تدبير ش 40-41
از هيبت ابرقدرتها نترسيد
امروز شما درعرصهي ديگري هستيد؛ در عرصهي علم، در عرصهي پيشرفت از لحاظ روحيه، سازندگي خود و كشور و آمادگي براي دفاع. دشمنان، قدرتهاي بزرگ مستكبر جهاني... غالباً با تشر زندگي ميكنند، با نشان دادن ابّهت كارشان را به پيش ميبرند؛ هيبت خودشان را بر ملتها تحميل ميكنند، با هيبت خودشان آنها را از ميدان در ميبرند. از هيبت ابرقدرتها نترسيد. هيبت معنوي شما در دل آنها، بيشتر از هيبت مادي آنها در دل ملتهاست. شما وقتي به ايمان خود، به آمادگيهاي خود، به دانش خود، به تدبير خود، به حساب و كتاب مدبرانه و مديرانهي خود تكيه ميكنيد، آن وقتي كه ارزشهاي عظيم برآمدهي از دل انقلاب را اجر مينهيد و به آنها اعتناء ميكنيد، ايمان خودتان را با آنها حفظ ميكنيد، آنچنان ابّهتي در دل همهي ملتها از شما حاصل ميشود كه از ابّهت آنها در دل ملتهاي بيخبر بيشتر است5. 5. 26/01/88 بيانات در مراسم مشترك دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه امام حسين (ع)
در كسوت با شكوه و شريف پاسداري، خودتان را از لحاظ معنوي بسازيد
امروز دشمنان ميدانند با ملت ايران، با اين جوانان مؤمن، با اين مردان مصمم، با اين مسئولان و دولتمرداني كه به پايبندي به ارزشها افتخار ميكنند، ملت ايران با چنين سرمايههاي ارزندهاي، از هيچ تشري، از هيچ هيبتي واهمه نميكند. اين را ميدانند. شما در كسوت با شكوه و شريف پاسداري، اين باور را در دل دشمن هر چه بيشتر كنيد. خودتان را از لحاظ معنوي بسازيد. بندگي خدا، خشوع در مقابل خدا موجب ميشود كه انسان در مقابل هيچ زورگويي خضوع نكند.
دلي كه مهابت الهي را، عزت الهي را درك كرده است، در خود احساس عزتي ميكند كه بزرگترين قدرتها در مقابل آن عزت، تاب مقاومت نميآورند. عبوديت خودتان را روز به روز بيشتر كنيد5. 5. 26/01/88 بيانات در مراسم مشترك دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه امام حسين (ع)
تدبير ش 55
عناصر اصلي شاکله و هويت حقيقي سپاه
دلهاي مشتاق به مجاهدت فيسبيلالله در هر عرصه و ميدان – زبانهاي صادق و نگاههاي حق بين و حق شناس، سه عنصر اصلي شاکله و هويت حقيقي سپاه پاسداران را تشکيل ميدهند. ... در شاکله معنوي سپاه، آتش اشتياق، دلهاي پاسداران را به خدا نزديک ميکند و صداقت و وفاداري آنان در نيت و گفتار و عمل، همچون کلمه طيبه رفعت ميگيرد و به سوي پروردگار تعالي مييابد. ... اين نگاه حق بين، در هر شرايطي حتي اوضاع غبارآلود و پرابهام، واقعيات صحنه را تشخيص ميدهد و وظيفه و راه عمل به وظيفه را درک ميکند.9 9. ۸۹/۰۴/۲۳ (گزارش خبري) بيانات درديدار نوزدهمين مجمع سراسري فرماندهان سپاه
ضرورت مراقبت روزافزون پاسداران
تبليغات شديد دشمنان و دنبالههاي داخلي آنان بر ضد سپاه پاسداران، نشانة مؤثر بودن سپاه در تداوم حرکت عزتمند و مقتدرانه ملت ايران است و پاسداران پرافتخار [نياز] به مراقبت روزافزون دروني، و احساس مسئوليت مداوم در قبال وظايف عظيم اين مجموعه دارند.۸۹/۰۴/۲۳ (گزارش خبري) بيانات درديدار نوزدهمين مجمع سراسري فرماندهان سپاه
تدبير ش 66 - تير 90
ايستادگي سپاه در پاسداري از انقلاب اسلامي پيروي از امام حسين (ع)
اين ابتكار جالب كه روزي به نام پاسدار را ارتباط بدهند با ميلاد مسعود سيدالشهداء(ع)، يك ابتكار پرمغز و جهتدهي است. بايد از كساني كه اول اين فكر به ذهن آنها رسيده است و ما را متوجه به اين معنا كردند، تشكر كرد؛ زيرا داعية سپاه پاسداران، داعية بزرگي است: پاسداري از انقلاب اسلامي، كه حالا مختصري عرض خواهيم كرد.
اين معنا ـ معناي پاسداري ـ با همة ابعاد آن، با همة ابزارها و وسايل ممكن، در وجود مقدس سيدالشهداء(ع) متجسد است؛ نه اينكه ديگران نكردند يا نخواستند بكنند، بلكه به اين معنا كه خانة پُرِ اين حركت در رفتار دوران دهسالة امامت سيدالشهداء(ع) تحقق پيدا كرده است. تمام راههايي كه ميشود فرزند پيغمبر از آن راهها استفاده كند براي حفظ ميراث عظيم اسلام - كه ميراث جد او و پدر او و پيروان راستين آنهاست - در زندگي سيدالشهداء محسوس است؛ ... بيانات امام را كه انسان نگاه ميكند، ميبيند حضرت عازم و جازم بوده است براي اينكه اين كار را به پايان ببرد. اينكه در مقابلة با حركت انحرافي فوقالعاده خطرناك آن روز، امام حسين عليه الصّلاة و السّلام ميايستد، اين ميشود يك درس، كه خود آن بزرگوار هم همين را تكرار كردند؛ يعني كار خودشان را به دستور اسلام مستند كردند: «انّ رسول الله قال: من رأي سلطانا جائرا مستحلاّ لحرمات الله ناكثا لعهد الله مخالفا لسنّة رسولالله يعمل في عبادالله بالاثم و العدوان فلم يغيّر عليه بفعل و لا قول كان حقاّ علي الله ان يدخله مدخله»؛( مقتل ابيمخنف، ص 85) حضرت اين را بيان كردند. يعني من وظيفهام اين است، كاري كه دارم انجام ميدهم، بايستي ابراز مخالفت كنم؛ بايد در جادة مخالفت و ايستادگي قدم بگذارم؛ سرنوشت هرچه شد، بشود؛ اگر سرنوشت پيروزي بود، چه بهتر؛ اگر شهادت بود، باز هم چـه بهتـر. يعنـي ايـنجـوري امـام حسين(ع) حركت كردند.
اين شد ايثار كامل و اسلام را هم حفظ كرد. همين حركت، اسلام را حفظ كرد. همين حركت موجب شد كه ارزشها در جامعه پايدار بشوند؛ بمانند. اگر اين خطر را نميپذيرفت، حركت نميكرد، اقدام نميكرد، خونش ريخته نميشد، آن فجايع عظيم براي حرم پيغمبر، دختر اميرالمؤمنين و فرزندان خاندان پيغمبر پيش نميآمد؛ اين واقعه در تاريخ نميماند. اين حادثهاي كه ميتوانست جلوِ آن انحراف عظيم را بگيرد، بايد به همان عظمت آن انحراف در ذهن جامعه و تاريخ، شوك ايجاد ميكرد و كرد.اين فداكاري امام حسين است.
البته به زبان هم گفتن اينها آسان است. كاري كه امام حسين(ع) كردند، يك كار فوقالعادهاي است. يعني ابعاد آن از آنچه كه ما امروز محاسبه ميكنيم، خيلي بالاتر است. ما جوانبش را، ريزهكاريهايش را غـالبـاً نديده ميگيريم. ... ايـن پـاسـداري امـام حسين است.
سپاه در واقع با اين نامگذاري، با لطافت ميخواهد بگويد كه من در اين راه قدم ميگذارم؛ خيلي خب! مبارك است و خيلي بزرگ و مهم است؛ جا هم دارد. ميشود آدمهاي عيبجو و نكتهبين و نكتهسنج بيايند بگويند فلان جا اين اشتباه بود؛ فلان جا غلط بود؛ فلان كس اينجوري رفتار كرد. بر همة جريانها و واحدها و آدمها و شخصيتهاي حقيقي و حقوقي ميشود ايراد گرفت؛ اما اگر منصفانه به حركت سپاه پاسداران نگاه كنيم، از روز اول تا امروز، ميبينيم انصافاً سپاه به قول خودش عمل كرده؛ حقاً و انصافاً سپاه در اين راه ايستاده است. آدمها ميآيند و ميروند؛ اما آن هويت جمعي محفوظ ميماند؛ يكسان است. 10 10. 13/04/90 بيانات در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران
ضرورت اهتمام براي جلوتر بودن نسلهاي آينده سپاه از نسلهاي گذشته
من در آخرين ديداري كه با عزيزان سپاهي داشتم، يك نكتهاي را عرض كردم كه آن نكته مهم است؛ فقط اشارهاي ميكنم و آن اين است كه گفتم: نسلهاي متجدد سپاه، متبدل سپاه، نسلهاي آيندة سپاه بايد سعي كنند يك قدم جلوتر و بالاتر از نسلهاي گذشته بردارند. يعني عالَم رو به رشد است؛ رو به تكامل است؛ حركت، حركت تكاملي است؛ پس جا دارد اگر ما انتظار داشته باشيم، توقع داشته باشيم كه جوانِ وارد شدة در سپاهِ امروز، از لحاظ معـرفت، بصيرت، آگـاهـي، فـداكـاري، آمادهبهكاري، درست كار انجام دادن، بجا كار انجام دادن، بهنگام كـار انجـام دادن – كـه اينـها خصوصياتي است كه سپاه از خودش در طول اين سالها نشان داده است - يك قدم سپاه را از نسل گذشته بالاتر ببرد. به سپاهِ امروز كه انسان نگاه كند، ببيند كه كيفيت بالاست. اين ممكن هم هست؛ نگوييد چطور چنين چيزي ممكن است؛ نه! كاملاً ممكن است. يعني شما نگاه كنيد به شرايطي كه آن روز بود: جنگي وجود داشت و حضور دشمن در خاك ما؛ چه قبل از جنگ تحميلي هشت ساله، حضور ضد انقلاب مسلح، چه بعد هم كه جنگ شروع شد؛ خود اين يك عامل و انگيزة قوياي بود كه آدمهاي بيتفاوت را هم حركت ميداد و ميآورد داخل آن صحنة عجيب و پرشور. امروز آن جنگ نيست؛ يك جنگ ظريفتري هست و البته خطرناكتري. آگاهي از اعماق اين جنگ يك توانايي بيشتر و هوشمندي بيشتري را ميطلبد. اگر ما ديديم امروز كساني وارد اين ميدان هستند و تلاش ميكنند و مبارزه ميكنند و با بصيرت در وسط ميدان ميايستند، پس جا دارد كه بگوييم اين از لحاظ انگيزه، از لحاظ عمل، كمتر از او نيست. اگر بهتر عمل كند، بهتر هم هست. در آينده هم همين جور ميتواند باشد؛ همت را اين بايد قرار داد.10 10. 13/04/90 بيانات در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران
هويت پاسداري به معناي يك مفهوم محافظهكارانه تلقي نشود
امروز من عرض ميكنم هويت سپاه كه هويت پاسداري است، به معناي يك مفهوم محافظهكارانه تلقي نشود. پاسداري يعني نگه داشتن، حفظ كردن. اين حفظ كردن را ميتوان با يك تفسير محافظهكارانه معنا كرد. يعني بگوييم وضع موجود انقلاب را حفظ كنيم؛ من اين را نميگويم. حفظ انقلاب به معناي حفظ وضع موجود نيست؛ چرا؟ چون انقلاب در ذات خود يك حركت پيشرونده است؛ آن هم پيشرفت پرشتاب؛ به كجا؟ به سمت هدفهاي ترسيم شده. هدفها عوض نميشوند. اين اصول و ارزشهايي كه بر روي آن بايستي ايستادگي كرد و براي آن جان داد، اصول و ارزشهايي هستند كه در اهداف، مشخص شدهاند. هدف نهايي، تعالي و تكامل و قرب الهي است. هدف پايينتر از آن، انسانسازي است؛ هدف پايينتر از آن، ايجاد جامعة اسلامي است با همة مشخصات و آثار، كه استقرار عدالت در آن باشد، توحيد باشد، معنويت باشد. اينها اهداف هستند. اين اهداف عوضشدني نيستند؛ يعني ما نميتوانيم بياييم مايه بگذاريم تا از هدف كم كنيم. بگوييم خيلي خب! يك روز ميخواستيم عدالت برقرار كنيم، حالا ميگوييم عدالت كه نميشود، يك نيمهعدالتي برقرار كنيم! نه! عدالت. اين، هدف است. توحيد، استقرار شريعت اسلامي بهطور كامل، اينها اهداف است، اينها تغييرپذير نيست. ليكن در جهت حركت به سمت اين اهداف، سرعتها قابل كم و زياد شدن است؛ شيوهها قابل تغيير يافتن است؛ تدابير ممكن است جورواجور باشد. در اين جهت، انقلاب پيشرونده و پيشبرنده است. حفظ انقلاب يعني حفظ همين حالت پيشروندگي و پيشبرندگي. پاسداري از انقلاب، به اين معناست. اگر ما اينجور نگاه كرديم و مفهوم پاسداري را اينجور فهميديم، آن وقت آن طراوت و شور و هيجاني كه در حركت پاسداري هست، مضاعف خواهد شد.
جوانِ امروز اكتفا نميكند به ظواهري كه حالا در جامعة ما به هر حال تا حدود زيادي هست؛ بلكه اعماق را، مغزها را، سيرتها را مورد توجه قرار ميدهد؛ دنبال آنها حركت ميكند. ايمانهاي عميق، آگاهيهاي بيشتر؛ اينها چيزهايي است كه ما بايد دنبالش باشيم. پس اين پاسداري است به معناي صحيح، به معناي كامل، به معناي درست؛ پاسداري از حركت انقلابي و پيشرفت انقلابي. ... بنابراين، پاسداري از انقلاب را به اين معنا بگيريم. به اين معناي متحول، متطور، پيشرونده.10 10. 13/04/90 بيانات در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران
ضرورت تحقق دو حركت پيشروندة دروني و بيروني براي جلوتر بودن نسلهاي آينده سپاه
اگر بخواهيم اين كار بشود،[جلوتر بودن نسلهاي آينده از نسلهاي گذشته] دو حركت در سپاه بايد انجام بگيرد: يك حركت، حركت دروني سپاه است؛ در درون خود، يعني خود را تكامل ببخشد. يك حركت، حركت به معناي يك جزء پيشبرندة مجموعة كل نظام و انقلاب است؛ يعني تأثيرگذاري در بيرون. اين دو تا حركت به موازات هم بايد پيش برود. اگر ما از آن حركت اول غافل بوديم، در درون مجموعة سپاه و خانوادة سپاه آن حركت پيشرونده و ترقيبخش و تعاليبخش را انجام نداديم، حركت دوم، يعني تأثير سپاه در پيشبرد مجموعة انقلاب، ناكام خواهد ماند. دست و پايي هم اگر بزند، دست و پاي غلطي خواهد بود؛ چون: «ذات نايافته از هستي بخش كي تواند كه شود هستيبخش» پس دو تا حركت لازم است: آن حركت دروني، هماني است كه فرماندة محترم سپاه، به ابعادي از آن اشاره كردند، كه درست است؛ من تأييد ميكنم؛ همين كارها بايد انجام بگيرد. اين حركت دروني يك بعد مادي و يك بعد معنوي دارد. بعد معنوي همين پرداختن به ارزشها به معناي حقيقي كلمه، يعني مشخص كردن شاخصهاي ارزشي پاسداري و عرضه كردن خود و ديگران بر اين شاخصها به قصد پيشرفت، به قصد صيرورت صحيح و كامل به سمت آن هدفهاست. اين بعد معنوياش است؛ بعد مادياش هم همين كارهاي خوبي است كه در سپاه دارد انجام ميگيرد؛ بعد تشكيلات، بعد علمي و تحقيقاتي، بعد ساخت و ساز و توليد، بعد آموزشهاي نظامي و نظاميگري و از اين قبيل. اينها همه بايد در كنار هم انجام بگيرد. يك مجموعة زندة پرنشاطِ هميشهجوان كه فرسودگي و پيري در آن راه ندارد، آن وقت از سپاه به وجود خواهد آمد كه خوشبختانه امروز زمينههايش آماده است؛ زيرساختهايش آماده است؛ تجربياتش موجود است؛ انگيزههايش بحمدالله هست. اين ميشود حركت دروني. اين مجموعه به عنوان يك مجموعة شاخص، يك خط الگوي روشن وجود خواهد داشت. ممكن است كساني از جوانهاي ما، از مردم ما وارد سپاه هم نشوند، اما اين الگو را براي زندگي خودشان انتخاب كنند. ... بعد نوبت به تأثير اين حركت در حركت مجموعة انقلاب ميرسد. اين هم به خودي خود حاصل خواهد شد. وقتي يك مجموعة زنده، پرنشاط، باطراوت، پيشرونده، بشدت پايبند به مباني و اصول و ارزشها در نظام وجود دارد و دارد حركت ميكند و زنده است و همه جا را ميبيند و آگاهي دارد و بصيرت دارد و تأثير ميگذارد، اين قهراً در پيشبرد مجموعه اثر تعيين كننده خواهد داشت. و ما به اين حركت سازنده و پيشرونده و متكامل احتياج مبرم داريم. يعني اسلام، امروز نيازمند به اين حركت است.10 10. 13/04/90 بيانات در ديدار فرماندهان سپاه پاسداران
تدبير ش87 - اسفند92 و فروردين93
عوامل سَلب آرامش روحي زنان در خانواده
نگاه کنيد ببينيد عوامل سَلب آرامش و سکينة روحي زن در خانواده چه چيزهايي است؟ دنبال اين باشيد که با قانون، با روشهاي تبليغي، با روشهـا و شيوههاي گوناگون، اينها را برطرف کنيد. اين، اساس قضيه است. زن در خانه ماية آرامش است؛ ماية آرامش مرد و ماية آرامش فرزندان؛ دختر و پسر. اگر خود زن برخوردار از آرامش رواني و روحي نباشد، نميتواند اين آرامش را به خانواده بدهد. زني که مورد تحقير قرار بگيرد، مورد اهانت قرار بگيرد، مورد فشار کار قرار بگيرد، نميتواند کدبانو بـاشد؛ نميتواند مديـر خانـواده باشد؛ درحاليکه زن، مدير خانواده است. اين مسئلة اصلي است. اين يکي از آن اصليترين مسائل است، که خب! در محيط زندگي ما - چه محيطهاي قديمي ما، چه محيطهاي جديد ما - چندان مورد توجّه قرار نگرفته است و بايد مورد توجّه قرار بگيرد. تصوّر از زن در خانه، تصوّر يک موجود درجة دويي [است] که موظّف به خدمتگزاري به ديگران است؛ اين تصوّر بين خيليهـا هست – حالا بعضيهـا به زبـان ميآورند، بهرو ميآورند، بعضيها هم به رو نميآورند، امّا در دلشان اين است - اين درست نقطة مقابل آن چيزي است که اسلام بيان کرده است. من مکرّر عرض کردهام اين حديث معروف را که «اَلمَرأَةُ رَيحانَةٌ وَ لَيسَت بِقَهرَمانَة»؛(نهجالبلاغه، نامة۳۱) قهرمان، در تعبيرات رايج عربي، به آن کارگزار ميگويند؛ مثل «اَمَرَ قَهرِمانَهُ بِکَذا»؛ مثلاً فلان صاحب ملک و املاک فراوان به قهرمان خودش، يعني آن کسي که کارگزار امور اين املاک است، گفت: به اين ميگويند «قهرمان». در اين حديث ميگويد: خيال نکن زن کارگزار تو داخل خانه است که بايد کارهاي خانه را [انجام دهد]؛ اينجوري نيست. خب! ببينيد، اين خودش يک فصلي است که از آن چندين فصل گشوده ميشود: مسئلة احترام کار زن در خانه و عدم الزام او، مجبور نبودن او، قابل خريداري شدن اين کار يعني قابل مبادلة با پول؛ اين است. اينها چيزهايي است که خب، در اسلام هست، در فقه اسلام هست؛ ... واقعاً فقه ما فقه مترقّي و برجستهاي است. يک چيزهايي از آن را بعضي ميگيرند، يک چيزهايي از آن را فراموش ميکنند، يک چيزهايي را هم بهخاطر هماهنگي با اين افکار هوچيگرانة غـربـي از ايـنرو به آنرو ميکنند؛ ايـن را هم ديدهايم ما.14 14 ۹۳/۰۱/۳۰ بيانات در ديدار بانوان برگزيده كشور درآستانة ميلاد باسعادت حضرت فاطمة زهرا(س)
تدبير ش93 – اسفند93 و فروردين94
پايبندي نيروهاي مسلّح به مباني اسلام و قوانين الهي
امروز دشمنان ما، جمهوري اسلامي را متّهم ميکنند به دخالت در اينجا و آنجا، که اين خلاف واقع است؛ چنين چيزي وجود ندارد؛ ما در هيچجا دخالت نميکنيم. ما در آنجايي که مورد تهاجم قرار بگيريم البتّه دفاع ميکنيم، دفاع جانانه! امّا دخالت نميکنيم. مـا از کسانـي و عواملي که به مردم بيدفاع حمله ميکنند، به غير نظاميها حمله ميکنند، کودکان را نـابود ميکنند، زنان را به قتل ميرسانند، خانههـا را خـراب ميکنند، متنفّريـم، اعلام بيزاري ميکنيم، اعلام برائت ميکنيم؛ اينها از اسلام چيزي نفهميدهاند، از وجدان انساني هم چيزي نفهميدهاند. خصوصيت نيروهاي مسلّح ما اين است که به مباني اسلام و قوانين الهي که در همهجا قانون الهي رايج است ـ حتّي در جنگ، يا در صلح ـ پايبند است. اين يکي از خصوصيات نيروهاي مسلّح ما است.
علّت اينکه امروز ارتش ما، سپاه ما، نيروهاي مسلّح ما در بين مردم محبوبيت دارند هم همين است: مردم ميبينند اينها مثل خودشان فکر ميکنند، مثل خودشان عمل ميکنند، اعتقاداتي مشابه اعتقادات خودشان دارند، براي همان چيزهايي دل ميسوزانند که مردم دل ميسوزانند؛ اين، ارتباط بين مردم و نيروهاي مسلّح را افزايش ميدهد. اين يک خصوصيت است.13
13. ۹۴/۰۱/۳۰ بيانات در ديدار جمعي از فرماندهان و کارکنان ارتش جمهوري اسلامي ايران به مناسبت روز ارتش
تدبير ش95 – تير و مرداد 94
بزرگترين مجاهدت پيروان اهلبيت(ع) مجاهدت با نقشههاي استکبار تکرار در و1 – و2
امروز به نظر ما مصداق مجاهدت که در مقابل ما مسلمانها، ما پيروان اهلبيت قرار دارد، عبارت است از: مبارزة با نقشههاي استکبار در منطقة اسلامي؛ امروز بزرگترين مجاهدت اين است. با نقشههاي استکبار بايد مبارزه کرد. اين نقشهها را بايد اوّل شناخت، اوّل بايد دست دشمن را بخوانيم، بدانيم چهکار ميخواهد بکند؛ بعد بنشينيم برنامهريزي کنيم و با اهداف دشمن مبارزه کنيم. فقط هم حالت دفاع و انفعال نيست. مبارزه اعم است از دفاع و هجوم؛ يکوقت لازم است انسان در مواضع دفاعي قرار بگيرد، يکوقت هم لازم است در مواضع هجومي قرار بگيرد؛ در هردو حالت هدف عبارت است از مبارزة با برنامههاي استکبار که دشمن اساسي و اصلي است در اين منطقه؛ و هم در کلّ منطقة اسلامي، بهخصوص در اين منطقهاي که غرب آسياست. اين منطقهاي که اروپاييها اصرار دارند اسم آن را بگذارند خاورميانه؛ يعني خاور را، شرق را به نسبت اروپا ميسنجند. يکجا شرق دور است، يک جا شرق ميانه است، يک جا شرق نزديک است؛ اين تکبّر اروپاييها را ببينيد! از اوّل اينجا شده «خاورميانه»؛ اسم خاورميانه غلط است؛ اينجا غرب آسياست. آسيا يک قارّة بزرگي است، ما در غرب آسيا قرار داريم. اين منطقه منطقة بسيار حساسي است؛ منطقهاي است از لحاظ راهبردي مهم، از لحاظ نظامي مهم، از لحاظ منابع زيرزميني مهم، از لحاظ ارتباط بين سه قارّه ـ آسيا و اروپا و آفريقا ـ مهم. منطقة مهمّي است. روي اين منطقه برنامه دارند، نقشه دارند؛ بايد اين نقشهها را ببينيم چيست و با اين مقابله کنيم؛ اين شد مجاهدت. قرآن به ما ميگويد: «جهِدوا فِي اللهِ حَقَّ جِهادِه»؛(حج ۷۸ «در راه خدا چنانکه حقّ جهاد [در راه] اوست جهاد کنيد.») جهاد في الله، امروز اين است.14
14. ۹۴/۰۵/۲۶ بيانات در ديدار اعضاي مجمع جهاني اهلبيت(ع) و اتحادية راديو و تلويزيونهاي اسلامي
سپاه یکی از مولفه های قدرت است
بيانات در مراسم دانشآموختگي دانشجويان دانشگاه امام حسين (عليهالسلام) 1397/4/9
سپاه یکی از مؤلّفههای قدرت است؛ سپاه را روزبهروز باید اعتلاء و کیفیّت بخشید. گزارش های برادران را من می بینم و از آنها مطّلع می شوم؛ کارهای خوبی دارد انجام می گیرد امّا سپاه هنوز خیلی ظرفیّت و خیلی میدان برای پیشروی دارد؛ این کار را چه کسی باید بکند؟ شما جوان ها؛ این به عهدهی شما است؛ خودتان را آماده کنید برای پیشبرد سپاه، برای اینکه بتوانید این یک از مؤلّفههای قدرت را پیش ببرید.
خصوصیات متمایز سپاه، از دیگر برکات ناشی ازانقلاب
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
در بین پدیدههای گوناگون برآمدهی از انقلاب اسلامی که کم هم نیست، سپاه یک خصوصیّتی دارد. سپاه جزو نهادها و پدیدههای برآمدهی از انقلاب اسلامی است؛ خصوصیّاتی در آن هست که در سایر برکات ناشی از انقلاب این خصوصیّات را انسان کمتر مشاهده می کند. اوّلاً ولادت سپاه در بحبوحهی حوادث و هیجان های بزرگ انقلاب بود؛ بعد رشد و حرکت سپاه و بلوغ سپاه در تلاطم عظیم حوادث دفاع مقدّس [واقع] شد؛ در طول این هشت سال دفاع مقدّس، سپاه رشد کرد؛ مثل نوجوانی که به مرحلهی جوانی و بلوغ و دلاوری می رسد.
سربلندی سپاه در دوران بعد از دفاع مقدس
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
بعد از دوران جنگ که دوران جبههبندیهای عمیق و وسیع سیاسی و فرهنگی بین انقلاب و دشمنان انقلاب -[یعنی] جبههی مقابل انقلاب- بود در این دوران عظیم و جبههبندی که امتحان های سختی پیش آمد، خیلیها لغزیدند، خیلیها دچار مشکل شدند، در یک چنین دورانی سپاه توانست خودش را به بلوغ و تکامل قابل توجّهی برساند. در این دوران سوّم که دوران بعد از دفاع مقدّس است، در زندگی فردی و زندگی سیاسی و اجتماعیِ افراد و مجموعهها، غالباً یک دوراهی خطرناکی پیش میآید؛ دوراهی تعالی یا انحطاط؛ معمولاً این جور است. بعد از آنکه مراحل ورود در دنیای جوانی و حرکت طی شد، غالباً، هم افراد این جور هستند، هم سازمان ها و مجموعهها این جور هستند، حتّی انقلاب ها [هم] این جور هستند که به یک دوراهیای می رسند: یک راه، راه تعالی است، یک راه، راه انحطاط است؛ یا پیشران عقل و حکمت و هدایت و معنویّت آنها را به طرف اوج می برد، یا جاذبههای مادّیّت آنها را به سمت خواستههای حقیر مادّی تنزّل می دهد. این دوراهی غالباً در یک دورهی معیّنی، هم در پیش روی اشخاص و افراد بشر هست، هم سازمان ها -و همان طور که عرض کردیم- هم انقلاب ها؛ بعضی از انقلاب ها و تحوّلات عظیم سیاسیِ جهانی خوب شروع می شوند، خوب هم رشد می کنند، امّا در یک مقطع حسّاس دچار انحطاط و سرازیری می شوند. این دوراهی برای جامعهی ما و کشور ما در دوران بعد از دفاع مقدّس طبعاً پیش آمد. خب حالا در مورد اصل انقلاب حرف های زیادی داریم؛ نمی خواهم وارد آن مقوله بشوم، امّا سپاه در این دوران، سربلند از آب در آمد، سربلند خارج شد؛ سپاه دچار فرسودگی نشد، دچار انحطاط نشد؛ عناصر اساسیِ هویّتِ خودش را حفظ کرد و به سمت تعالی حرکت کرد.
غلبه رویش ها بر ریزش ها در سپاه
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
البتّه ریزش و رویش همه جا هست، سپاه هم مستثنا نیست ولی ملاک این است که انسان ببیند غلبه با ریزشها است، یا غلبه با رویشها است؛ بنده قاطعاً قضاوت می کنم که در مورد سپاه به صورت واضح، غلبه با رویشها بود؛ حرکت به این ترتیب، حرکت رویشی بود، حرکت پیشرفت بود، حرکت تعالی بود. کسی اعتراض نکند که خب بالاخره یک ریزشهایی هم داشتیم؛ بله داشتیم، همه جا هست، همیشه هست؛ ملاک این نیست، ملاک این است که مقایسه کنیم، ببینیم رویشها چگونه است و ریزشها چگونه است. در اصلِ خود انقلاب هم همین حرف هست که حالا جای بحث آن، اینجا نیست.
سپاه یکی از پُرافتخارترین مجموعهها است
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
من می خواهم همه یک قضاوتی را پیدا کنیم؛ البتّه برای شماها شاید تکراری باشد این مطلبی که می خواهم عرض بکنم، امّا در عین حال گفتنش خوب است تا همه بدانند، همه بفهمند وضعیّت سپاه را. یک معیار سنجش وضعیّت برای هر سازمانی، برای هر مجموعهای این است که ما موفّقیّت های آن مجموعه را با ناکامیهای آن مجموعه بسنجیم، مقایسه کنیم، ببینیم در مواجههی با مأموریّت هایی که داشته است، موفّقیّت هایش چقدر است، ناکامیهایش چقدر است؛ اگر این را معیار محاسبه قرار بدهیم، به نظر بنده سپاه یکی از پُرافتخارترین مجموعهها است؛ در این محاسبه، با این ملاک، با این معیار که موفّقیّت ها و کامیابیهایش بیشتر بوده است یا ناکامیهایش؛ با این معیار، سپاه خیلی پُرافتخار است.
مسئلهی نوآوری و خلّاقیت در سپاه
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
من چند سرفصل مهم را در این زمینهها عرض می کنم، که اینها را باید در این محاسبه حتماً به حساب بیاوریم؛ یکی مسئلهی نوآوری و خلّاقیت در سپاه است؛ هم نوآوری در ابزارها و وسایل جنگی و نظامی -که یک روزی همین سپاه پاسداران برای دو خمپارهی ۱۲۰ به این در و آن در می زد که بتواند به دست بیاورد تا یک جایی از آنها استفاده کند؛ حالا شما ببینید سپاه از چه ابزارهایی استفاده می کند و در تولید و ساختِ چه ابزارهایی پیشقدم بوده است و ابتکار و موفّقیّت آن عامل پدید آمدن این امکانات در کشور برای نیروهای نظامی بوده- هم در ابزارآلات نظامی ابتکار و موفّقیّت دارد هم در شیوههای نظامی، در شیوههای مقابله، در شیوههای مبارزه، ابتکارات سپاه، ابتکارات برجستهای است. مسئلهی ابتکار و نوآوری و موفّقیّت، یک عنصر و یک سرفصل است.
ورود پُرتوان سپاه در عرصههای گوناگون خدمات اجتماعی
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
یک سرفصل دیگر ورود پُرتوان در عرصههای گوناگون خدمات اجتماعی است. شما نگاه کنید مجموعهی کارهای خدماتیای که سپاه در این سال ها انجام داده و همچنان دارد انجام می دهد و روزبهروز بیشتر می شود با کدام سازمان و مؤسّسهی دیگری قابل مقایسه است؟ با کدام سازمان مسلّح در دنیا قابل مقایسه است؟ یک قلم آن قرارگاه سازندگی خاتمالانبیاء است که یک بازوی اجرائی قوی برای دولت های مختلف در طول این سال ها بوده؛ یک قلم دیگر محرومیّتزدایی است، این محرومیّتزداییهایی که سپاه، نیروی زمینی و بخش های مختلف سپاه، دارند انجام می دهند -که به نظرم می رسد صدی نود اینها را هم انسان در تبلیغات مشاهده نمی کند؛ یعنی تبلیغاتی هم نمی شود، غالباً نمی دانند؛ حالا ما به خاطر گزارش ها و مانند اینها مطّلع می شویم- در سرتاسر کشور، در مناطق محروم خیلی گسترده است.
یک قلم دیگر، امدادهای فوقالعاده در حوادث است؛ فرض کنید زلزلهی کرمانشاه یا سَیلی که امسال اوّل سال در چند استان آمد، حضور سپاه،حضور برجستهی تعیینکنندهای بود، شاخص بود؛ و کارهای ریز و درشت دیگر که این هم یک سرفصل است؛ [یعنی] خدمات اجتماعی گستردهای که از آن، آحاد مردم منتفع می شوند؛ ربطی هم به کار نظامی و مسائل سوقالجیشی و مانند اینها ندارد؛ صرفاً خدمترسانی است، صرفاً کمک به پیشرفت کشور است، و در بخش های مهمّی کمک به همین سیاست اقتصاد مقاومتی است.
ورود سپاه در وادی فرهنگ و اندیشه و هنر
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه1398/7/10
یک سرفصل دیگر ورود در وادی فرهنگ و اندیشه و هنر است که در این زمینه، مجموعهی سپاه و بسیج کارهای نمایانی کردند؛ یعنی آن کسانی که سرشان در وادی فرهنگ و هنر و ادبیات و شعر و بقیّهی شاخههای هنری است، احساس می کنند که کأنّه یک موجود جدیدی در عالَم هنر دارد متولّد می شود یا متولّد شده، یک حادثهی جدید است، کار برجستهای است؛ [این] ربطی هم به مسائل سوقالجیشی و مسائل نظامی و مانند اینها ندارد. این هم یک عرصه است.
نگاه گسترده به جغرافیای مقاومت در منطقه
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
یک عرصهی دیگر که بسیار مهم است، نگاه گسترده به جغرافیای مقاومت در منطقه است؛ مجموعهی مقاومت در این منطقه توانایی خودش را در مواجههی با استکبار، در مواجههی با آمریکا، در مواجههی با جبههی متّحد کفر و ظلم نشان داده؛ شما نقش سپاه را حالا در این مجموعهی عظیم مشاهده کنید: از مسائل فلسطین بگیرید تا مسائل دیگر غرب آسیا و بخش های مختلف که دیگر حالا ورود در آنها هم کار ما و شأن جلسهی کنونی ما نیست. حضور سپاه در این گسترهی مقاومت، در این جغرافیای مقاومت، به قدری برجسته است که دشمنیها را هم علیه سپاه برانگیخته؛ دشمنی آدم های بد را، جبههی بدها را که این خودش یک افتخار بزرگی است؛ اگر بدترینهای عالَم با کسی بد باشند، این خودش خیلی افتخار است.
تلاش برای حفظ معنویّت
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
یک سرفصل دیگر که به نظر ما از همهی اینها مهمتر است، تلاش برای حفظ معنویّت است که در سپاه وجود دارد؛ این مسئلهی معنویّت خیلی مهم است -که من حالا بعداً هم ممکن است [مطالبی در مورد آن] عرض کنم- و مثل یک باران رحمتی است که بر یک بوستان متنوّعی ببارد؛ هم حیاتبخش بوستان است، هم طراوتبخش و جلوهبخش بوستان است. وقتی باران می بارد، صرفاً این نیست که زندگی می دهد به بخش های مختلف این بوستان، بلکه به آن زیبایی هم می دهد، جلوه هم می دهد، طراوت هم می دهد، آن را در چشم ها عزیز هم می کند؛ بارانِ معنویّت این [جور] است.
پیشرفت در زمینه ی سخت افزاری و نرم افزاری
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
حالا این چند سرفصل بود که من گفتم؛ می شود اجزای این سرفصلها را تبیین کرد، توسعه داد و روشن کرد -که خیلی مهم است- می شود سرفصلهای دیگری را هم به این افزود. پس بنابراین سپاه، هم در زمینهِی سختافزار، هم در زمینهی نرمافزار، در وادی تعالی و پیشرفت، در جادّهی تعالی و پیشرفت کاملاً جلو رفته و امتحان خوبی پس داده؛ اعتقاد بنده این است که اوج گرفته. و همین هم موجب شده است که آمریکا و دستگاه استکبار و آدم های بدِ دنیا، با سپاه خیلی بد بشوند. لابد در این اخبار و نوشتهها و گفتهها و فضای مجازی و غیره در دنیا مشاهده می کنید که چقدر علیه سپاه حرف زده می شود، کار می شود؛ ایادی و امتداد آنها در داخل کشور هم -که حالا خیلی قابل توجّه نیستند لکن هستند، وجود دارند- همین جور؛ سعی می کنند گوشه کنار اگر بتوانند، یک نقطهضعفی از سپاه پیدا کنند، آن را درشت کنند. آمریکا هم که خب به خیالِ خودش ضربه می زند و مثلاً سپاه را تحریم می کند؛ این موفّقیّت ها، این پیشرفت ها و این برجستگیها است که این دشمنیها را جلب می کند؛ این مایهی افتخار است؛ کما اینکه عزّت سپاه را هم در چشم افراد، آدم ها و حتّی دشمن ها بالا می برد. یعنی همین پیشرفت ها موجب می شود که سپاه در چشم دشمنان، چه برسد به دوستان، عزّت پیدا کند، عزیز بشود؛ و امروز این جور است و این عزّت بحمدالله پیدا شده. خب اینها بخشی از مناقب سپاه پاسداران انقلاب اسلامی است، بخشی از مناقب این مجموعهی پُرافتخار است.
از سپاه راضی هستم امّا قانع نیستم
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
خب، شما فرزندانِ عزیزِ این حقیر هستید؛ اگر کسی از بنده سؤال بکند که حالا شما از این بچّهها، از این فرزندان راضی هستید، خواهم گفت که صددرصد راضیام! امّا قانع نیستم، راضی هستم خیلی، قانع نیستم. توقّعِ «زیادی» هم نیست؛ برای خاطر اینکه معتقدم خدای متعال استعدادی داده که شما ده برابر اینکه گفتیم -حالا احتیاط کردم گفتم ده برابر، امّا صد برابر این- می توانید پیش بروید؛ به چه دلیل؟ به دلیل اینکه شما الان [در جایگاهی] صد برابرِ آن روزِ اوّل قرار دارید. بچّههای روز اوّلِ سپاه اینجا نشستهاند دیگر؛ چه داشتید شما؟ چقدر امکان داشتید؟ چقدر حضور شما حس می شد؟ شما نگاه کنید ببینید سپاه، امروز کجا است، آن روز کجا بود؛ این نشاندهندهی این است که بنابراین خدای متعال استعداد و توانایی و امکان را داده؛ وقتی امکان داد، تکلیف هم میآید: لا یُکَـلِّفُ اللهُ نَفسًا اِلّا وُسعَها؛ هر چه وُسع شما بیشتر باشد، تکلیفتان هم بیشتر است؛ من این را عرض می کنم. خلاصهی حرف ما
و عرض ما این است: چون وُسعتان زیاد است، تواناییتان زیاد است،تکلیفتان هم زیاد است.
نگذارید سپاه پیر و محافظه کار بشود
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
به هیچ وجه نگذارید سپاه پیر و محافظهکار بشود؛ سپاه نبایستی پیر بشود. منظور، پیر شدنِ به معنای آدم های پیر نیست؛ آن البتّه بیتأثیر نیست -[در مورد] جوانگرایی که حالا خواهم گفت- امّا مقصود، روحیّه است، روحیّهی جوانِ سپاه بایستی باقی بماند و می شود؛ می توان سازمانی را فرض کرد که با کمک الهی، با هدایت الهی، با شیوههای گوناگون هرگز به پیری نرسد و همیشه جوان باشد؛ می شود فرض کرد. چه جوری؟
اوّلاً با جوانگرایی که خب الحمدلله جوانگرایی هست، [یعنی] مدّت ها است که در سپاه شروع شده و توجه به نسل جوان وجود دارد، و تربیت دینی و انقلابیِ نسلهای دوّم و سوّم. نگذارید انقطاع نسلی به وجود بیاید؛ همان روحیّهای که شهدای بزرگ و نامآور سپاه در میدان های نبرد از خودشان نشان دادند در دوران دفاع مقدّس و قبل از دفاع مقدّس و تعدادی بعد از دوران دفاع مقدّس، باید سریان و جریان داشته باشد در نسل های متوالی و پیدرپیای که وارد سپاه می شود: تربیت دینی و انقلابی، جلوگیری از انقطاع نسلی، تداوم روش خلاقیّت و نوگرایی. اینکه گفتم [سپاه] نوگرایی دارند در ابزارها، در شیوهها، این را نباید بگذارید متوقّف بشود؛ این نوگرایی به طور پیدرپی در شیوهها، در قواعد کار، در وسایل کار، در ابزارهای رزمی، در ابزارهای حرکت جمعی سپاه، در عرصههای مختلفی که بعضی را اشاره کردم، در همهی اینها بایستی وجود داشته باشد. البتّه این روحیّه الان در سپاه هست، من این را می بینم؛ در بخش های مختلف، هوایی، زمینی، بخش های گوناگون سپاه، در سطوح مختلف، انسان این را مشاهده می کند؛ این بایستی روزبهروز، هم ادامه پیدا کند، هم تقویت بشود. بنابراین اوّلین توصیهی این حقیر همین است که نگذارید سپاه پیر بشود، محافظهکار بشود، به وضع موجود قانع بشود؛ نه، روزبهروز باید جلو بروید، بهتر بشوید، در جهت انقلابی شدن، در جهت دینی شدن، در جهت کارآمد شدن.
حفظ آمادهبهکاری در مواجههی با حوادث بزرگ
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
آمادهبهکاریِ خودتان را در مواجههی با حوادث بزرگ حفظ کنید؛ این یکی از خصوصیّات سپاه بوده. سپاه از اوّلی که متولّد شده، در حوادث بزرگ همیشه در خطّ مقدّم سینه سپر کرده. در همان دوران اوایل کار که سپاه تازه متولّد شده بود، تازه به وجود آمده بود، این حوادث گوناگونِ اطراف کشور، این [بحث] قومیّت ها و تحریکاتی که می شد
و در شرق کشور، در غرب کشور، در شمال کشور راه افتاده بود، سپاه سینه سپر کرد، جلو رفت و آمادهبهکاریِ خودش را نشان داد. در طول دوران حیات مبارک امام مسئلهِی جنگ تحمیلی پیش آمد، سپاه جلو رفت سینه سپر کرد، آمادهبهکاریِ خودش را نشان داد؛ از همان روز اوّل، از همان اوّلین ساعاتی که جنگ شروع شد و صدّام حمله کرد، سپاه در میدان بود، قبل از آن هم البتّه بود، قبل از آن هم که [دشمنان] موذیگری می کردند، اذیّت می کردند، از مرزها ایذاء دائمی داشتند، باز سپاه آنجاها هم حضور داشت. بعد از رحلت امام در حوادث سیاسی، اجتماعی، تحریکات گوناگون، هر جایی که هر حادثهای بوده، سپاه نشان داده که آمادهبهکار است. نمی خواهم بگویم همه جا عالی عمل شده، امّا همه جا حضور، عالی بوده. این آمادهبهکاری باید حفظ بشود؛ فقط مسائل امنیّتی و نظامی و مانند اینها مورد نظر نیست؛ نه، در همهی بخش ها. حالا دوستان اشاره کردند، فرض بفرمایید در زمینهی اقتصاد مقاومتی، در زمینهی رونق تولید، کمک به محرومین، کمک به مستضعفین -اینها مسائل مهمّ کشور است دیگر، مسائل روزبهروز کشور است- سپاه آمادهبهکاریِ خودش را بایستی حفظ کند. هم در زمینهی خدمترسانی و محرومیّتزدایی، هم در زمینهی مقابلهی با دشمنیها، هم در زمینهی استحکام سازمانی و آمادگیهای علمی و عملی و آگاهیهای سیاسی، در همهی این زمینهها باید بتوانید این آمادگی و آمادهبهکاری خودتان را حفظ کنید.
نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
این نگاه وسیع جغرافیای مقاومت را از دست ندهید؛ این نگاه فرامرزی را از دست ندهید. قناعت نکنیم به منطقهی خودمان: ما غُزِیَ قَومٌ قَطُّ فی عُقرِ دارِهِم اِلّا ذَلّوا؛ این حدیث از معصوم (علیه السّلام) است که آن کسانی که در خانه نشستند تا به آنها حمله بشود دچار ذلّت شدند. این جوری نباشد که یک چهاردیواری را انتخاب کنیم و دیگر کارمان به این نباشد که پشت این دیوار چه کسی است، چه تهدیدی وجود دارد. این نگاه وسیع فرامرزی، این امتداد عمق راهبردی گاهی اوقات از واجبترین واجبات کشور هم لازمتر است که مورد توجّه قرار بگیرد که خیلیها متوجّه به این نیستند، خیلیها توجّه به این ندارند. حالا بعضیها هم توجّه دارند و به نفع دشمن حرف می زنند مثلاً می گویند: «نه غزّه، نه لبنان» امّا خیلیها هم توجّه ندارند؛ واقعیّت این است. این نگاه به این منطقهی وسیع جغرافیایی که جزو وظایف و جزو مسئولیّت های سپاه است، نگذارید در داخل سپاه تضعیف بشود.
ارزیابی دقیق از دشمن
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
در برابر دشمن با نگاه دقیق، ارزیابی خودتان از دشمن را واقعی کنید. هُشیاری را هم با ترس اشتباه نگیرید؛ اصلاً از دشمن نترسید؛ هر چه هم دشمن قوی باشد، بزرگ باشد، نترسید. چون آن قدرت ایمانی را که شما دارید، دشمنتان ندارد، در هر حجمی که باشد؛ امّا حجم دشمن را بشناسید. «دشمن نتوان حقیر و بیچاره شمرد»؛ هیچ دشمنی را -دشمن کوچک و دشمن بزرگ را- حقیر، ناتوان، بیچاره، غیر قابل اعتنا به حساب نیاورید؛ نه، دشمن را ولو کوچک هم هست، به حساب بیاورید، در مقابلش ارزیابی درست داشته باشید، در مقابلش هُشیاری داشته باشید. عرض کردم، این هشیاری را با ترس اشتباه نگیرید؛ مطلقاً نترسید امّا بشناسید که با چه کسی طرفید.
هم افزاییبا همهی اجزای عظیم تشکیلدهندهی نظام اسلامی
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
با همهی اجزای عظیم تشکیلدهندهی نظام اسلامی همکاری و همافزایی داشته باشید؛ با دولت، با قوّه ی قضائیّه، با مجلس شورای اسلامی -قوّهی مقنّنه- با بخش های گوناگون این همکاری و همافزایی لازم است؛ این وظیفه است که مخصوص شما هم نیست؛ این را ما به همه توصیه می کنیم، به شما هم توصیه می کنیم. البتّه معنای این همافزایی و همراهی، جدا شدن از عناصر هویّتی سپاه نیست؛ به این نکته توجّه کنید! عناصر هویّتی سپاه صد در صد باید حفظ بشود در همهی تعاملات، در همهی رفتارها و همکاریها و همافزاییها.
سرلوحه قرار دادنکار جهادی و روحیّهِی جهادی در همهی عرصههای گوناگون
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
کار جهادی و روحیّهِی جهادی را در همهی عرصههای گوناگون فعّالیّت ها سرلوحه قرار بدهید. کار جهادی ضدّ تنبلی است، ضدّ بیتفاوتی است، ضدّ امروز را به فردا انداختن است. ما با بعضی از بخش های گوناگون مواجه می شویم که یک کاری را بنا است انجام بدهند، تصدیق هم می کنند، تأیید هم می کنند، حتّی استقبال هم می کنند امّا امروز که باید انجام بدهند، به فردا میاندازند که فردا هم باز یک فردای دیگری دارد؛ بنده گاهی به آنها می گویم، تذکّر می دهم که فلان مطلبی را که ما شش ماه قبل گفتیم، شما هم به فلان مأمورتان دستور کتبی دادید، او هم مثلاً به یکی دیگر توصیه کرده امّا شش ماه گذشته، هیچ حرکتی انجام نگرفته؛ به خاطر این است که کار را جهادی دنبال نمی کنند؛ کار جهادی؛ کار را در همهی عرصهها جهادی دنبال کنید.
توکّل، توسّل، معنویّت و دعا را از دست ندهید
بیانات در دیدار مجمع عالی فرماندهان سپاه 1398/7/10
توکّل، توسّل، معنویّت، دعا را از دست ندهید؛ اُنس با قرآن را از دست ندهید؛ اُنس با اهل بیت و عترت را از دست ندهید؛ اجتناب از گناه را فراموش نکنید. جزو بیشترین توصیهها یا شاید بشود گفت در رأس توصیههای کسانی که ما برای کلمهکلمهی حرف های آنها خیلی اعتبار قائل بودیم، اجتناب از گناه بود؛ اساس کار، اینها است. هم در خودتان، هم در خانوادهتان، هم در فرزندانتان و همهی متعلّقین به خودتان، اینها را نهادینه کنید. اینها راجع به مسائل سپاه. عرض کردیم که اگر مجال و حال باشد و پیرمردیِ ما اجازه بدهد خیلی حرف با شماها داریم، منتها دیگر حالا به قدر ظرفیّت وقت و زمان و مکان همین مقدار در زمینهی سپاه کافی است.
|