار ملي يك كشور را به صورت يك اقتدار معنوي و حقيقي و غير قابل زوال در ميآورد. ...در جمهوري اسلامي ايران، نيروهاي مسلح، عظمت و ابّهت خود را فقط به قدرت سلاح نشان نميدهند؛ بلكه در كنار آن، اقتدار معنوي آنها وابسته به نيروي ايماني آنهاست. مراسم فارغ التحصيلان دانشکده افسري امام علي(ع) 28/7/87
نيروهاي مسلح براي تثبيت فضائل انساني و ارزشهاي الهي مقاومت ميكنند، اين را بايد حفظ كنيد
براي خدا، براي انسانيت، براي گسترش توحيد و براي دفاع از ارزشهاي اصيل است كه سرباز ايراني و نظامي ايراني و جوان مسلح ايراني اسلامي، در اين كسوت در ميآيد و خود را آماده نگاه ميدارد. اگر در دنياي مادي امروز و در طول تاريخ، ارتشها براي فرونشاندن آتش حرص و طمع قدرتمندان به وجود آمدهاند و به كار گرفته شدهاند و اگر امروز ارتشهاي مسلح عالم وسيلهي زورگويي ابرقدرتها به حساب ميآيند، نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي ايران جانفدايان فضايلند و براي تثبيت فضائل انساني و ارزشهاي الهي است كه تمرين و مقاومت ميكنند و در ميدانها ميايستند؛ اين است آن چيزي كه در نهايت، پيروزي قطعي و قاطع را به دست خواهد آورد. اين را بايد حفظ كنيد. مراسم فارغ التحصيلان دانشکده افسري امام علي(ع) 28 /7/87
ايمان را قدر بدانيد و آن را در خود تقويت كنيد
ملت ما، پشتيبان نيروهاي مسلح است و نيروهاي مسلح را از خود و جزء غير قابل تفكيكي از خود ميداند. همچناني كه بزرگان دين فرمودهاند، شما حصارها و باروهاي مستحكم اين ملتيد؛ در همهي مراحل آموزش و در همهي مراحل خدمت، اين را به ياد داشته باشيد و از خاطرتان دور نكنيد؛ باروهاي مستحكم ملتي كه به نام خدا و به نام عدالت قيام كرده است و با ايمان خود و با صلابت خود و با شجاعت خود و با ايثار خود، توانسته است دشمنان مسلحِ به مدرنترين تسليحات را به عقبنشيني وادار كند. امروز همهي دشمناني كه در آغاز انقلاب اسلامي و تشكيل نظام جمهوري اسلامي، گمان ميبردند كه نظام جمهوري اسلامي نميتواند در مقابل طوفانهاي مخالفت آنها ايستادگي بكند، با تجربهي سي ساله، تشخيص دادهاند و اعتراف ميكنند كه جمهوري اسلامي قويترين است. شما قويترين هستيد. اين قوّت و قدرت به بركت صلابت ايمان در شماست؛ ايمان را قدر بدانيد و آن را در خود تقويت كنيد. مراسم فارغ التحصيلان دانشکده افسري امام علي(ع) 28/7/87
آمادگي هميشگي واخلاص وصفا ونورانيت معنوي را با هم براي خود گردآوري كنيد
وظايف يك فرد مسلح در نيروهاي مسلح جمهوري اسلامي، فرا گرفتن خوب، انضباط خوب، آمادگي هميشگي و اخلاص و صفا و نورانيت معنوي است؛ همهي اينها را با هم براي خود گردآوري كنيد. فرصت جواني را براي آراسته شدن به اين فضائل بزرگ مغتنم بشماريد. امروز شما در بهترين سالهاي عمرتان قرار داريد و با كسب فضائل معنوياي كه براي يك انسان فداكارِ مؤمن و يك انسان سربلند در مقابل خدا و خلق لازم است، ميتوانيد بندگان شايستهي خدا و مردان بزرگ دوران خود باشيد. ارتش جمهوري اسلامـــي ايران به مردان بزرگي كه بتوانند وظائف با اهميت و با عظمت اين سازمان را بر دوش بگيرند، هميشه نيازمند بوده است و بحمداللَّه در طول دوران پس از انقلاب تا امروز، از چنين مرداني برخوردار هم بوده است؛ بعد از اين هم شمائيــد كه بايد اين بارهـــاي سنگين را بر دوش بگيريد. مراسم فارغ التحصيلان دانشکده افسري امام علي(ع) 28/7/87
ايمان و معنويت، امتياز استثنائي در ميان همهي نيروهاي مسلح در سراسر جهان
امروز دنيا مشاهده ميكند كه ارتش تا دندان مسلحي كه توانسته بود ارتشهاي مشابه خود را در كشورهاي عربي، در مقابل ابّهت و اقتدار خود وادار به تسليم بكند، در مقابل ايمانِ جوانانِ شجاع و با شهامت «حزباللَّه»، مجبور شد كه ذلت شكست را بپذيرد و اعتراف كند كه در مقابل اين جوانان مؤمن، ضعيف و ناتوان است؛ اين به معني برتري اقتدار معنوي برقدرتهاي ماديست. جوانان عزيز ما در ارتش، در سپاه، در بسيج، در نيروي انتظامي و در هر بخشي ازبخشهاي نيروهاي مسلح سرافرازِ جمهوري اسلامي - به عنوان انسانهايي كه در كنار آمادگيهاي رزمي و در لباس سرباز اسلام، از ايمانومعنويتبرخوردارند - يك امتياز استثنائي در ميان همهي نيروهاي مسلح در سراسر جهان دارا هستند؛ اين را قدر بدانيد. مراسم فارغ التحصيلان دانشکده افسري امام علی(ع) 28/7/87
تدبير ش40-41
ما بايد همت كنيم براي تحول احوال خود
ما در دعاي اول سال خوانديم كه: «يا مُحَوِّلَ الْحَوْلِ وَ الأحْوال. حَوِّّلْ حالَنا اِلي اَحْسَنِ الْحال»؛ حالِ ما را به نيكوترين حالها تبديل كن. اين، ارادهي الهي است؛ اما تلاش ملت ايران، تلاش خود آحاد ما مردم، يقيناً لازم است و زمينهي ضروري براي توجه لطف خدا و رحمت الهي است. ما بايد همت كنيم براي تحول احوال خود، براي نيكوكردن زندگي خود، ذهن خود، دل خود، دنيا و آخرت خود؛ اين وظيفهي يكايك ملت ايران است. عرصهي گستردهي عظيمي از معنويات و امور ديني و ذهنيات انسان تا حقايق خارجي و آنچه كه مورد ابتلاي در زندگي روزمرهي ما و زندگي شخصي ما و زندگي اجتماعي ماست، زير اين دستور بزرگ الهي كه هر سال در اين دعاي شريف تكرار ميشود، قرار گرفته است: « حَوِّّلْ حالَنا اِلي اَحْسَنِ الْحال ».1 1. 01/01/88 پيام نوروزي
تدبير ش52
بي ديني، عامل فضاحت دنياي غرب
دين، ايمان ديني، توجه ديني، ضامن سعادت انسان است. بشر بدون دين، وضع بدي پيدا ميكند. همة ادوار هم همينجور بوده، الآن هم همينجور است. الآن هم اين كساني كه دنيا را منهاي دين و با تخلية دين خواستند اداره كنند، دچار مشكلات صعب عجيبي هستند. اين مشكلات مثل مشكلات جسماني و روزمرة انسان نيست كه فوراً خودش را نشان بدهد؛ نه، يك وقتي نشان ميدهد كه ديگر قابل علاج نيست. وقتي كه بناي بيمهار قرار دادن شهوات جنسي گذاشته شد، وقتي سياستها اين شد، فرهنگ اين شد، كار به اينجا ميرسد كه امروز شما نگاه ميكنيد يك مقام رسمي، يك وزير، مراسم ازدواج جنسي ميگيرد (اشاره به ازدواج همجنسگرايانة وزير مشاور در امور خارجي دولت انگليس با منشي يك شركت، در پارلمان اين كشور.) و از دنيا خجالت نميكشند! اين بعد منتهي خواهد شد به اينكه با محارمِ خودشان هم بتوانند ارضاي شهوت جنسي كنند! امروز اين عيب است، امروز اين را قبول ندارند؛ اما بلاشك به اينجا خواهد رسيد؛ يعني اين روند، دنبالهاش همين است. امروز اين فضاحت در دنياي غرب هست. نتيجة دنياي بيديني اين است. نتيجة دنياي بيديني، تلاشي خانواده است؛ بيگانه شدن انسانها از همديگر است، و مشكلات فراواني كه در زندگي بشر وجود دارد.
بشر بايد به دين برگردد، و برميگردد و شروع كرده به برگشتن؛ چه بخواهند، چه نخواهند، اين خواهد شد. و در اين حركت عظيم، اسلام آن نقطة درخشان است؛ آن نگين اصلي در گردونه و منظومة توجهات معنوي به اديان است. اسلام ميدرخشد.5 5. 17/01/89 بيانات در ديدار مسئولان و شخصيتهاي علمي سياسي
تدبير ش53
ضرورت تحول عظيم براي نجات بشريت از انحطاط اخلاقي
دنيا امروز در راه بدي حركت ميكند؛ در وضعيت بدي قرار دارد؛ اخلاقيات در دنيا پامال شده است. ملتها دارند چوب اين انحطاط اخلاقي را ميخورند و متفكران ملتها متوجه به اين ضايعة بزرگ هستند؛ رنج ميبرند، اظهار ميكنند؛ در كلمات آنها هست. ميتوان در صراطي حركت كرد كه براي بشريت ماية نجات باشد. اين سرنوشت هولناكي كه در مقابل بشريت است، اين سرنوشت را ميشود تغيير داد؛ قدم اول اين است كه ما در خودمان آن حركت بزرگ را، آن تحول عظيم را به وجود بياوريم. از تعليم و تربيت شروع ميشود. زيرساختها در طول اين سي سال بحمداللَّه در بخشهاي مختلف به شكل خوبي فراهم شده است. ميشود بر اساس اين زيرساختها حركت كرد. وظيفه سنگين است، راه طولاني است، كار دشوار است؛ اما انتهاي راه، روشنايي و نورانيتِ داده شدة از طرف پروردگار به چشم ميخورد؛ انسان اين را ميبيند. انتهاي راه، روشن است؛ افق روشن است؛ ميتوان اين راه را بخوبي طي كرد.4 4. 15/02/89 بيانات در ديدار گروه كثيري از معلمان سراسر كشور
تدبير ش54
محاسبات معنوي را بايست داخل كرد؛ به قدر نعمتي كه داده شده، سؤال و مؤاخذه وجوددارد
ملتي كه بانشاط باشد، ملتي كه باايمان باشد، ملتي كه اسلام را از بن دندان قبول داشته باشد، ملتي كه خود را باور داشته باشد، به خداي خود اعتماد داشته باشد، هيچ مانعي نميتواند از پيمودن راه كمال در برابر او جلوگيري كند. خوب! اينها خيلي اهميت دارد. شما نمايندة يك چنين ملتي هستيد. اين در عرصة حضور عاطفي و عقلاني و احساساتي و پيوند معنوي با امام، آن هم حضور در انتخابات چهل ميليوني سال گذشته؛ اينها خيلي ارزش دارد؛ اينها خيلي معنا دارد. من و شما در واقع خدمتگزار يك چنين ملتي هستيم. يك وقت يك ملتِ بيتفاوتي است، يك ملتِ بيعار و كمكاري است؛ خوب! يك اقتضائاتي دارد. يك وقت يك ملتي اينجور متحرك، علاقهمند، حماسي، پرشور، عاطفي و فهيم است؛ اين اقتضائات ديگري دارد. ما خيلي مسئوليم؛ هم من، هم شما، هم دولت، هم مسئولين گوناگون؛ همهمان. همان طور كه آن روز هم در مرقد امام عرض كردم، محاسبات معنوي را هم بايست داخل كرد. فقط اين نيست كه از لحاظ عقلاني آدم بگويد كه: خوب! بايد كار كنيم؛ نه، خداي متعال هم از ما سؤال ميكند. به قدر امكاني كه داده شده، به قدر نعمتي كه داده شده، سؤال و مؤاخذه وجود دارد. اگر انشاءاللَّه بتوانيم كاري كنيم كه پيش خداي متعال روسفيد باشيم، آن وقت همين آياتي كه اين قاري محترم با صداي خوش تلاوت كردند: «لا يَحْزُنُهُمُ الْفَزَعُ الأَكْبَرُ وَتَتَلَقَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ »( انبياء103 ) شامل حال ما خواهد شد. فَزَع اكبر! خداي باعظمت، يك چيزي را كبير، بلكه اكبر بداند؛ خيلي خيلي چهرة مهيبي در مقابل اوست. اما خوب! كساني كه كار ميكنند، تلاش ميكنند، به وظايف عمل ميكنند، آنجا ديگر خيالشان راحت است. اينها را بايد باور كنيم.6. 18/03/89 بيانات در ديدار نمايندگان مجلس شوراي اسلامي
تدبير ش 55
سپاه، نهادي جوشيده از دل مساجد، مدارس و دانشگاهها
سپاه، نهادي جوشيده از «دل مساجد و مدارس و دانشگاهها» و برآمده از خانهها و دلهاي مؤمن مردم است. ... کسي سپاه را خلق نکرد بلکه اين نهاد به اقتضاي نياز زمان شکل گرفت و هر جا و هر عرصهاي که لازم بود به پاسخگويي به نيازهاي انقلاب و کشور پرداخت. ... حفظ هويت و شاکله اصلي و عمل براساس نياز زمان، ويژگي بارز سپاه است. ... سپاه در سالهاي اوليه انقلاب، در مقابله با ضدانقلاب در خيابانهاي تهران – در مسائل استانهاي مرزي – 8 سال دفاع مقدس و ديگر عرصههاي متفاوت و مختلف، هويت خود را حفظ کرد اما با انعطاف لازم، شکل خود را براساس نياز زمان، تنظيم کرد تا بتواند به وظايفش عمل کند.9 ۸۹/۰۴/۲۳ (گزارش خبري) بيانات درديدار نوزدهمين مجمع سراسري فرماندهان سپاه
تدبير ش 62
ضرورت اصلاح خود براي گرايش همگاني بشريت به اسلام
امروز دنيا در زير بار سنگين تحميلات ناشي از تمدن مادي به ستوه آمده است و دنبال راه نجاتي ميگردد. آنچه كه شما امروز از بيداري اسلامي در برخي از كشورهاي اسلامي مثل مصر و تونس ملاحظه ميكنيد، يك نشانه و نمونهاي از بهستوهآمدگي بشريت است. وقتي شياطين بر زندگي مردم غالب ميشوند - كه شياطين انس از شياطين جن خطرناكترند - مستكبران عالم كه در زندگي اجتماعي مردم، زندگي خصوصي مردم، در اقتصاد مردم، در فهم و بينش مردم دخالت ميكنند و آنها را به راههاي بيراهه ميكشانند، زندگي فضاي تاريك پيدا ميكند و اين فضاي سنگين و تاريك، با فطرت انسانها ناسازگار است و بالاخره فطرت انسان بيدار ميشود؛ اين آن چيزي است كه امروز دارد در دنيا اتفاق ميافتد. دنياي غرب هم كه اسير چرخ و پر تسلط قدرت مادي است، امروز به ستوه آمده است. ما مسلمانها اگر ميتوانستيم اسلام را درست معرفي كنيم، اگر ميتوانستيم رفتار خودمان را منطبق با اسلام كنيم، مطمئن باشيد دنيا به اسلام يك گرايش همگاني و عمومي پيدا ميكرد. ضعف در ماست، اشكال در ماست و ما اولين مخاطبان قرآن و پيام پيغمبر هستيم. بايستي خود را اصلاح كنيم، بايد خود را درست كنيم.11 11. 02/12/89 بيانات در ديدار مسئولان نظام درروز ميلاد پيامبر(ص)
تدبير ش 63
ملاحظات اساسي ديني و سياسي
حفظ انسجام در وزارت اطلاعات، لزوم نگاه فرا جناحي و فراگروهي، و دقت، حساسيت در قبال نفوذ دشمن و جريانهاي معيوب فكري و سياسي و استفاده از تجارب نيروهاي مجرب ... اُنس با قرآن، نماز، نهج البلاغه، صحيفه سجاديه و اخلاق متكي بر مباني الهي [ از ديگر نكات مهم است].3 12/12/89 (گزارش خبري) بازديد 6 ساعته رهبر انقلاب از وزارت اطلاعات
تدبير ش 71
ضرورت تدوين سندهاي بالادستي
در زمينههاي گوناگون هم، ... واقعاً سندهاي مكتوب و مـدون لازم است، كـه اينها سندهاي بالادستي قـوانين خـواهند بـود. در زمينههـاي مختلف، اين سندها لازم است؛ در مسئلة خانواده، مسئلة زن، خود مسئلة تعليم و تربيت، مسئلة علم؛ همين نقشة جامع علمي، يـا آن موضوع عـام و وسيعي كه ما عرض كرديم، كه مهندسي فرهنگي است. ... يـا همين بحث آمـوزش و پـرورش و تحول نظام آموزشي كشور؛ اين هم يك سند بالادستي لازم دارد. تحول، معناي خودش را دارد. تحول، يعني در بعضي از موارد، زير و رو شدن. اصلاحات، مورد نظر نيست - كه يك بخشهايي مثلاً كم شود، زياد شود - واقعاً يك تحول لازم است. علتش هم واضح است: چون نظام كنوني آموزش و پرورش، يك نظام وارداتي است؛ حالا وارداتياي كه به يك معنا بوميسازي هم شده، اما شاكله، شاكلة وارداتي است. نه اينكه ما بخواهيم هرچه وارداتي است، رد كنيم؛ نه! ما خيلي چيزها را وارد ميكنيم، از آن هم استفاده ميكنيم، خوب هم هست؛ اما آنچه كه نامطلوب است، تبعيت است. تبعيت بد است؛ اما گرفتن و پسنديدن و به كار بستن، چيز خوبي است؛ هيچ اشكالي ندارد. ما الآن از پيشرفتهاي فناوري غربيها داريم استفاده ميكنيم. البته با خيليهايش هم آنها راضي نيستند، دندشان هم نرم؛ ولي ما استفادة خودمان را خواهيم كرد، بيشتر هم استفاده ميكنيم. بنابراين استفاده كردن مهم نيست، منتها تبعيت بد است. تبعيت چيز نامطلوبي است. در قرآن و در آيات متعدد، نتيجة تبعيت، ضلال است؛ «يُضِلُّوكَ عَن سَبِيلِ اللّهِ». (انعام116) نبايستي تبعيت كرد؛ بايستي نگاه كرد، آنچه را كه خوب است، پسنديد. ما تبعيتاً نظام كنوني آموزش و پرورش را قبول كرديم. يعني يك چيزي را عمل ميكردند، دادند به ما، ما هم قبول كرديم. حالا آنها خودشان در همين نظام، تغييرات فراواني به وجود آوردند. بعضي از تغييرات آنها در جهت آن چيزي است كه براي ما از قديم بومي و سنتي هم بوده. ما نه، چسبيديم به همان شكل قديمياي كه از آنها گرفتيم؛ و اين شده براي ما يك سنت. بنابراين يك تحول لازم است. البته تحول - همينطور كه اشاره كردند - احتياج دارد به اين كه ما فلسفة آموزش و پرورش را بدانيم، وضع كشور را بدانيم، نيازهاي آينده را بدانيم. بر اساس اينها بايد افراد صاحب فكر و به اصطلاح «راهبرد نگران فـرهنگي» - بـه تعبير رايـج، استراتژيستهـاي فـرهنگي - بنشينند و راه حـلهـاي اسـاسـي پيدا كنند.17 23/3/90 (انتشار 01/10/1390) بيانات در ديدار اعضاي شورايعالي انقلاب فرهنگي
ضرورت تحقق رسالت اخلاقي انقلاب در جامعه
امروز به واقعيت كه نگاه ميكنيم، ميبينيم نه! حقاً و انصافاً اختلالهايي وجود دارد. البته من اين را به شما بگويم، بارها هم در اعلانهاي عمومي گفتهام - كه همان عقيدة قلبي و عميق خود بنده است - من به اين نسل جوانِ خودمان خيلي اعتقاد دارم. من معتقدم با اين همه عوامل مخرب، در عين حال نسل جوان ما نمايشهاي ديني و اعتقادياش بـهمراتب عميقتـر، جذابتـر و پرمغزتر و پرمعناتر است. حالا همين روزها، روزهاي اعتكاف است؛ ماه رمضانش يكجور ديگر، ايام توسلات يكجور ديگر، نوع ورودشان در ميدانهاي مقابلة نظام با دستگاههاي بينالمللي يكجور ديگر است. بنابراين هيچگونه اختلالي در اعتقاد بنده نسبت به اين مردم و به اين جوانها به وجود نيامده و انشاءاللَّه به وجود نخواهد آمد؛ ليكن واقعيتها را بايد نگاه كرد و ديد. ما ظرفيتمان بيش از اينهاست، ما تواناييمان بيش از اينهاست. ما بايستي كاري كنيم كه اخلاق اسلامي در جامعه رايج شود. وقتي ميگوييم انقلاب اسلامي، خب! اسلام يك بخشش اخلاق است. پس بايستي رسالت اخلاقي انقلاب در جامعه تحقق پيدا كند.17 23/3/90 (انتشار 01/10/1390) بيانات در ديدار اعضاي شورايعالي انقلاب فرهنگي
تدبير ش 72
ولادت جديد اسلام
تولد انقلاب اسلامي، در واقع يك ولادت جديدي بود براي اسلام؛ در آن روزي كه دنياي مادي و قدرتهاي سلطهگر مادي با تلاشهاي دهها ساله تصور ميكردند كه بساط دين و معنويت را و بخصوص اسلام را از عرصة زندگي انسانها جمع كردند، در يك چنين شرايطي اين صداي عظيم، اين غريو بزرگ و ماندگار تاريخي در اين كشور به وجود آمد، بلند شد؛ هم دشمنان را دهشتزده كرد، دشمنان اسلام را، دشمنان استقلال ملتها را، دشمنان بشريت را؛ هم دوستان هوشمند و انسانهاي آگاه و بابصيرت را در همة دنيا اميدوار كرد. آن روزي كه انقلاب اسلامي در ايران پديد آمد، هيچكس در اين دنياي بزرگ گمان نميكرد كه پرچم اسلام بتواند اينجور، آن هم در يك چنين منطقهاي، در يك چنين كشوري كه بهطور دربست در اختيار سلطهگران بود، به اهتزاز در بيايد و اين حركت اسلامي بماند، رشد پيدا كند، در مقابل دشمنيها بتواند مقاومت كند؛ هيچ كس در اطراف دنيا فكر نميكرد.
دشمنان نظام جمهوري اسلامي به خودشان وعده ميدادند كه در ظرف يك ماه، دو ماه، يك سال حداكثر، نظام جمهوري اسلامي را از پا خواهند انداخت و همة تلاش را براي يك چنين مقصودي به كار بردند. واقعاً روزبهروزِ تاريخ انقلاب ما عبرت است؛ روزبهروزِ اين سالهاي پرتحرك و پرتلاش كه انقلاب اسلامي در ايران شروع شد، ميتواند به صورت يك نشانهاي، يك تابلوي، در مقابل چشم ملتها قرار بگيرد و ماية عبرت باشد. آن همه توطئه، آن همه فشار به شكلهاي گوناگون و ايستادگي ملت ايران با رهبري آن مرد عظيمي كه بلاشك لمعهاي و لمحهاي از انوار طيبة نبوتها در وجود او خداي متعال قرار داده بود. امام بزرگوار ما، اين مرد بزرگ، دنبالة همان راه را، همان كيفيت را، همان حركت را به كار گرفت. ملت ايران هم وفاداري نشان دادند؛ صدق نشان دادند؛ در صحنه ماندند؛ فشارها را تحمل كردند، عزم و ارادة خودشان را فائق كردند بر توطئة دشمن. لذا اين شجرة طيبه ماند، ريشه دواند، رشد كرد و انشاءاللَّه روزبهروز بر رشد و بر استحكام و قوّت و قدرت اين بناي مستحكم افزوده خواهد شد. اينها همه از بركت اسلام است، همه از بركت ولادت امروز [ميلاد مسعود حضرت نبياكرم(ص) و حضرت امام صادق(ع)] است.18 21/11/90 بيانات در ديدار مسئولين نظام و ميهمانان كشورهاي اسلامي در سالروز ميلاد نبياكرم(ص) و امام صادق(ع) (17 ربيعالأول 1433)
تدبير ش 73
شكرانة حضور در نظام اسلامي
قدر بدانيد اين امكاني كه در اختيار شماست. شما سرباز نظام اسلامي هستيد؛ اين خيلي مغتنم است. هر تلاشي بكنيد، هر زحمتي بكشيد، ولو هيچكس نفهمد، و هيچكس قدرداني نكند، خدا كه ميداند، كرام الكاتبين كه ميدانند؛ اين در راه خدا مصرف شده، اين خيلي قيمت دارد. اين خيلي فرق ميكند با اينكه انسان در يك نظامي، در يك تشكيلاتي كار كند كه با خدا سر و كار ندارد. شما در نظام اسلامي داريد كار ميكنيد. شكرانة حضور در اين نظام، تلاش بيشتر و شكر الهي است.15 ۹۱/۰۱/۲7 بيانات در دیدار فرماندهان و کارکنان نيروي انتظامي
تدبير ش 74
مقايسه جهتگيريهاي افراد در نظامهاي فاسد و الهي
بحمداللّه نيروي زميني ارتش رشد و بالندگي پيدا كرده؛ انسان اين را احساس ميكند. اين حركت، اين روند مبارك، از آغاز پيروزي انقلاب اسلامي و تشكيل نظام جمهوري اسلامي شـروع شـد. نـه! اينكه كسي تصور كند كه در دوران رژيم طاغوت، در بين ارتش، نيروهاي مؤمن نبودند يا كم بودند؛ نه، اينجور نيست. ... آن روز هم در بدنة ارتش، انسانهاي مؤمن، علاقهمند و صادق كم نبودند؛ ... منتها جهتگيريهاي افراد يك معنا دارد، جهتگيري سازمان و كليت، يك معناي ديگري دارد. وقتي جهتگيري كليت يك جامعه، يك سازمان، يك مجموعه غلط بود، تلاشهاي فردي هرچه هم در آن جامعه انبوه باشد، نتيجة خودش را نخواهد بخشيد. ... از امام صادق(ع) نقل شده است - عليالظاهر از امام صادق(ع) است كه ايشان حديث قدسي را روايت ميكنند - كه فرمودند: «لأُعَذِّبَنَّ كُلَّ رَعِيَّةٍ فِی الإِسْلامِ أَطَاعَتْ إِمَاماً جَائِراً لَيْسَ مِنَ اللَّهِ عزّ و جلّ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِی أَعْمَالِهَا بَرَّةً تَقِيَّةً».(بحارالانوار، ج 25، ص 110) مضمون حديث اين است: اگر سررشتة نظام يك جامعه به دست انسانهاي فاسد و ناباب و ستمگر و منحرف باشد، حركات مؤمنانة افرادي كه در اين جامعه هستند، بهجايي نميرسد؛ و اگر در آنچنان جامعهاي كساني تسليم باشند و از آن ستمگران اطاعت كنند، خدا آنها را هم عذاب ميكند. البته در همين حديث، عكسش هم هست: «وَ لأَعْفُوَنَّ عَنْ كُلِّ رَعِيَّةٍ فِیالإِسْلامِ أَطَاعَتْ إِمَاماً هَادِياً مِنَ اللَّهِ عزّ و جلّ وَ إِنْ كَانَتِ الرَّعِيَّةُ فِی أَعْمَالِهَا ظَالِمَةً مُسِيئَةً»؛ كه حـالا اينها شـرح دارد، نمـيشـود بـا هميـن ظاهـر اكتفاء كرد.
خلاصة مطلب و جان مطلب اين است كه: اگر چنانچه در يك نظامي، در يك مجموعهاي، در يك كشوري، در يك جامعهاي، حاكميت و نظام، نظام الهي است، نظام عادلانه است، آن كساني كه اطاعت از اين نظام ميكنند، مورد عفو الهي هستند؛ ولو خطاهايي هم داشته باشند. شما ميتوانيد اين را در مقياس يك كشور، در مقياس يك امت، در مقياس يك جامعه محاسبه كنيد؛ در مقياس يك سازمان، مثل سازمان ارتش هم ميتوانيد اين را ملاحظه و محاسبه كنيد.1 ۹۱/۰۲/۰۳ بيانات در جمع فرماندهان نيروي زميني ارتش
تحول ارتش به بركت انقلاب اسلامي و ضرورت استمرار آن
آن روز[دوران طاغوت] ارتش در تصرف نااهلان بود؛ اما وقتي حركت مردم آغاز شد، اين بدنة مؤمن و معدودي از عناصر سطح بالاي مؤمن، راه خودشان را شناختند و جاي خودشان را پيدا كردند. از همان روزهاي اول پيروزي انقلاب، افرادي آمدند به عناصر انقلابي كمك كردند، براي اينكه بتوانند با ارتش زبان مشتركي پيدا كنند و با هم حرف بزنند. خب! همديگر را نميشناختند؛ نه مسئولين، نه انقلابيون، نه مبارزين، نه روحانيون، نه قشرهاي دانشگاهي، با ارتش سر و كاري نداشتند؛ زبان مشتركي نداشتند. به بركت انقلاب، اين زبان مشترك ايجاد شد.
امروز، ارتش يكي از مردميترين نهادهاي كشور ماست. بين نهادهاي گوناگوني كه ساختار كشور و نظام را تشكيل دادهاند، وقتي ارتش را نگاه ميكنيم، ميبينيم يكي از نزديكترين به آحاد مردم، به تمايلات مردم، به احساسات مردم، و يكي از نزديكترين به كمك به حركت عمومي مردم است؛ اين خيلي چيز قيمتدار و باارزشي است. درست است كه ارتشها در دنيا با شعار حفظ منافع ملي به وجود ميآيند و به كار گرفته ميشوند، اما واقعاً همينجور است؟ ... آنچه كه ما ديديدم و شناختيم، غالباً در دنيا همينجور است: ارتشها به اسم منافع ملي تشكيل ميشوند، اما در خدمت منافع ملي نيستند؛ در خدمت جاهطلبيهاي سياسياند. در طول تاريخ هم همينجور بوده. ... در طول تاريخ، ارتشهاي دنيا - تا آنجايي كه ما اطلاع داريـم و تـاريخ به مـا نشان مـيدهـد و مـن و شما ميتوانيم دسترسي پيدا كنيم و امروز هم در دنيا مشاهده ميكنيم - غالباً همينجور بودهاند؛ يا در خدمت قدرتطلبيهاي شخصي بودهاند، يا در خدمت حفظ قدرتهاي طاغوتي. ... اگر ما در دنيا ارتشي را پيـدا كنيـم كـه اعتقاداتـش مثل اعتقـادات مـردم، احساساتش مثل احساسات مردم، خودش نه در خدمت اشخاص و افراد، بلكه در خدمت مردم و در خدمت منافع ملي به معناي حقيقي باشد، اين ارتش خيلي ارزش دارد؛ اين ارتش شماييد. من مورد ديگري را واقعاً سراغ ندارم. حالا در اين كشورهايي كه تازه انقلاب كردهاند، ببينيم چه به ثمر خواهد نشست و چه كار خواهند كرد؛ ولي تا الآن من واقعاً چنين ارتشي سراغ ندارم؛ ارتشي كه نه در خدمت قدرتطلبيهاي شخصي است، نه براي شخص ميميرد. اين را من بايد تأكيد كنم؛ نه خدا راضي است، نه احكام اسلام اجازه ميدهد كه ما بگوييم ارتش ما، يا نيروهاي مسلح ما، يا عناصر ما، براي خاطر فلان آدم بميرند؛ نه! بله، براي خاطر اسلام، همه بميرند؛ فلان آدم هم براي خاطر اسلام بميرد. براي برافراشته نگهداشتن پرچم استقلال كشور - كه كشور اسلامي است - همه آماده باشند براي مردن در اين راه؛ كه اين مردن، اسمش شهادت است. در اين صورت، اين ارتش ميشود ارتش الهي و معنوي؛ اين ارتش ميشود ارتش اسلامي؛ اين همان شجرة طيبهاي است كه بنده گفتم. از اول انقلاب تا امروز، هدف اين بوده. و خوشبختانه ما به اين هدف، هي نزديك و نزديكتر شدهايم؛ ... امروز ارتش ما از بيست سال پيش، از پانزده سال پيش جلوتر رفته؛ از اول انقلاب كه خيلي جلوتر رفته. اين يك حركتِ خوب است؛ اين حركت را بايستي استمرار بدهيد. اين حركت، حركتي است كـه سعادت دنيا و آخرت در آن است.1 ۹۱/۰۲/۰۳ بيانات در جمع فرماندهان نيروي زميني ارتش
تدبير ش 75 خرداد 91
آثار عزت در فرد و جامعه
وقتي كه عزت شامل حال يك انسان، يك فرد يا يك جامعه ميشود، مثل يك حصار عمل ميكند؛ مثل يك باروي مستحكم عمل ميكند؛ نفوذ در او، محاصرة او، نابود كردن او براي دشمنان دشوار ميشود؛ انسان را از نفوذ و غلبة دشمن محفوظ نگه ميدارد. آن وقت هرچه اين عزت را در لايههاي عميقتر وجود فرد و جامعه مشاهده كنيم، تأثيرات اين نفوذناپذيري بيشتر ميشود. كار به جايي ميرسد كه همچنان كه انسان از نفوذ و غلبة دشمن سياسي و دشمن اقتصادي محفوظ ميماند؛ از غلبه و نفوذ دشمن بزرگ و اصلي، يعني شيطان هم محفوظ باقي ميماند. آن كساني كه عزت ظاهري دارند، اين عزت در دل آنها، در درون آنها، در لايههاي عميق وجود آنها نيست؛ لذا در مقابل شيطان بيدفاعند، نفوذپذيرند. ... بنابراين اگر عزت نفس در درون لايههاي عميق وجود انسان نفوذ كرد، آن وقت شيطان بر انسان اثر نميگذارد؛ هواهاي نفس در انسان اثر نميگذارد؛ شهوت و غضب، انسان را بازيچة خود قرار نميدهد.3 3. 14/03/91 بيانات در مراسم گراميداشت بيست و سومين سالگرد رحلت امام خميني(ره)
اثر كارهاي خالصانه و بي هياهو در كل بناي جمهوري اسلامي
مرحوم آقاي حاج عبدالله والي يكي از آدمهايي است كه قطعاً در تاريخ انقلاب و تاريخ كشور اسمش خواهد ماند و نامش به نيكي ياد خواهد شد؛ خداوند درجاتش را عالي كند.
من با اينكه ايشان را از نزديك نديده بودم و هيچ يادم نميآيد كه با ايشان ملاقاتي داشته باشم، اما دورادور ايشان را ميشناختم؛ ميدانستم كه در بشاگرد مشغول خدمات با ارزشي هستند. ... قبل از انقلاب مثل اينكه اينجا بهكل وجود خارجي نداشت، يعني دستگاههاي حكومتي اصلاً به آنجا اعتنايي نداشتند.
آنوقت بعد از انقلاب، يك مـرد جـوانِ مؤمنِ انقلابـي پـا مـيشـود مـيرود آنـجـا، هـمـه دلبستگيهايش را، از شهر و خانه و زندگي، به مركز مأموريت منتقل ميكند و برادرهايش را هم ميكشاند، دنبال خودش ميبرد. شما هم انصافاً ايستاديد.... شما زندگي و خانواده و زن و بچه و مادر و پدر و همه اينها را گذاشتيد اينجا، رفتيد آنجا بي سرو صدا مشغول خدمت شديد، نه جايي ثبت كرديد، نه جايي تابلو زديد. بعضيها هستند، هر كاري ميخواهند بكنند، قبل از اينكه كار انجام بگيرد، تابلويش را ميزنند! مدتها اين تابلو آنجاست، هيچكاري هم انجام نگرفته. بعضيها هم نه، كار را انجام ميدهند، هيچ تابلويي هم ندارد. كار مرحوم حاج عبدالله والي و شما از اين نوعِ دوم است؛ يعني بي تابلو رفتيد و براي خدا كار واقعي كرديد؛ اينها خيلي با ارزش است. شما بدانيد! اينجور كارهاي بي سروصدا و خاموش و خالصانه، نه فقط براي شما پيش خداي متعال درجه و مرتبه درست ميكند، بلكه در كل بناي جمهوري اسلامي اثر ميگذارد؛ مثل سيماني است كه در يك بنايي تزريق كنند و آنرا مستحكم كنند. با انجام اينجور كارهاي مخلصانه، بناي جمهوري اسلامي مستحكم ميشود بدون اينكه كسي بفهمد. يعني وقتي در گوشه و كنار كشور، در بين مردم، كساني هستند كه كار را براي خدا ميكنند، كار را مخلصانه انجام ميدهند، دنبال هياهو و جلبنظر اين و تحسين آن نيستند، يكي از خواصش اين است كه اصلاً خود اين بنا را مستحكم ميكند؛ مثل روحي كه در يك كالبدي بدمند. بنابراين، اين كارهاي شما اينجور ارزش دارد.8 8. 26/03/91 (گزارش خبري)بيانات در ديدار خانواده مرحوم حاج عبداللَّه والي
تدبير ش 82 ارديبهشت و نيمه اول خرداد92
ضرورت حفظ روحية جهادي
كساني اميدوار بودند جوانهاي ما را از دين جدا كنند؛ طمع داشتند جوانهاي ما را سرگرم شهوات زندگي، ماديگري و امثال اينها كنند؛ اشتباه كردند. امروز عرصة جواني ما، طبقة جوانان ما، از لحاظ كميت و كيفيت، نسبتشان از مسنترها اگر بيشتر نباشد، كمتر نيست. جوانهاي مؤمنِ امروز ما و كساني كه دل در گرو انقلاب دارند، كه نه امام را ديدند، نه انقلاب را درك كردند، نه دوران دفاع مقدس را ديدند، انگيزهشان، همتشان از جوانهاي دورة دفاع مقدس بيشتر نباشد، كمتر نيست؛ اين را بنده از روي علم و اطلاع عرض ميكنم؛ تحليل نيست، حدس نيست. كارهاي بزرگي كه امروز جوانهاي ما در عرصة ملي و در بخشهاي گوناگون دارند انجام ميدهند، گاهي زحمتش، فشارش، حتّي خطرش، بيشتر از آن كاري است كه در دوران دفاع مقدس انجام ميدادند، يا بايد انجام ميدادند. اين روحيه را بايد حفظ كرد.9 9. ۹۲/۰۲/۲۵ بيانات در ديدار اقشار مختلف مردم
تدبير ش87 - اسفند92 و فروردين93
راههاي تحقق اهداف والاي جامعة اسلامي
قطعاً ذهن محدود بشري نميتواند ابعاد شخصيّتهاي آسماني و افلاكي از قبيل فاطمة زهرا(س) را محاسبه و اندازهگيري كند؛ ... عقلها توان اين را ندارند كه اين ابعاد معنوي را تقويم كنند، تقدير كنند، اندازهگيري كنند؛ لكن ميشود از رفتارها الگو گرفت. مقامات معنوي، يك مسئله است؛ رفتارهايي كه جلوي چشم ماست، يك مسئلة [ديگر] است. نـه بـه اين معنا كه مـا قادر باشيم نسخة دوّم آن رفتارهـا را از خـودمـان بُروز بدهيم، ايـن نيست؛ امّـا ميتـوان دنبالهرو بـود. اميرالمؤمنين فرمود: «اَلا وَ اِنَّكُم لا تَقدِرونَ عَلي ذلِك وَ لكِن اَعينوني بِوَرَعٍ وَ اجتِهادٍ وَ عِفَّةٍ وَ سُدادٍ»؛ (نهجالبلاغه، نامة ۴۵) بعد از آنكه شيوة زندگي خود را - كه در آن مقام والا، با آن همه امكانات، با آنچنان زهدي زندگي ميكند - بيان كرد، فرمود: شما نميتوانيد مثل من رفتار كنيد؛ امّا ميتوانيد به من كمك كنيد؛ با چه چيزي؟ «بِوَرَعٍ»، با ورع خودتان، با پرهيز خودتان از گناه، با اجتهاد و كوشش و تلاش خـودتـان؛ اينها وظيفة مـن و شماست. هدفها را براي ما ترسيم كردند، هم هدفهاي فردي و شخصي را، هم هدفهاي اجتماعي و سياسي و كلّي را. در هدف شخصي، رسيدن به اوج مقام كرامت انساني هدف والاي ماست؛ همه هم وعده داده شدهاند كه بتوانند اين پرواز بلند و بيحد را انجام بدهند؛ توانايي شما جوانها از ما هم بيشتر است. اين اهداف شخصي است.
اهداف بزرگ اجتماعي، ايجاد حيات طيّبة اسلامي و جامعة اسلامي[است]؛ جامعهاي كه افراد خود را فرصت بدهد كه بتوانند بهسوي ايـن هدف حـركت كنند: جامعة آبـاد، جامعة آزاد، جامعة مستقل، جامعة داراي اخلاق والا، جامعة متّحد، يكپارچه، جامعة متّقي و پرهيزگار؛ اينها اهداف جامعة اسلامي است. دنيايي كه مقدّمة آخرت است، دنيايـي كـه انسان را نـاگـزيـر بـه بهشت ميرساند، ايجاد يك چنين دنيايي هدف كلان اجتماعي و سياسي اسلام است؛ اينها را در مقابل ما ترسيم كردند. راه آن چيست؟ چهجور ميشود به اين هدفها رسيد؟ همينطور كه فرمود: «اَعينُوني» - فرمايش، فرمايش اميرالمؤمنين است - به من كمك كنيد؛ يعني آنچه را كه اميرالمؤمنين در زندگي خود و تلاش و جهاد خود، همه را در اين راه مصرف كرد، و آن عبارت است از ايجاد چنين دنيايي براي بشريّت در طول تاريخ؛ كمك كنيد به من كه اين هدف انجام بگيرد. چهجور «بوَرَعٍ»، با ورع؛ «وَ اجتِهادٍ»، با كوشش، با تلاش، تنبلي ممنوع است، بيكارگي ممنوع است، خسته شدن ممنوع است، مأيوس شدن ممنوع است. اين حركت عظيم وقتي انجام بگيرد، آنوقت شما دل مبارك فاطمة زهرا(س) را شاد ميكنيد، دل اميرالمؤمنين را شاد ميكنند؛ چون آنها براي همين هدف آن همه تلاش كردند، آن همه مجاهدت بهخرج دادند.15 15. ۹۳/۰۱/۳۱ بيانات در ديدار مداحان اهلبيت(ع) در سالروز ولادت حضرت فاطمةزهرا(س)
تدابيرحذفی ش89 - تير و مرداد 93
استفاده از فضاي معنوي رمضان در ارتباطات با خود و ديگران تکرار در الف1
فضاي رمضان، فضاي صفا و معنويت و صدق و اخلاص است. از اين فضا سعي کنيم حدّاکثر استفاده را بکنيم؛ هم در آنچه ارتباط قلبي ما با خداست، اين رابطة معنوي را، رابطة شخصي را با خداي متعال در اين ايام تقويت کنيم - که برترين و بزرگترين فايده و نفع براي هر انساني، تقويت اين رابطه است - هم براي زندگي جاويد ما و حيات اخروي ما، که زندگي واقعي آنجا است؛ هم براي آن مفيد است، هم براي همين زندگي نقدِ حاضر ما مفيد و اثربخش. علاوة بر اين، سعي کنيم از اين فضاي معنويت و صفا که در ماه رمضان در سطح جامعه عموميت دارد، براي ارتباطات صحيح و معنوي ميان خودمان و ديگران استفاده کنيم و تصميمهاي درست بگيريم، اقدامهاي درست بکنيم؛ خوشبيني را، اعتماد را، ايجاد محبّت را، خيرخواهي نسبت به يکديگر را در ارتباطات خودمان دخالت بدهيم، و اين بهره را از ماه رمضان ببريم که در روابط اجتماعي و روابط انساني، يک تلطيفي بهوجود بياوريم؛ و فضاي زندگي را، فضاي کشور را، يک فضاي نورانيتري بکنيم؛ اين هم از عهدة يکايک ما برميآيد؛ شما که استاد هستيد و داراي جايگاه علمي برتري هستيد و طبعاً بر روي محيط پيرامون خودتان - چه دانشجو و چه غير دانشجو - ميتوانيد در اين زمينه تأثير بيشتري بگذاريد.4 4. ۹۳/۰۴/۱۱ بيانات در ديدار اساتيد دانشگاهها(در چهارمين روز ماه مبارک رمضان ۱۴۳۵)
تدبير ش91 – آبان و آذر 93
افتخارات دانشگاه امام علي(ع) تکرار در ز6 – ب2
اين دانشگاه که به نام مبارک اميرالمؤمنين(ع) مزين است، افتخارات زيادي دارد. اين شهدايي که در اينجا تصوير نوراني آنها را مشاهده ميکنيم، اينها همه از اين دانشگاه برخاستند، در اينجا تربيت شدند و توانستند نقش ايفا کنند. در ميان رزمندگان ما و شهداي عزيز ما تعدادي از جوانان دانشجوي اين دانشگاه هم حضور داشتند؛ اين دانشگاه جاي بابرکتي است، جاي مبارکي است؛ اين دانشگاه محلّ پرورش و رشد انسانهايي است که امروز ملّت ايران به وجود آنها ميبالد و آنها را ماية اقتدار معنوي خود بهحساب ميآورد؛ اين را قدر بدانيد و به اينکه در يک چنين مرکزي مشغول آمادهسازي خودتان هستيد افتخار کنيد.5
5. ۹۳/۰۸/۲۶ بيانات در هشتمين مراسم دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه افسري امام علي(ع) ارتش جمهوري اسلامي ايران
تدبير ش93 – اسفند93 و فروردين94
ابتکارات زيرکانة اسلامي تکرار در الف1
ايراني زيرکِ مسلمان، نوروز باستاني را با عقيدة خود و به شکل دلخواه خود، تغيير داد؛ قالب نوروز و صورت نوروز را نگه داشت، محتواي آن را عوض کرد. نوروز باستاني، نوروز پادشاهان بود؛ فرصتي براي سلاطين و حکّام مستبد بود؛ براي اينکه شکوه خود و عظمت ظاهري خود را به رخ ملّتها بکشانند و بنشينند از آنها هديه بپذيرند. حتّي در زمان بنياميه و بنيعبّاس که نوروز به دربارهاي خلافت اموي و عبّاسي وارد شد، همان رفتار و سيرة پادشاهان و کسرايان فارسي باستان در دربار آنها عمل ميشد. امّا ايراني مسلمان، اين نظم را، اين قالب را بهنفع خود تغيير داد؛ اگرچه اين تغيير بهصورت دفعي انجام نگرفته است امّا شما امروز بعد از گذشتن قرنها، مشاهده ميکنيد که نوروز بهانهاي و وسيلهاي است براي ارتباط قلبي ميان مردم و ميان مبدأ عظمت و عزّت، يعني ذات مقدّس باريتعالي. در نوروز ايراني، حقيقت نوروز يک حقيقت مردمي است؛ مردم بهمناسبت نوروز با يکدگر با صفا و محبّت رفتار ميکنند؛ به يکديگر تبريک ميگويند و هديه ميدهند. رسم و سنّت باستاني و پادشاهي، امروز بعد از گذشت سالها و قرنها، در نوروز وجود ندارد. در ايام نوروز و تحويل سال نو، شلوغترين و پرازدحامترين مراکز در کشور پهناور ما عبارت است از بارگاههاي مقدّس ائمّه و امامزادگان(ع). ديشب ـ در نيمة شب ـ در اين آستان مقدّس، صدها هزار مؤمن با دلهاي پاکيزه، متوجّه مرکز عظمت و قدرت شدند، با خداي خود سخن گفتند، از گردانندة حالها گردش نيکوي حالت خود را طلب کردند و مراسم ديني به جا آوردند؛ بنابراين، اين نوروزي که امروز ما داريم، نوروز باستاني نيست، نوروز ايراني است؛ نوروز ملّت مسلماني است که از قالب اين مراسم کهن، توانسته است براي خود سرمايهاي فراهم کند و به سمت هدفهاي خود پيش برود.
اميدواريم خداوند متعال به ملّت عزيز ايران کمک کند تا اين ابتکارات زيرکانة اسلامي را در همة مسائل و در همة موارد به کار ببندد. لذا امسال که ايام نوروز با شهادت بانوي بزرگ جهان اسلام، حضرت فاطمة زهرا(س) مصادف است، يقيناً مراسم نوروز نبايد هيچگونه منافاتي با تکريم و احترام به نام آن بزرگوار و ياد آن بزرگوار داشته باشد؛ و يقيناً منافاتي پيدا نخواهد کرد.9
9. ۹۴/۰۱/۰۱ بيانات در حرم مطهر رضوي در اولين روز سال ۱۳۹۴
بصيرت انقلابي و پايبندي ديني ارتش جمهوري اسلامي ايران تکرار در و2
يکي از خصوصيات ارتش جمهوري اسلامي ايران، بصيرت انقلابي و ديني است. پايبندي ديني است، تعهّد ديني است. اين خيلي حرف بزرگي است. معناي تعهّد ديني اين است که ارتش به همة موازيني که اسلام براي نيروهاي مسلّح و براي فعّاليتهاي نظامي مقرّر کرده است، پايبند است. ارتشهاي دنيا آنوقتي که در يک عرصهاي احساس پيروزي ميکنند، مهارگسيخته وارد ميدان ميشوند، کارهايي از آنها سر ميزند که شرمآور است و نمونههايش را در جاهاي مختلف ديدهايم. اين مال آنوقتي است که احساس پيروزي ميکنند ـ که به صغير و کبير رحم نميکنند ـ آنوقتي هم که احساس خطر ميکنند، باز به نوعي ديگر دست به کارهايي ميزنند و اقداماتي ميکنند که از نظر شرع مقدّس اسلام جرم است و از نظر قوانين بينالمللي هم امروز جرم است. البتّه قدرتمندان، نه به قوانين بينالمللي اعتنا ميکنند، نه به قوانين انساني اعتنا ميکنند؛ سلاحهاي ممنوعه را بهکار ميبرند و غير نظاميان را هدف قرار ميدهند که در جنگهايي که آمريکا مستقيم يا غير مستقيم در آنها وارد بود، از اين جنايتها بهوفور اتّفاق افتاد. اين وضع ارتشهاي دنيا است.
ارتش جمهوري اسلامي ايران و نيروهاي نظامي وابستة به جمهوري اسلامي، پايبند به تعهّدات اسلامياند؛ نه در پيروزي طغيان ميکنند، نه در هنگام خطر دست به کارهاي ممنوع و ابزارهاي ممنوع ميزنند. مدّتهاي طولاني شهرهاي ما ـ چه شهرهاي مرزي و چه بعداً حتّي تهران و اصفهان و بسياري از شهرهاي ديگر ـ زير تهاجم وحشيانه و کور موشکهاي صدّامي قرار داشت؛ در محلّات مختلف همين شهر تهران، موشکهاي صدّامي ميآمد؛ موشکهايي که بهوسيلة کشورهاي اروپايي تجهيز شده بود و فروخته شده بود، بهوسيلة آمريکاييها هدايت ميشد؛ اهداف به آنها نشان داده ميشد؛ اهداف نظامي با عکسبرداريهاي هوايي در اختيار دشمن قرار ميگرفت، اين موشکها ميآمدند به شهرهاي ما ميخوردند و مردم بيدفاع را، مردم غير نظامي را تارومار ميکردند؛ خانهها را ويران ميکردند. ما بعد از گذشت مدّتي توانايي پيدا کرديم که مقابلةبهمثل کنيم؛ ما هم توانستيم موشک به دست بياوريم، ما هم توانستيم مقابلهبهمثل کنيم؛ ميتوانستيم شهرهايي را که در بُرد موشک ما بود ـ که از جملهاش خود بغداد بود ـ بزنيم؛ امام به ما گفتند که اگر خواستيد به يک نقطة غير نظامي ـ غير پادگان و امثال اينها ـ بزنيد، حتماً بايد قبلاً بهوسيلة راديو اعلام بکنيد که ما ميخواهيم فلانجا را بزنيم تا مردم کنار بروند. شما ملاحظه کنيد؛ يک چنين تقيداتي در دنيا معمول نيست.
نيروهاي مسلّح بسياري از کشورها ـ يا تا آنجايي که ميشناسيم تقريباً همة کشورها ـ اين تقيدات را ندارند؛ امروز نمونهاش را شما در يمن ملاحظه ميکنيد؛ چندي قبل در فلسطين ديديد؛ در غزّه ديديد؛ در لبنان ديديد؛ در نقاط ديگر مشاهده کرديد؛ اين ملاحظات را نميکنند، امّا نيروي مسلّح متعبّد به قوانين اسلامي، اين رعايتها را ميکند. ما اگر گفتيم ـ که گفتهايم ـ که از سلاح هستهاي استفاده نميکنيم، بهخاطر همين تقيدات است، بهخاطر همين پايبندي به تعبّد اسلامي و مقرّرات اسلامي و قوانين اسلامي است. اين يکي از برترين خصوصيات نيروهاي مسلّح جمهوري اسلامي است.13 13. ۹۴/۰۱/۳۰ بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان و کارکنان ارتش جمهوري اسلامي ايران به مناسبت روز ارتش
تدبير ش95 – تير و مرداد 94
انديشة امام خميني(ره) در حفظ جريان اصيل ايماني تکرار در الف 8 - و6
امام بزرگوار جريان اصيل انقلاب را با بهرهگيري بجا و مناسب از اين حادثه تعيين کرد، آن مسير را در مقابل ملّت ايران قرار داد، و راه انقلاب را ـ که همان اوايل داشت منحرف ميشد و ميخواستند آن را به شرق و غرب بچسبانند ـ تعيين کرد، انقلاب را نجات داد؛ اين، برکت اين حادثه بود. بله، هزينه داديم، شخصيتهاي برجستهاي را از دست داديم، شکّي نيست، امّا بايد ديد تأثير اين چيست. ملّت مسلمان، در طول تاريخ ۱۴۰۰ساله، هنوز مديون خون شهيدان کربلاست؛ هزينه از دادن حسينبنعلي بالاتر؟ جاني از جان ياران حسين عزيزتر؟ اينها را دادند، اين هزينه انجام گرفت امّا اسلام ماند، قرآن ماند، جريان اصيل ايماني در جامعه باقي ماند؛ همين قضيه در ماجراي هفتم تير هست، در ماجراي شهداي ديگر ما هست.2 2. 06/04/94 بيانات در ديدار خانوادههاي شهداي هفتم تير و جمعي از خانوادههاي شهداي استان تهران
شکست دشمن وعده الهی است
بیانات در دیدار مسئولان نظام 2/3/1397
ما در شکست دشمن شک نداریم؛ بنده هیچ تردیدی ندارم. هرکسی که با معارف اسلامی آشنا باشد میداند که «اِن تَنصُرُوا اللهَ یَنصُرکُم»،وَ لَیَنصُرَنَّ اللهُ مَن یَنصُرُه؛ یا همین آیهای که تلاوت کردند که «وَ مَا النَّصَرُ اِلّا مِن عِندِ الله»،اینها مسلّم است و در این تردیدی نیست. میدانیم که شکست میخورند؛ میدانیم که سرنوشت رئیسجمهور کنونی هم بهتر از سرنوشت اَسلافش بوش و نئوکانها و دوروبریهای ریگان و بقیّه نخواهد بود؛ این هم مثل همانها در تاریخ گم خواهد شد و جمهوری اسلامی سربلند باقی خواهد ماند؛ در این هیچ تردیدی نداریم. ولیکن طبق سنّت الهی، یک وظایفی بر عهدهی ما است؛ هرگز این نتیجهی قطعی که پیشرفت و نصرت الهی نسبت به جمهوری اسلامی است، نباید ما را از وظایفمان غافل کند. یک وظایفی بر عهدهی ما است که اگر این وظایف را انجام ندهیم، نمیتوانیم به آن نتایج مطمئن باشیم؛ باید وظیفهمان را انجام بدهیم. خب، ما میخواهیم دربارهی این وظایفِ کنونیِ خودمان یک مقداری امروز اینجا بحث کنیم و این بحث به ما کمک کند تا در بخشهای مختلف، در ردههای مختلف -الحمدلله همهی مسئولین هم تشریف دارید- یک همفکریای در این زمینهها به وجود بیاید. موضوع را در دو بخش ملاحظه میکنیم: یکی رفتاری که در قبال آمریکا و برجام و مدّعیان مقابل خودمان بایستی داشته باشیم(این یک بحث است) یک بحث دیگر این است که در داخل کشور چگونه حرکت کنیم و چهکار کنیم که بتوانیم قدمها را محکم برداریم و به نتایج مورد نظر برسیم؛ دو بخشِ بحث اینها است. بنده سعی میکنم با استفاده از فرصت و وقت، تا آن مقداری که میتوانیم انشاءالله این دو بخش را تبیین کنم.
انقلابی ماندن و انقلابی حرکت کردن
بیانات در دیدار جمعی از دانشجویان 1397/3/7
در مجموعهی انقلاب، از اوّلِ انقلاب یک تفکّر غلطی وجود داشت و آن این بود که انقلاب، تا وقتِ تشکیل نظام است؛ وقتی که نظام تشکیل شد و نهادها و مقرّرات و دیوان سالاری و مانند اینها مستقر شد، دیگر انقلاب برود دنبال کارش؛ دیگر کاری با انقلاب نداریم؛ انقلاب را هم معنا میکنند به تنش و دعوا و سروصدا و کارهای غیر قانونی و از این حرفها. یک چنین تفکّری مال امروز نیست و از روز اوّل پیروزی انقلاب یک چنین تفکّری وجود داشت؛ این تفکّر، غلط است.
انقلاب مراحلی دارد؛ آنچه در اوّل انقلاب در سال ۵۷ اتّفاق افتاد، مرحلهی اوّل انقلاب بود یعنی انفجار در مقابلِ نظامِ غلطِ باطلِ طاغوت و ایجاد یک نظام جدید بر مبنای آرمانها و ارزشهای نو و با لغت نو، با تعابیر نو، با مفاهیم نو؛ این مرحلهِی اوّل انقلاب بود. بعد در مرحلهی دوّم، این نظام بایستی ارزشها را محقّق کند؛ این ارزشها و آرمانهایی که حالا اشاره میکنم و بعضی را میگویم، باید در جامعه تحقّق ببخشد. به این ارزشها اگر بخواهد تحقّق ببخشد، یک دستگاه مدیریّتی لازم دارد که آن میشود دولت انقلابی. بنابراین مرحلهی بعد از نظام انقلابی، ایجاد دولت انقلابی است، دولتی که ارکان آن، انقلاب را از بن دندان باور کرده باشند و دنبال انقلاب باشند. بعد که این دولت انقلابی تشکیل شد، آنوقت بایستی بهوسیلهی اجرائیّات درست (قانون درست، اجرای درست) این آرمانها و ارزشهایی که مطرح شده، این آرزوهای بزرگ انقلابی، یکییکی در جامعه تحقّق پیدا کنند؛ آنوقت نتیجه میشود جامعهی انقلابی؛ یک جامعهی انقلابی به وجود میآید که این مرحلهی چهارم است. حرکت انقلابی، نظام انقلابی، دولت انقلابی، جامعهی انقلابی؛ این چهارم است . بعد که جامعهی انقلابی درست شد، آنوقت زمینه برای ایجاد تمدّن انقلابی و اسلامی به وجود میآید. حالا من تعبیر به «انقلابی» کردم؛ به جای کلمهی «انقلابی» میتوانید کلمهی «اسلامی» بگذارید؛ یعنی دولت اسلامی، جامعهی اسلامی، تمدّن اسلامی؛ این مراحلی است که وجود دارد.
انقلابی گری در بستر نظام
• بیانات در دیداری جمعی از دانشجویان 7/3/1397
البتّه انقلابی گری هم فقط در بستر نظام امکانپذیر است؛ این طرف قضیّه را هم توجّه داشته باشید. اینجور نباشد که بعضی نظام را نفی کنند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم؛ ارزشهای نظام، ارکان نظام، بنیان های نظام را زیر سؤال ببرند بهعنوان اینکه ما انقلابی هستیم. انقلابی گری به معنای ویران گری نیست. انقلابی گری یک مشی صحیح و عاقلانه و پُرانگیزه و پُرامید و شجاعانه به سمت اهداف والا است؛ این تعریف و معنای انقلابی گری است؛ و این فقط در بستر و مسیر نظام اسلامی یعنی نظام موجود امکانپذیر است؛ خارج از این امکانپذیر نیست. انقلابی گری، ساختارشکنی نیست؛ تخریب نظامِ ناشی از انقلاب نیست. این هم این مطلب.
صبر انقلابی مانند حضرت موسی
• بیانات در دیداری جمعی از دانشجویان 7/3/1397
همانطور که عرض کردم، حوصلهی انقلابی و صبر انقلابی، مثل خشم انقلابی است. وقتی که حضرت موسی بعد از پیغمبری آمدند به مصر و آن معجزه را نشان دادند و دعوت و این حرفها -خب، بنیاسرائیل منتظر بودند دیگر؛ از گذشته خبر داده شده بود که یک منجیای خواهد آمد و آن منجی هم موسیاست؛ حالا موسیآمده، منتظر بودند بمجرّدیکه موسیآمد، دستگاه فرعون کن فیکون بشود؛ نشده بود- قرآن میگوید آمدند پیش حضرت موسیو گفتند که «اوذینا مِن قَبلِ اَن تَأتِیَنا وَ مِن بَعدِ ما جِئتَنا»؛ تو که آمدی چه فرقی کرد؟ چه تفاوتی کرد؟ قبل از اینکه بیایی هم ما را آزار میکردند، زیر فشار بودیم، حالا هم که آمدی باز زیر فشاریم. ببینید! این آن حالت بیصبریِ بنیاسرائیل است؛ بیصبری. حضرت موسی گفت خب صبر کنید: اِنَّ الاَرضَ لله یورِثُها مَن یَشاءُ مِن عِبادِه وَ العاقِبَةُ لِلمُتَّقین؛ تقوا اگر داشته باشید، عاقبت مال شما است؛ صبر لازم است. این حالت را نباید داشته باشید؛ اینکه ما بگوییم چرا نشد، چهجوری شد، پا به زمین بزنیم، درست نیست. این مطلبی بود که حالا در این زمینه خواستیم عرض کنیم.
|