زهد و بی توجهی به دنیا
... پیغمبر که خلیفه الله بود، و همه او را قبول داشتند، وقتی که توی مسجد می نشست نمی شناختندش، کسی که از خارج می آمد، نمی شناخت برای اینکه بالا و پائینی در کار نبوده، آن وقت حتی یک چیزی هم نبوده است که بیندازد زیرش...اگر حصیری بود که بود، و الا روی زمین می نشست، اسلام این است. ما دلمان چنین چیزی می خواهد، البته قدرت نداریم که این را عرضه کنیم، هر چه آدم بخواهد به مبداء خیر نزدیک بشود، باید خودش را نزدیک کند، حالا من نتوانستم مثل مالک اشتر عمل کنم، هر چه بتوانم خودم رابه آن ها نزدیک کنم ... خوب است .
(امام خمینی ،صحیفه نور جلد8 صفحه190)
********************************
شرح حدیث از امام خامنه ای (مدظله العالی )
فی الکافی عن النبی (صلی ا...علیه و آله ) : فی خطبة أَلَا أُخْبِرُكُمْ بِخَیْرِ خَلَائِقِ الدُّنْیَا وَالْآخِرَةِ؟ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَكَ وَتَصِلُ مَنْ قَطَعَكَ وَالْإِحْسَانُ إِلَى مَنْ أَسَاءَ إِلَیْكَ وَإِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَك (الشافی ص 522 ) ظاهراً مراد از اخلاق دنیا و آخرت، اخلاقی است که هم اثر نیکوی آن در زندگی دنیا ظاهر می شود و هم در آخرت. یعنی علاوه بر تاثیرات اخروی ، در دنیا نیز دارای آثا ر مفید و پسندیده ای برای صاحبش است: -1 اگر کسی به شخص شما ظلم کرد، او را عفو کنید. این ظالم طبعاً آن ظالمی نیست که به دیگران، یا به ملّتی ظلم می کند... مراد، عفو از ظلم شخصی است. -2 آن کسی که صله شما بر او واجب است و صله او بر شما واجب است ، او قطع رابطه کرد ، مثل ارحام و خویشاوندی که ارتباط با او واجب است یا دوستی که ارتباط با او مستحسن است ، اگر او این ارتباط را قطع کرد شما وصل کنید. -3 کسی به شما بدی کرد ، شما به او احسان کنید. گاهی شخصی به انسان یک بدی می کند، مثلاً بایستی از شما تجلیل کند نمی کند. یا ... این بدی کردن است. شما به این انسان احسان کنید! مثل خود او رفتار نکنید! -4 کسی که شما را از عطاء خود محروم کرده شما به او اعطا کنید! فرض کنید مالی، امکانی در اختیار او بود که به افرادی می داد، شما هم یکی از مستحقّین آن اکرام بودید، شما را به حساب نیاورد، شما اگر صاحب آن انعام و اکرام شدید، او را محروم نکنید.
********************************
پرهیز از شتاب زدگی در سخن
روزی لقمان حکیم نزد داوود علیه السلام رفت. در حالی که او به ساختن زره مشغول بود و لقمان تا آن زمان زره ندیده بود. از دیدن آن تعجب کرد و خواست از داوود علیه السلام سؤال کند که چه چیزی می سازد، ولی بهره مندی او از حکمت موجب شد که چیزی نپرسد و منتظر بمانْد ، ساخت زره تمام شد؛ داوود برخاست و آن را بر تن کرد و گفت: زره لباس خوبی برای جنگ است. در این وقت لقمان گفت: سکوت حکمت است و کسی هم که به آن عمل کند، کم است.
سخن دان پرورده پیر کهن بیندیشد، آن گه بگوید سخن
مزن بی تأمل به گفتار دم نکو گوی، اگر دیرگویی چه غم
(گلستان سعدی)
(نشریه طوبی ، اسفند 85 شماره 15)
********************************
یک کلمه کافیست!
روزی به مرحوم آیت الله بهجت(ره)گفتند : کتابی در زمینه اخلاق معرفی کنید، فرمودند : لازم نیست یک کتاب باشد یک کلمه کافیست که بدانی «خدا می بیند»
********************************
من برای بچه ها ارزش قائلم !
استاد شهید مرتضی مطهری در پاسخ به دانشجویی که از برنامه زندگی ایشان سؤال کرده بود، فرمودند: « وقتم در زندگی تنظیم شده است؛ یکی دو ساعت برای سخنرانی ، وقت مشخّصی برای مطالعه و حتی یکی دو ساعت برای بچه ها که به درسشان برسم و با آنها بازی کنم. بالاخره بچه ها هم حق دارند. من برای بچه ها ارزش قائلم. در موقع مشخّصی که باید با بچه ها باشم ، حتی اگر کار مهمّی داشته باشم ، ترجیح می دهم که آن دو سه ساعت به بچه ها و درس و مشقشان برسم. »
(منبع : نشریه فرهنگ كوثر، تابستان 1382، شماره 58 )
********************************
شیوه مبارزه !
هیچ وقت لباس خارجی بر تن نمی کرد. از خیاط می خواست با پارچه های تولید داخل برایش لباس بدوزد. و این روش را مبارزه با استکبار می دانست. آن روزها دکمه در داخل تولید نمی شد، خیاط هم از دکمه استفاده کرده بود. بعد از اینکه لباس را دید، از دکمه های خارجی خوشش نیامد. به همین دلیل به خیاط " یاد داد" تا با قیطان دکمه درست کند وبه لباس بدوزد. نمونه این لباس در کتابخانه ایشان موجود است.
(گنجینه ی شهاب ، شرح حال حضرت آیت الله مرعشی نجفی)
********************************
معامله با یک نوجوان!
در ارتفاعات سخت کردستان بودیم که به ما اطلاع دادند شهید محراب آیة الله مدنی (ره) برای بازدید منطقه به محل استقرار ما می آید. هنگام بازدید، رزمنده نوجوانی جلو آمد و با حیایی خاص بعد از سلام و احوال پرسی گفت: الآن 9 روز است که آب پیدا نکرده ایم و نمازهایم را با تیمّم خوانده ام، تکلیف نمازهای من چه می شود؟ شهید مدنی وقتی نگرانی او را دیدند در حالی که اشک در چشمانشان حلقه زده بود، گفتند: حاضری یک معامله با من بکنی؟ آن رزمنده گفت: چه معامله ای؟ شهید مدنی (ره) گفتند: من حاضرم تمام عبادت هایم را به تو بدهم و در عوض تو این 9 روز نمازت را به من بدهی.
[ به نقل از: ماهنامه جانباز، شماره 105 ، گوینده خاطره: آقای علیرضا زوّاره ]
********************************
رسم بندگی
مرد فقیری، غلام های عمید خراسانی را دید كه لباسهای بسیار زیبا و پیراهن های دیبا بر تن دارند. رو به آسمان كرد و گفت: «خدایا! بنده پروری را از عمید خراسانی یاد بگیر كه غلام هایش را با لباس زربافت و زیبا می آراید.» از قضا پس از اندك زمانی، بین عمید و یكی از امیرانش، جنگی در گرفت و عمید شكست خورد و فرار كرد. امیر، غلام های عمید را دستگیر كرد و هر چه به آنها وعده و وعید داد و هرچه آنها را شكنجه كرد تا جای گنجینه عمید را به او بگویند نگفتند. وقتی آن مرد فقیر، وفا و همت والای آنها را دید، خودش انصاف داد و گفت: «بندگی را هم باید از بندگان عمید خراسانی یاد گرفت.»
تو بندگی چو گدایان به شرط مزد مكن كه خواجه خود روش بنده پروری داند
( الكلام یجر الكلام، ج 1، ص 181)
********************************
سوال:با توجه به وجود رادیو ضبط ، تلویزیون و رایانه در اتاق های اداری ، استفاده غیر کاری از این گونه وسایل در ساعت کار چه حکمی دارد؟
جواب:استفاده از امکانات بیت المال به مقدار متعارف که شرایط کاری بیانگر اذن به کارکنان در این مقدار استفاده است اشکال ندارد. البته دو نکته باید مورد توجه قرار گیرد: الف) عدم لطمه به انجام وظیفه و معطل نشدن کار سازمان ب) عدم تحمیل هزینه اضافه به بیت المال
استفتائات مقام معظم رهبری - www.leader.ir