مقدمه
اغلب فرق فعاليتهايشان را با ظاهري زيبا و جذاب در جامعهاي كه محل فعاليتشان است ارائه مي دهند و حتي در پوشش موسسات رسمي و قانوني و داراي مجوز در سطح جامعه فعاليت مي كنند اما با ورود به مراكز فعاليتي و بررسي روند كارها و برنامههايشان مي توان به ماهيت فرقهاي آنان پي برد. جهت شناخت فرقه رام ا.. باید اندکی به تاریخچۀ هند بازگشت. سلاطین مسلمان یعنی غزنویان در قرن دهم میلادي به هند تاختند و در آنجا نیرو و قدرت عظیمی براي خود دست و پا کردند و در قرن یازدهم غالب خاك کشور هند را تسخیر کردند .در قرن سیزدهم میلادي یکی از مصلحان و پیشوایان بزرگ هندي ظهور کرد به نام راماننده او در یکی از مذاهب معروف هند به نام مکتب ویشنو اصلاحاتی پدید آورد و مکتبی موسوم به نئوویشنوئیزم بنا کرد. در این مکتب امتیازات صنفی سیستم کاست الغاء شد. همچین خوردن گوشت حیوانات که حرام بود حلال اعلام شد که البته این گونه اعمال سبب مشاجرات و درگیری هاي فراوان میان فرق گوناگون شد.
در میان شاگردان و اصحاب راماننده فردي بود که بعدها از استاد بالاتر رفت . او بعدها به مقام استادي رسید و پیروان زیادي گرد او جمع شدند. نام او «شیخ کبیر پانتیس» متولد 1440میلادی و در سال 1518 م از دنیا رفت. شیخ کبیر شاعر و شغلش بافندگی بود . پدرش مسلمان و مادرش تابع مذهب ویشنو بود . او از یک طرف معتقد به تناسخ و چرخش گوناگون ارواح بود و از سوي دیگر به خداي واحد که ارمغان آیین اسلام است اعتقاد داشت . شیخ کبیر گفت که هر سالکی از دستگیري مرشدي روحانی بی نیاز نیست.
یکی از شاگردان شیخ کبیر شخصی است به نام بابانانک متولد 1469 . م و وفات 1538 . م . بابانانک کسی است که آیین سیک یا آیین سیخ را در هند پدید آورد . آیین سیک ششمین و آخرین دین بزرگ هندی ها است که سابقۀ آن به قرن 15 میلادی باز می گردد . لذا از ادیان متأخر هندي است .آیین بابانانک که به زودي پیروان فراوانی یافت، عمدتاً یک آیین اجتماعی سیاسی است و براساس ملاحظاتی در دوره هاي مختلف به شدت مورد حمایت نظامیان انگلیسی که هند را مستعمره خود کرده بودند قرار گرفت .
شیخ کبیر به جز آنکه پدر آیین سیک محسوب می شود ، اقدام مهم دیگري هم کرد و آن اینکه طی سخنان پرشور خود سعی کرد آیینی مرکب از افکار عالی اسلامی و تفکر هندوها به ویژه ویشنو را مطرح کند . از این رو ترکیبی میان خداي اسلام و خداي ویشنو فراهم نمود . خداي اسلام «الله» و خدای ویشنو «رام» می باشد و از اینجا فرقه اي بنام «رام الله» پدید آمد. عقاید این فرقه تا حدي شبیه آیین سیک می باشد .
فرقه رام الله در عصر معاصر
چند صباحی است که فرقه رام الله در ایران شروع به فعالیت کرده است . نماینده فرقه رام الله در ایران شخصی است به نام«پیمان فتاحی» که خود را تحت عناوینی چون «ايليا»، «محمد مسیح موسوی«، »کورش آریانژاد»، «ایلیاهو هناوی»، «داود عبد الحی» و « رامین رام الله» نیز معرفی میکند. او متولد سال 1352 در کرمانشاه و بنیانگذار؛ موسس فرقه رام الله است.
فرقه ضاله رام الله سعی در تفسیر مسیحی و هندویی از اسلام دارد و به دنبال تجویز صدور هرگونه ارتباط زن و مرد است. پیمان فتاحی در رأس فرقه قرار گرفته و خودش را به سمت استادی! از منظرگاه بیرونی و به جایگاه حتی الوهیت از دیدگاه مریدان منصوب کرده است و در ابتدا این گونه عنوان می کرد که شاگرد ماهانتا روح الله القدوس (تجسم انسانی خداوند بر روی زمین) است و روح الله القدوس در رأس نظام دوازدهگانه اساتید حق قرار دارد!!! او خود را با القابی چون خالق فتاح، ایلیا، رام الله ، الیاس (نبی) معرفی می کند و از سوی همدستانش به عنوان شخصیتی خارق العاده، آسمانی و روح یافته و القاگر روح معرفی می شود. این فضاسازیها و خاص و خارق العاده جلوه دادن پیمان تا حدی پیش می رود که حتی باگذشت چند سال از شروع فعالیت های فرقهای او را خدا و پسر خدا معرفی می کنند و توسط همین اشخاص آنقدر بزرگ می شود و از کاه کوه می سازند که وی را صاحب کرامات معرفی کرده و مجموعهای دروغین از اعمال خارق العاده! وی را با عنوان اخبار مکتوم (مجموعهای ساختگی و تحریف شده) تهیه میکنند و برای مسخ کردن و ترساندن اعضای فرقه از آن استفاده می نمایند.
این حلقه شش نفره با محوریت پیمان فتاحی (رام الله) از سال 1375 تا کنون با استفاده از تکنیک های روانشناسی، روش های اعمال نفوذ در افراد و بهرهگیری از نسخ جادوگری و جذب افراد مختلف فرقهای را با نام رام الله راه اندازی نمودند؛ در ابتدا سرکرده فرقه ادعا میکرد که هنر و فرمول جدیدی را کشف کرده، که آن را هنر زندگی متعالی معرفی می کرد و خود را معلم زندگی می دانست و تنها راه نجات بشر را در پیروی از اصول هنرهای زندگی متعالی می پنداشت. اما با گذشت زمان و ادامه فضا سازی های موهوم و شخصیتسازی از وی توسط حلقه مذکور و جمع شدن تعداد چند صد نفری از طیفهای مختلف جامعه به دور فرقه این ادعاها ابعاد جدید و گستردهای به خود گرفت و پیمان فتاحی با عنوان بنیانگذار الاهیسم نوین و راهنمای بشریت! (الیاس نبی) معرفی گردید. و او را حتی معلم بسیاری از پیامبران نامیدند و او نیز در میان بعضی از حلقههای نزدیک خود دایره ادعاهایش را به حدی رساند که اظهار داشت "روزی خطاها و اشتباهات محمد (ص) را خواهم گفت!!!"
همانطور که در ابتدا گفته شد یکی از ویژگیهای فرق خاص و کاریزماتیک جلوه دادن سرکرده فرقه میباشد فرقه رام الله نیز از این قاعده مستثنی نیست در ابتدای کتاب جریان هدایت الهی که مجموعهای از گفته های سرکرده این فرقه می باشد شخصیت وی چنین توصیف می شود: "او در میان پیروان خود، به نام های متعددی خوانده شده. برخی از پیروان استاد او را "آواتار" به معنی "تجسم جریان حقیقت"،"روح مجسم حق" و "تجسم الهی" نامیدهاند. "بنی سماء لقبی است که از جانب ایشان به او داده شده است."
همچنین برخی از کارت ویزیت هایی که با هدف عضوگیری و تبلیغات برای فرقه در سطح شهر تهران و برخی از شهرستان ها پخش شد و یا در میان برخی از کتاب های انتشارات مربوط به فرقه مذکور(تعالیم حق،حم یاهو و ...) گذاشته می شد با این القاب پیمان را توصیف می کرد "بنیانگذار علوم باطنی"، "قطب علوم باطنی"، "بنیانگذار الاهیسم نوین.
پیمان فتاحی یکی از فرقههایی را بنا نهاده است که حاوی مشمئز کننده ترین سوء استفادههای جنسی از زنان و دختران زیباست. چه بسیار زنانی که زندگی مشترک خود را برای پیوند با «روح خدا»! ویران کردند و سالها در انتظار ازدواج با پ.ف نشستند تا شاید دستاویزی برای سوء استفادههای او شوند. وی البته با استفاده از آموزههای عرفان شرقی و بهرهبرداری از تکنیکهای مشهور جذب مخاطب در قالب یک حرفهای تمامعیار ظاهر می شود؛ با این حال این پرسش به قوت خود باقی است که چگونه ممکن است در هزاره سوم و در اوج آگاهی و اطلاع بشر، افرادی آن چنان مسخ خزعبلات و شیادیهای جوانی سی و چندساله ساله شوند که زندگی خود را با دستان خود ویران سازند.
او همراه خواهر دو قلوي خود به ترویج اندیشه هاي شیخ کبیر و آیین سیک در ایران می پردازد .پیمان فتاحی جوانی است که احتمالاً در سن حدوداً بیست سالگی رهبري این فرقه را در ایران به عهده گرفته است . او در بین پیروان خود بیشتر به نام آواتار یعنی سرور یا آقا نامیده می شود . او خود را یکی از اساتید حق در جهان می داند . شاگردان آواتار دربارة او حرفهاي عجیبی می زنند و براي او اعمال شگفت انگیزي نقل می کنند .او را یک استراتژیست و تئوریستن الهی تمام عیار درعصر حاضر می دانند .او همه چیز را به روح خدا نسبت می دهد و سعی دارد فراتر از مذهب سخن بگوید. او داری یک بیماری روحی و روانی است و هر 4ماه یک بار باید توسط شک الکتریکی درمان شود.
او به کمک اطرافیانش به مریدانش این گونه الغا کرده که هنگامی که در بیمارستان بستری است مریدانش می گویند آواتار به غیبت صغری رفته و تا سه هفته دیگر ظهور می کند منتظر فرجش باشید؛ همیشه با لباس مشکی و خیلی کم خودش را نشان می دهد و علتش را این گونه بیان می کند: الان دوران ظلمت است و باید لباس مشکی پوشید آن زمان لباس مشکی از تن بیرون خواهم کرد که دوران، دوران نور شود و آن زمان هنگام ظهور بزرگترین استراتژیثک الهیات دنیا است و آن رامین 50 ساله است که منظور خودش می باشد.
او شیادی هوشمند است؛ در محافل حاضر نمی شود تا واسطه ها بتوانند در جامعه شایعه زده ایران تصویری فرابشری از او مجسم کنند .استفاده از ادبیات عجیب و من درآوردی که جذابیت بسیاری دارد و مدعیاتی نظیر »طی الارض» یا ارتباط با غیب نیز کالایی بینظیر برای اوست. با این حال حتی این مسایل نیز باعث نمی شود که باور کنیم صدها زن و مرد بعضاً تحصیل کرده آن چنان مسخ این جوان هیپنوتیزمکار شدهاند که تمام اموال و داراییهای خود را به او هدیه کرده و از آن بالاتر؛ جسم و روح خود را تقدیم جناب شیاد نمودهاند.
عقايد فرقه براي اولين بار و به صورت رسمي در كتاب «جريان هدايت الهي» (دربرگيرنده عقايد رام الله) منتشر می گردد. رهبر فرقه در فرهنگسراهاي مختلفي اقدام به سخنراني نموده و معمولا آمار شرکت کنندگان بیش از 1500 نفر اعلام شده است.
پس از رونق يافتن فعاليتهاي فرقه مسئولين آن اقدام به تشكيل گروههاي مختلف تحقيقي و پژوهشي نموده که درآمد فراواني با بهرهكشي از پيروان فرق براي آنان را در پي داشت. اين اقدامات عموما در قالب مؤسسات انتشاراتي از قبيل حم، هدايت الهي ، مترجمين آواي حق و نشرياتي چون نشريه علوم باطني، مجله علم موفقيت و كتابهاي فراوان تحت عناوين مختلف انتشار و به بازار عرضه ميشد. در اين ميان آنچه قابل توجه است اينكه از اين درآمد سرشار چيزي عايد عناصر درجه دو و يا سايرين نميشد و تنها تحت عناويني چون تسليم در برابر استاد، خدمت به خلق و ... توجيه ميشد. امروزه پیروان او در ایران از هزاران تن می گذرند . شرط حلقه آنها این است که هر فردي باید در هفته یک نفر را به حلقه وارد کند و الا خود او از حلقه خارج می شود .
تعالیم استاد رامین رام الله در دو سطح جریان دارد. سطح اول شامل آموزشی ساده و عمومی است که آن را مرحلۀ احیا و تولد دوباره می نامد. این دوره بیداري از خواب، گشودن چشمها و گوشها و فعال شدن قلبها می باشد .سطح دوم که آموزش ها براي منتخبین و برگزیدگان برگزار می شود، هنرهاي ماورایی یا مرحلۀ تعلیم اسرار نام دارد .امروزه سالیانی است که هر دو مرحله در ایران شروع شده و در حال توسعه است .او نام استراتژي خود را جریان هدایت الهی یا تعلمیات حق یا هنر زندگی متعالی می نامد.
نتیجه گیری
دیدگاه رامالله در ایران از یکسو بخشی از مبانی خود را از مکاتب عرفانی هندی میگیرد و از سویی دیگر از مسیحیت متأثر است و از طرف سوم سعی دارد به آیه و حدیث هم تمسک کند. لذا به نظر میرسد همان ایده شیخ کبیر را که هدفی جز تقریب آیین هندو با اسلام نداشت، پیگیری میکند. علاوه بر این که از دین مسیحیت هم جانبدارانه حمایت میکند، تا جای بیشتری و مخاطبین فزونتری برای خود دستوپا کند. او همچنین با تأیید برابری ادیان، پلورالیسم دینی را تأیید کرد و انحصار حقانیت را از اسلام ستاند و آن را در میان تمام ادیان از جمله آیین یهود و آیین مسیحیت، که قطعاً تحریف شدهاند تقسیم کرد چنان که آیینهایی شبیه بودا را هم دین تلقی میکند و بر تمامی آنها مهر تأیید مینهد در حالیکه براساس ملاکهای مورد نظر قرآن و اسلام در باب تعریف دین، هیچ کدام از اینها دین محسوب نمی شوند. همچنین رام ا.. در آخرین مسئلهای که بیان کرده در رابطه با نسبت زن و مرد دیدگاهی بیان کرد که ریشه در اندیشههای آیین تنتریک داشت. از سوی دیگر ترویج اینگونه افکار حاصلی جز فساد جنسی و صدور جواز هرگونه ارتباط ندارد.
....................................................
منابع:
کتاب آفتاب و سایه ها نوشته استاد دکتر محمد تقی فعالی
شهاب نیوز
مشرق نیوز
https://rasekhoon.net
www.tebyan.net
|