یاد مرگ
فی الکافی عن الباقر (ع) : «قُلْتُ لِابِی جَعْفَرٍ علیه السلام حَدِّثْنِی بِما اَنتَفِعُ بِهِ فَقالَ یا اَبا عُبَیدَةَ اَکْثِر ذِکْرَ الْمَوتِ (الشافی صفحه، 534)
شرح حدیث از امام خامنه ای ( مدظله العالی) : ابو عبیده از حضرت (باقر علیه السلام ) در خواست نصیحت می کند که چیزی به من بگو که من از آن بهره مند بشوم.حضرت می فرمایند: یاد مرگ را در ذهن خود زیا د کن ! فَاِنَّهُ لَمْ یُکْثِر الاِنسانُ ذِکْرَ الْمَوتِ اِلاَّ زَهِدَ فِی الدُّنْیا؛. هر کسی که زیاد به یاد مرگ باشد به دنیا بی رغبت می شود. جلوه های دنیا در چشم او و در دل او بی رونق می شود. واقع قضیه هم همین است. کسانی که خیلی به دنیا چسبیدند ، از یاد مرگ می گریزند. اگر کسی اسم مرگ را بیاورد ، پریشان و آشفته می شوند. شنیدیم بعضی ها را که وقتی نصیحتشان می کردند؛ اسم مرگ را می آورند، دستپاچه می شدند. می گفتند آقا نگو! اصلاً می ترسند به یاد مرگ بیفتند. این ، از جهت چسبندگی شدید به دنیاست. اصلاً طاقت ندارد اسم مرگ را بشنود ؛ چون مرگ فراق همه چیز است. همه آن دلخوشی ها ، دلبستگی ها و لذت هایی که انسان در دنیا دارد ، از همه اینها مفارقت می کند و دور می شود.این کسی که دلبسته به اینهاست، چه چیزی برایش بدتر،سنگین تر،سخت تر از این مفارقت است !؟ انسان یک چیزی گم کند ، چیزی که به آن دلبسته است ، چه قدر آشفته می شود؟! حالا همه محبوب های زندگی را ، افراد محبوب ، اشیاء محبوب، همه اینها را انسان از دست می دهد. بین او و همه اینها جدایی می افتد. این کسی که دلبسته به اینهاست ، از مرگ وحشت می کند اصلاً اسمش را نمی خواهد بشنود. بنابراین ، یک قاعده روشنی شد، که اگر می خواهید این حالت دلبستگی کم بشود ، زیاد یاد مرگ بکنید . شرح حدیث از امام خامنه ای ( مدظله العالی) 7/ 8/ 87
**********************************************
تنها راه اصلاحِ اخلاق
اصلاحِ اخلاق، تنها و تنها يك راه دارد ... آن هم عبارت است از: تكرار عمل صالح و مداومت بر آن البته عملي كه مناسب با آن خوي پسنديده است، بايد آن عمل را آن قدر تكرار كند و در موارد جزئي كه پيش مي آيد آن را انجام دهد تا رفته رفته اثرش در نفس ( مستقر شده ) و در صفحه دل او نقش ببندد (و از بین نرود) . (علامه طباطبایی ره - تفسیر المیزان)
**********************************************
در محضر بهجت (ره)
از مرحوم آیت الله بهجت(رحمة الله علیه) سوال شد: چه کنیم تا نماز صبح مان قضا نشود؟ در پاسخ فرمودند: كسي كه باقي نمازهايش را در اول وقت بخواند ، خدا او را براي نماز صبح بيدار خواهد كرد .
**********************************************
آثار قرائت قرآن با توجّه
مرحوم آیت الله العظمی سید احمد خوانساری (1363-1270 شمسی) بیماری زخم معده داشتند که احتیاج به عمل جراحی داشت، از طرفی ایشان سالخورده و از لحاظ جسمی ناتوان بودند و تحمّل جراحی بدون بی هوشی نیز ممکن نبود. پیش از آن که عمل جراحی آغاز شود، ایشان اجازه بی هوش کردن را به پزشکان معالج ندادند [ چون به نظر ایشان در صورت بی هوشی، تقلید مقلدینشان دچار اشکال می شد] از این رو به پزشک معالج فرمودند: « هرگاه من مشغول قرائت سوره ی مبارکه ی انعام شدم، شما مشغول عمل من شوید من توجه ام به قرآن است و در این صورت هیچ مشکلی پیش نمی آید. [ایشان آن چنان به قرآن توجه پیدا می کردند که احساس درد نمی کردند.] همان طور هم شد و با تمام شدن عمل جراحی، قرائت سوره مبارکه انعام نیز به پایان رسید! ( مردان علم درمیدان عمل ج 4 ص 188ــ 189)
**********************************************
ای فرزندم ...
ای فرزندم... از وصیتهای من که در آستانه مرگ و نفسهای آخر را می کشم به تو که از نعمت جوانی برخوردار ی آن است که ... دوستان خویش را از اشخاص وارسته و متعهد و متوجه به معنویات و آنانکه به حب دنیا و زخارف آن گرایش ندارند و از مال و منال به اندازه کفایت و حد متعارف پا بیرون نمی گذارند و مجالس و محافلشان آلوده به گناه نیست و از اخلاق کریمه بر خوردارند انتخاب کن که تاثیر معاشرت در دو طرف صَلاح و فساد اجتناب ناپذیرند و سعی کن از مجالسی که انسان را از یاد خدا غافل می کند پرهیز نمایی که با خوگرفتن با این مجالس ممکن است از انسان سلب توفیق شود که خود مصیبتی است جبران ناپذیر . (بخشي از نامه عرفاني حضرت امام خميني-ره به فرزندش حاج سيداحمدآقا خميني-ره)
**********************************************
آخرین عمل
حقیقت شقاوت این است که آخرین عمل انسان گناه باشد وحقیقت سعادت این است که انسان در حال عبادت بمیرد .در حال خواندن نماز شب سکته کند ، در راه مشهد و کربلا بمیرد . "حاج جواد اطمینان " به در خانه کسی رفت تا قباله بگیرد تا برای جهاز دختر آن خانواده قالی و یخچال تهیه کند در همانجا سکته کرد ومرد. عمل آخری او کمک به بندگان خدا بود . این را در نامه عمل اومی نویسند. پس همیشه بعد از نمازهایتان از خدا بخواهید که " خدایا، عمل آخری مارا عمل خیر قرار بده ." زیرا اگر آخرین عمل شما خیر باشد ، خداوند به همان نگاه می کند و به اعمال قبلی نگاه نمی کند.بعضی ها هستند که وقتی به آنها نامه ای میدهید فقط اول وآخر نامه را می خوانند ، خداوند هم همین طور، فقط به آخری نگاه می کند ، می بیند آخرین عمل خوب بوده ، می گوید : به بهشت برولذا می گویند : این دعا را زیاد بخوانید :" اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا " اگر عربیِ این دعا را بلد نیستید ، بعد از هر نماز بگویید : " خدایا عاقبت ما را ختم به خیر کن ." یعنی آخرین عمل مرا عبادت قرار بده . (آیت الله مجتهدی تهرانی-ره)
**********************************************
کو آن کسی که کار برای خدا کند؟
در ضلع شرقی مسجد جامع بازار تهران غذا فروشی داشت. مرحوم حاج میرزا احمد عابد نهاوندی معروف به « مرشد چلویی» روی تابلوی بالای دخل مغازه اش نوشته شده بود: « نسیه و وجه دستی داده می شود ، حتی به جنابعالی به قدر قوه» مرحوم مرشد در جلوی آشپزخانه ای که ایستاده بود، گفته بود کسانی که می خواهند غذا بیرون ببرند، هدایت کنید تا از نزد او بگذرند چون بیشتر کسانی که غذا بیرون می بردند، بچه ها و نوجوانانی بودند که برای کارفرمایان وصاحبان مغازه های بازار غذا می گرفتند و می بردند و خودشان از آن غذا محروم بودند. کودکی که با ظرف غذا در دست، نزد او می آمد مقداری پلوی زعفرانی روی بادیه او می ریخت و ظرف را کامل می کرد و بعد تکه کباب یا لقمه گوشت یا اگر تمام شده بود، ته دیگی زعفرانی داخل روغن می کرد و دهان آن پسربچه یا نوجوان می گذاشت. و همین طور فقیران و مسکینان صفی داشتند که از داخل راهرو شروع می شد و به اول سالن مغازه ختم می گشت. افراد فقیری که معمولاً عائله مند بودند و بعضی مورد شناسایی مرحوم مرشد قرار داشتند، هر روز می آمدند و به نسبت تعداد عائله خود غذای رایگان و خرجی یومیه می گرفتند. این شعر از آن مرحوم است:
کو آن کسی که کار برای خدا کند؟ بر جای بیوفایی مردم وفا کند
هرچند خلق سنگ ملامت بر او زنند بر جای سنگ نیمه شبها دعا کند
**********************************************
فرازهایی از توبه نامه شهید 13 ساله علیرضا محمودی (1)
بار خدایا از کارهایی که کرده ام به تو پناه می برم از جمله : از این که حسد کردم... از این که تظاهر به مطلبی کردم که اصلاً نمی دانستم... از این که زیبایی قلمم را به رخ کسی کشیدم.... از این که در غذا خوردن به یاد فقیران نبودم.... از این که مرگ را فراموش کردم.... از این که در راهت سستی و تنبلی کردم.... از این که در سطح پایین ترین افراد جامعه زندگی نکردم.... (منبع : همشهری آنلاین)
**********************************************
سوال: در ساعات اداری به بعضی از مسئولین ، میهمان شخصی مراجعه می کند که کار اداری هم ندارند و از امکانات موجود مثل چای ، غذا ، تلفن و ...، استفاده می کنند ؛ مستدعی است ، بفرمایید مسئول مربوطه در این مواقع در مورد بیت المال چه تصمیمی اتخاذ نماید؟
جواب:باید مطابق مقررات اداره عمل کنند؛ و تخلف از آن و تصرّف بر خلاف مقررات، موجب ضمان است.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.leader.ir