مقدمه
این روزها شاید اصطلاح مهجور و دور از ذهن «شیطان پرستی» به گوش شما هم رسیده باشد. اصطلاحی که حتی بدون شناخت و آگاهی از ابعاد مختلف غیر انسانی آن، در همان لحظه نخست شنیدن، برایتان ناگوار و ثقیل و گرویدن به آن احمقانه به نظر میرسد؛ چراکه مطابق فطرت پاکی که خداوند در نهاد هر انسانی به ودیعه نهاده، شیطان و اعمال غیرانسانی و غیراخلاقی وابسته به افکار شیطانی، مورد نفرت و انزجار است. متأسفانه اخیراً به واسطه کم رنگ شدن ارزش ها و مفاهیم غنی دینی، در برخی جوامع و در پی احساس ناامنی سران یهود از گسترش دامنه تعالیم ناب اسلام محمدی و تلفیق ادیان ابراهیمی و رسیدن جهان به امنیت و آرامش موعود، شیطان پرستی و نمادهای مختلف وابسته به آن، مانند ویروسی جهش یافته و کشنده فراگیر شده است. ورژن جدیدی که رهبران آن سیرک بازها، رقاصهها، هنرپیشهها و شخصیت های رعبآور و مبتذل صحنههای کثیف اجتماعی و تعالیم آن وقیح ترین اعمال انسانی است، نهایتاً به پوچی، خود باختگی و خودکشی پیروانش منتهی میشود. اگرچه به واسطه ارزشهای والای دین مبین اسلام، دست شیطان بر مؤمن وارسته، کوتاه و به مدد خداوند نفوذ نشانههای این فرقه پلید در جوامع اسلامی کمرنگتر است، ولی ارائه مطالب زیر، شما را با زوایای مختلف «شیطان پرستی» آشنا میسازد تا ناخواسته جوانان مسلمان این مرز و بوم، به وادی پوچی کشیده نشوند و با پرهیز از هرگونه رفتار، گفتار، پوشش و سایر مظاهری که برگرفته از جریانهای سخیف غرب است، به کمال انسانی برسند.
انواع شیطان پرستی از لحاظ ایدئولوژی
در زیر به تعدادی از گروهای شیطان پرستی و عقاید آنها که از گذشته پایه گذاری شده اند، که به ۴ نوع تقسیم می شود، اشاره خواهیم کرد و در ادامه مبانی فکری این گروه و سپس عقاید و افکار آنها را بیان خواهیم کرد.
۱. شیطان پرستی فلسفی
شیطان پرستی فلسفی، بر مبنای فلسفهٔ «آنتوان لاوی» که در «کتاب مقدس شیطان» و دیگر آثارش آمده، تشکیل شده است. لاوی مؤسس کلیسای شیطان بود و تحت تأثیر نوشتههای فردریک نیچه، آلیستر کرالی، اَین رند، مارکی دوساد، ویندهام لویس، چارلز داروین، آمبروس بیرس، مارک تواین و بسیاری دیگر بوده است. «شیطان» در نظر لاوی موجودی مثبت بوده، در حالی که تعالیم خداجویانه کلیساها را مورد تمسخر قرار می دهد. یک شیطان پرست فلسفی، خود را خدای خود میداند. آیین مذهبی این گروه از شیطان پرستان بیشتر شبیه به فلسفه «کراولی» با دیدی جلو برنده به سمت شیطان پرستی است. یک شیطان پرست فلسفی مدعی است کسانی که خودشان را با شیطان پرستی هم ردیف میدانند، باید به طرز فکر گروهی وفادار نباشند و آنها را از لحاظ اخلاقی قبول نداشته باشند و در ازای آن، گرایش های انفرادی داشته باشند و باید به طور دائمی یک سر و گردن بالاتر از کسانی باشند که خود را از لحاظ اخلاقی، قوی میدانند و در بشر دوستی خود، بدون تأمل عمل کنند.
در نظر شیطان پرستان فلسفی، محور و مرکزیت عالم هستی، خود انسان است و بزرگ ترین آرزو و شرط رستگاری این نوع از شیطان پرستان، برتری و ترفیع نسبت به دیگران است. شیطان پرستان فلسفی عموماً خدایی برای پرستش قائل نیستند و به زندگی غیر مادی بعد از مرگ نیز عقیدهای ندارند. آنها با تکیه بر عقاید انسانی وابسته به دنیا، مطالب مربوط به فلسفه عقلانی را عبث شمرده و آنها را به دید ترس از مسائل ماورایی مینگرند و فقط به وسیله آن، یک زندگی عقیم، که تنها بر مبنای جهان مادی است، تشکیل میدهند.(1)
۲. شیطان پرستی دینی
گرایش های شیطان پرستی دینی اغلب مشابه شیطان پرستی فلسفی است؛ به عنوان نمونه در این نوع از شیطان پرستی نیز، خود شخص در اولویت قرار دارد. این نوع از شیطان پرستان، معمولاً پیش نیازی برای خود قائل میشوند و آن این است که یک شیطان پرست، در گام اول باید یک قانون ماورایی را که در آن یک یا چند خدا تعریف شده که همه شیطانی هستند یا به وسیله شیطان شناخته میشوند، قبول داشته باشد، اما شیطانی که در گروه اخیر تعریف شده، میتواند تنها در ذهن یک شیطان پرست، تعریف، یا از یک دین (معمولاً قبل از مسیح)، اقتباس شود… بعضی از آن خدایان، از ادیان بسیار قدیمی؛ مانند ادیان قدیمی مصر باستان و بسیاری از الهههای باستانی بینالنهرینی و بعضا از الهههای رومی و یونانی (به عنوان مثال مارس؛ خدای جنگ) گرفته شده اند. بیشتر شیطان پرستان میگویند: خدای معبود آنها در واقع قدمت بسیار زیادی دارد، شاید از دوران ماقبل تاریخ و شاید این خدای معبود، اولین خدایی باشد که توسط انسان مورد پرستش قرار گرفته است.(2)
این گروه بر این عقیدهاند: ابلیس که در کتاب تورات آمده و انسان را به چیدن میوه درخت شناخت خوب از بد تشویق کرده است، می گوید: «تو مطمئناً نمی میری؛ چرا که خدا در همان روزی که این کار را انجام دهی، از آن خبر خواهد داشت، سپس چشمانت باز خواهد شد و شما مانند خدا خواهید شد و خوب را از بد تشخیص خواهید داد».(3) با استفاده از این مفهوم، شیطان پرستان خود را بهتر از هر الهه دیگری، دارای قدرت تشخیص خوب از بد می پندارند. از آن جا که این گروه از شیطان پرستان خود را بسیار قدیمی تر از بقیه می دانند، نام «شیطان پرستان سنتی» را بر خود گذاشته اند و به شیطان پرستان فلسفی، «شیطان پرستان معاصر» می گویند.(4)
۳. شیطان پرستی گوتیک
این فرقه از شیطان پرستان، به دوران تفتیش عقاید مذهبی از طرف کلیسا مربوط میشوند. این نوع از شیطان پرستان معمولاً به اعمالی؛ مانند خوردن نوزادان، بُز کشی، قربانی کردن دختران باکره و نفرت از مسیحیان، متهم هستند. این طرز فکر در کتاب «مالیوس مالیفیکاروم» که کتابی حاوی مطالب خرافی از جن گیری و جادوگری و مطالبی از این دست می باشد، دسته بندی شده است. ترجمه لغوی نام کتاب، «پتک جادوگران» است. بر خلاف ادعای شیطان پرستان جدید که بر اساس متون انجیل شیطانی بر عدم کودک آزاری و آزار حیوانات پافشاری می کنند، در این فرقه، وحشتناک ترین اعمال، تنها برای مقابله با دستورات الهی انجام می شود.(5)
۴. شیطان پرستی آته ایستیک
این گروه هیچ خدایی را قبول ندارند و منکر خدا هستند. آته ایستیک ها عقیده دارند: قدرت خدایان به اندازه قدرت پیروانشان است. آنان می گویند: ما به چیزی که نمیبینیم اعتقاد نداریم و این قاعده شامل شیطان هم می شود. همچنین می گویند: در جهان زمین، چیزی برای هدایت نمی خواهیم. ما ادیان فریب کار و متظاهر و ریاکارانه را نمی خواهیم. تنها چیز خوبی که در ادیان خداپرست یافت می شود، آدم های بد هستند. در یکی از آموزه های آنان آمده است: «تو تنها کسی هستی که کنترل زندگی ات را به دست داری. چیزی به اسم خدا زندگی ات را بهتر نمی کند».(6)
مبانی فکری فرقه شیطان پرستی
از آن جا که شیطان پرستی، زاییده اندیشه غربی است، مبانی آنها نیز برگرفته از اصول و ارزش های غربی است که به آنها اشاره می شود:
۱. لیبرالیسم
مهم ترین و اصلی ترین مبنای ایدئولوژی غرب مدرن که اینک به جریان غالب و حاکم در اندیشه سیاسی و اجتماعی غرب در آمده، لیبرالیسم است. لیبرالیسم از Liberty؛ به معنای آزادی، گرفته شده است.
اصول مکتب لیبرالیسم
اصول مکتب لیبرالیسم عبارت است از:
1-1. فردگرایی: لیبرالیسم، فرد را اصیل و از هر ارزش مطلقی رها می داند. از زاویه چنین نگرشی، تکلیف گریزی، حقی برای فرد محسوب می شود. همه ارزش ها خاصیت نسبی دارند و امر مطلقی درمیان نیست. این عقیده شیطان پرستان که به نوعی هوای خود را خدای خویشتن دانسته، باورها و مبانی ادیان را رد می کنند، می تواند بر گرفته از این اندیشه لیبرالیستی باشد.
1-2. آزادی: هسته مرکزی و مفهوم بنیادین لیبرالیسم، آزادی است، اما آزادی، وجوه و شؤون مختلف دارد، آزادی از چه و برای چه؟ در لیبرالیسم، آزادی از قیود اخلاقی و دینی مطرح می گردد؛ چرا که لیبرال ها با انکار مسلمات دینی و ارزش های اخلاقی، آزادی نفس در زندگی دنیوی و لذت طلبانه را می جویند. امروزه شیطان پرستان نیز به پیروی از لیبرال ها و در پس شعار آزادی خواهی، فروگذاری از دین و اخلاق و آزادی در لذت های آنی را جستجو می کنند.(7) آری، آن آزادی لیبرالی غرب، بهترین اسلحه شیطان در انداختن انسان ها به منجلاب شهوات و زیاده طلبی و تجاوز به حدود و حقوق انسان و انسانیت است.
1-3. عقل گرایی: لیبرال ها معتقدند که آدمی می تواند با عقل ابزاری و جزیی، منافع خود را بشناسد و نیازی به وحی ندارد. از منظر آنها، راهنما و هدایتگر آدمی، عقل است نه وحی. این مبنای منجر به دین ستیزی، امروز در فرقه های شیطان پرست وجود دارد.(8)
۲. اومانیسم
اومانیسم که در فارسی به انسان گرایی، انسان مداری و مانند آن ترجمه شده، نگرش یا فلسفه ای است که با نهادن انسان درکانون هستی، اصالت را به رشد و شکوفایی او می دهد. نگرش اومانیستی بر دو اصل استوار است:
الف: انسان، محور هستی است و لذت های جسمانی، هدف نهایی فعالیت های بشری به شمار می رود.
ب: خاستگاه شناخت، انسان است و آدمی باید برای رسیدن به سعادت، تنها بر استعدادهای درونی خویش تکیه کند و نیازی به تعالیم بیرونی؛ مانند وحی ندارد.
در این دیدگاه، انسان به جای خداوند متعال درکانون هستی قرار می گیرد و توانایی های انسان برای هدایت یافتن و تسلط بر طبیعت، کافی شمرده می شود. کنار گذاشتن خدا و محوریت دادن به انسان و امیال و لذات او، تنها با بهره جویی از آیین های ساختگی بشری ممکن خواهد بود و شیطان گرایی، بهترین گزینه برای رسیدن به این مطلوب است.(9)
۳. سکولاریسم
سکولاریسم؛ به معنای دخالت ندادن دین در شؤون مختلف زندگی اجتماعی انسان است و از ویژگی های تمدن و فرهنگ غربی محسوب می شود. پیروان این نگرش، تأثیر دین را به جنبه شخصی و خصوصی زندگی انسان محدود می دانند. فاصله گرفتن از آموزه های دینی، روی آوردن به انحرافات فکری و فرقه ای؛ از جمله شیطان پرستی را آسانتر نمود. نظر به این که توجه به اصول سکولاریسم، این مدعا را ثابت خواهد کرد؛ اشاره ای کوتاه به مبانی آنان می شود.
3-1. علم گرایی تجربی: سکولار اندیش معتقد است که بر پایه علم تجربی می توان به تدبیر امور جامعه پرداخت. پشتوانه این تفکر، نوعی مادی گرایی است که قلمرو هستی را به مادیات محدود می کند و ماورای عالم ماده را قابل شناخت نمی داند.
3-2. عقل گرایی: در مکتب سکولاریسم، همه رفتارهای آدمی، برآمده از عقل تعریف می شود، آن هم عقلی که از مبادی دینی بهره نمی گیرد. یکی از مهم ترین عوامل شکل گیری عقل گرایی، آموزه های مسیحیت تحریف شده است. شعار عقل گرایی و علم گرایی محض، بدون نیاز به آموزه های وحیانی و آسمانی که به موجب بدرفتاری اصحاب کلیسا سر بر آورد، بر رواج اندیشه های انحرافی غربی بیشتر دامن زد و زمینه پذیرش فرقه ها و گروه های انحرافی را برای برآوردن خواسته های نفسانی و پشت کردن به ارزش های دینی فراهم نمود. بی شک، شیطان گرایی و شیطان پرستی تأثیرگذارترین ابزار مقابله با آموزه های دینی بود که بنیان گذاران و حامیان و هواداران آن می توانستند در سایه آن به خواسته های نفسانی خود دست یابند و رویگردانی توده های ملت را از آرمان ها و آموزه های دینی سبب شوند.(10)
عقاید و مبانی نظری فرقه شیطان پرستی
بعضی از افکار و عقاید شیطان پرستان را می توان این گونه معرفی کرد:
۱. انکار خداوند متعال
عده زیادی از شیطان پرستان جدید، اعتقادی به خدا ندارند(11) و می گویند: خدایی وجود ندارد (آته ایسم). نفی وجود خدا و موجودات ماورای جهان مادی، از مهم ترین عقاید و اهداف فرقه شیطان پرستی است.(12) آنتوان لاوی در آثارش، خدای یکتا را ساخته دست مردم می خواند و با یک جمله خدا را از صفحه اعتقادات خود پاک می کند: «اختلافات و نزاع بین ادیان که از طرف یک خدا یا خدایان متعدد آمده اند، نشان از این دارد که خدایی نبوده و این سخن بیش از یک ادعای واهی در طول تاریخ نبوده است».(13)
۲. خود پرستی
شیطان پرستان به جای خدا محوری، گرایش به خود پرستی دارند و با الگوگیری از مکاتب ماتریالیستی (اصالت ماده) و اومانیستی (انسان محوری)، خود را محور و مرکز هستی و قوانین طبیعی دیده(14) و در نتیجه خود را سزاوار پرستش می دانند. این جمله معروف شیطان پرستان است که می گویند: «من خدای خود هستم». به اعتقاد آنها خدایی جز خود انسان وجود ندارد و هر انسانی خود یک خدا است. امروزه انکار وجود خدا و خود پرستی موجب گرایش هواداران این فرقه به کارهای بسیار ناپسند شده است.(15)
۳. شیطان پرستی
در شیطان پرستی، شیطان همچون نیرویی بزرگ مورد توجه است و نماد قدرت و حاکمیت بر زمین می باشد؛ قدرتی که به گمان آنها همچون برترین قدرت، مورد پرستش قرار گرفته است.(16) آنتوان لاوی در بخشی از کتابش تحت عنوان «ندای لوسیفر» (نامی دیگر برای شیطان)، لوسیفر را به مقام ربوبیت و الوهیت ارتقاء می دهد و او را خدای رومی می داند که حامل نور، روح هوا و تجسم روشنفکری است.(17) در قسمتی از انجیل شیطان چنین آمده است: «به نام خدای بزرگ ما؛ شیطان، به شما فرمان می دهیم که از دنیای سیاه بیرون آیید. به نام چهار شهریار سیاه جهنم، پیش آیید…».(18)
اصول عقیدتی «کلیسای شیطان»، عبارتند است از:
۱. شیطان می گوید: آزادی و دست و دل بازی، به جای ریاضت و خساست. شیطان به جای ریاضت، نماینده افراط است.
۲. شیطان می گوید: زندگی دنیوی، به جای نقشه های خیالی و موهوم و روحانی. شیطان به جای این که نماینده توهم های معنوی باشد، نماینده زندگی مادی است. [همه مسائل و تجارب غیر مادی و معنوی از دید آنها توهم و دروغ و تظاهر خوانده می شود].
۳. شیطان می گوید: محبت کردن به کسانی که لیاقت آن را دارند، به جای عشق ورزیدن به نمک نشناسان. [درست عکس مسیحیت و سایر ادیان که عشق به انسان ها را آموزش می دهند].
4. شیطان می گوید: انسان حیوانی است گاه برتر از سایر حیوانات؛ و اکثر مواقع به دلیل روح خدایی که از او بد طینت ترین حیوان را ساخته، پست ترین حیوانات است. [روح خدایی که به اعتقاد ادیان آسمانی منشأ و دلیل بزرگی و برتری انسان ها است، در این نظریه دلیلی بر بد طینت ترین موجود بودن او است].
5. شیطان تمام چیزهایی را که گناه شناخته می شود، می ستاید؛ زیرا از تمام آنها لذت و خوشنودی فیزیکی، روانی و یا احساسی دست می دهد؛ [گناهان را برای برآمدن نیازهای انسانی لازم می داند].
6. شیطان بهترین دوست کلیسا است؛ زیرا در تمام این سال ها وجود شیطان دلیل ماندگاری آن بوده است.(19)
۴. ضدیت با ادیان الهی
بسیاری از شیطان پرستان از باورها و گرایش های ادیان گذشته؛ [مانند ادیان ابراهیمی و مسیحیت و اسلام] اجتناب می کنند.(20) خصومت با مذاهب (آنتی رلیژن)، خصوصاً مذاهبی که اعتقاد به معاد و زندگی پس از مرگ دارند، از جمله اعتقادات این گروه است.(21) تمسخر و توهین به ادیان الهی و در رأس همه، دین مسیحیت و شخص حضرت عیسی و حضرت مریم (ع) را می توان در آموزه ها و تصاویر منتشر شده از سوی آنان مشاهده کرد. این مطلب آنچنان جدی است که به عنوان یکی از مسائل واجب در میان طرفداران این فرقه می باشد، طوری که اگر کسی به مقدسات جسارت نکند، در واقع یک شیطان پرست نیست.(22) «انجیل شیطانی»، آموزه های خود را بر این اساس استوار کرده که وجود طبیعی انسان را باید به جای نقشه های خیالی و حرف های موهومی قرار داد که در ادیان پیشنهاد شده است. به دنبال این تغییر نگرش، باید خوش گذرانی و هوس رانی را جانشین ریاضت کرد.(23)
۵. لذت گرایی (هدونیسم)
لذت گرایی (هدونیسم)، از اصول شیطان پرستی است. در شیطان پرستی همه چیز به هوس خواهی و لذت خواهی انسان ختم می شود، چنان که آنتوان لاوی تصریح کرده که «شیطان پرستی، دین بدن است تا روح».(24) وی در این باره می گوید: «ما به لذت جسمانی عقیده داریم و زندگی کامل را در کسب حداکثر لذات می دانیم».(25) شیطان پرستان معتقدند: استفاده از لذات در حد بالای آن، به خصوص لذات جنسی، انگیزه لازم برای کارهای روزانه را فراهم می کند و باید به هر شکلی انجام شوند.(26)
آنها معتقدند برای جلب نظر شیطان باید گناه کرد. کارهایی که از دیدگاه انسان اخلاق مدار، نکوهیده است، در نظر آنها روا است؛ همچون: تجاوز جنسی، همجنس بازی، خون آشامی و قتل. آنها معتقدند: هر شیطان پرستی که قتل هایش بیشتر و بی رحمانه تر باشد، به درگاه شیطان نزدیک تر خواهد بود. زنا با محارم، بهره جویی جنسی از کودکان در انظار عمومی، عریان شدن در میان جمع، بخشی دیگر از عملکردهای شیطان پرستان است.(27)
۶. جادوگری
رفتارهای ساحرانه و اعمال و مناسک خاص ماورایی و جادوگری یکی از ویژگی های این جریان است.(28) جادوگری نه تنها در زمان های گذشته در خدمت جریان شیطان پرستی بوده، بلکه امروزه محور و رکن آن محسوب می شود. توجه خاصی که شیطان گرایان به اعمال جادویی دارند، به عرفان راز آلود و جادویی کابالا بر می گردد که از نظر تاریخی در همان گرایش عوام یهود به جادو و باور ایشان به تأثیر اعمال جادویی ریشه دارد.(29)
۷. دنیای سیاه و تاریک
سیاه نمایی نیز از شاخصه های شیطان پرستی است. این جریان، دنیایی را ترسیم می کند که هیچ روزنه امیدی برای آن متصور نیست. در چنین دنیایی، افراد هیچ امیدی به سعادت ندارند و هیچ هدفی را برای خود تصور نمی کنند. در نتیجه، تمایل به خودکشی، استفاده از مواد مخدر کشنده، خود زنی و … ظهور پیدا می کند. به یک شیطان پرست می آموزند که دنیا میان لجن است و هیچ وقت نمی توان در لجن زندگی کرد و به لجن آلوده نشد، پس هیچ چاره ای جز مردن و رهایی از دنیا نیست و راحت ترین راه آن، خودکشی است. به وی می آموزند زندگی در دنیا بر اساس دروغ بنا نهاده شده، باورهای مردم نیز پایه ای جز دروغ ندارد؛ لذا همه عادت کرده اند دروغ بگویند و حرف راست حتی اگر باشد، هیچ معنا و مفهوم ندارد. همه چیز در شیطان پرستی، منفی جلوه داده می شود و این گونه القا می شود که هیچ امر مثبتی وجود ندارد.(30)
نتیجه
از آنجا که دامنه فعالیت این گروه های منحرف و مرید شیطان در جامعه رو به گسترش است و بستر آن نیز در شهرهای بزرگ فراهم شده و برخی از جوانان جهت جبران محدودیت ها و عقده های بیمارگونه خود و ارضای نیازها و امیال جنسی، خواسته و یا ناخواسته جذب این گروه ها می شوند، خانواده ها باید نظارت بیشتری بر رفت و آمد نوجوانان و جوانان خود داشته باشند، که خدای ناکرده آنان جذب این گروه ها نشوند و در منجلابی نیفتند که دیگر نمی توانند از آن بیرون آیند.
________________________________________
پی نوشت ها:
1. امین خندقی، جواد، شناخت و بررسی شیطان پرستی،ناشر: آفتاب طوس، چاپ دوم، مشهد، ۱۳۸۹ ش. ص ۷۱
2. ر.ک: همان، ص ۱۲۱.
3. کتاب مقدس، سفر پیدایش، ۳: ۴ و ۵.
4. شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص ۱۲۲.
5. همان، ص ۱۲۲ و ۱۲۳.
6. همان، ص ۱۲۳.
7. نگارش، حمید، کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی،ناشر: زمزم هدایت، چاپ چهارم، قم، ۱۳۹۰ ش. ص ۵۳ و ۵۴.
8. همان، ص ۵۵ و ۵۶.
9. ر.ک: همان، ص ۵۶ – ۵۸.
10. ر.ک: کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص ۵۹ – ۶۱.
11. نگارش، حمید، کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص ۸۹.
12. امین خندقی، جواد، شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص ۶۷.
13. مظاهری سیف، حمید رضا وشریفی دوست، حمزه، نگاهی متفاوت به شیطان گرایی، ناشر: صهبای یقین، چاپ اول، قم، ۱۳۹۱ ش.ص ۲۵.
14. ر.ک: نمایه شیطان پرستی چیست؟ سؤال ۳۵۷۸ (سایت اسلام کوئست: ۳۸۳۴).
15. کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص ۸۹.
16. همان، ص ۴۵؛ نمایه شیطان پرستی چیست؟ سؤال ۳۵۷۸ (سایت اسلام کوئست: ۳۸۳۴).
17. نگاهی متفاوت به شیطان گرایی، ص ۲۵.
18. کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص ۸۶.
19. ر.ک: همان، ص ۸۴ و ۸۵؛ کریمی، حمید، جهان تاریک، شناخت و نقد فرقه شیطان پرستی،ناشر: مؤسسه بوستان کتاب، چاپ هفتم، قم، ۱۳۹۰ ش. ص ۷۱ و ۷۲.
20. کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص ۴۵؛ ر.ک: سایت عرفان ۹۰ نخستین پایگاه تخصصی نقد فرقه ها.
21. شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص ۶۹.
22. همان، ص ۲۳۲.
23. نگاهی متفاوت به شیطان گرایی، ص ۷۹ و ۸۰.
24. همان، ص ۲۶.
25. کژراهه شیطان پرستی، تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص ۸۶.
26. شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص ۶۹.
27. کژراهه شیطان پرستی؛ تهیه کننده: پژوهشکده تحقیقات اسلامی، ص ۸۹٫ ر.ک: سایت عرفان ۹۰ نخستین پایگاه تخصصی نقد فرقه ها.
28. ر.ک: سایت عرفان ۹۰ نخستین پایگاه تخصصی نقد فرقه ها.
29. نگاهی متفاوت به شیطان گرایی، ص ۱۶.
30. شناخت و بررسی شیطان پرستی، ص ۶۹.
|