میزان در تعلیم و تربیت
قالَ علی ( عليه السلام ) : مَنْ نَصَبَ نَفْسَهُ لِلنَّاسِ إِمَاماً فَلْيَبْدَأْ بِتَعْلِيمِ نَفْسِهِ قَبْلَ تَعْلِيمِ غَيْرِهِ (قصار 73 )
حضرت علی (ع) فرمود : آن كه خود را در مرتبه پيشوايى قرار مىدهد بايد پيش از مؤدب نمودن مردم به مؤدب نمودن خود اقدام كند.
*************************************
شرح حدیث از مقام معظم رهبری
...اگر اين تعليم انجام گرفت(ادب نمودن خود) ، تعليم غير، آسان خواهد شد؛ مشكل كار ما اين است.عزيزان من! برادران من! فرزندان من! جوانان! طلاب دختر و پسر! اگر ميخواهيد مثل بوتهى گلى عطر شما فضا را معطر كند، اگر ميخواهيد معنويت مثل چشمهاى از شما سرازير شود و بدون اجبار، بدون اكراه، تشنگان بنوشند و به سوى آن بشتابند، راهش اين است: «فليبدأ بتعليم نفسه» به قدر تعليم، يا شايد بيش از تعليم، به تربيت بينديشيد. بجز در يك جا در قرآن، كه «يعلّمهم» جلوتر از «يزكّيهم» است، همه جا «يزكّيهم» - تزكيه - بر تعليم مقدم است؛ «يزكّيهم و يعلّمهم الكتاب و الحكمة». اين شايد نشان دهندهى اين است كه تزكيه جايگاه برترى دارد. مخاطبان خودتان را تزكيه كنيد، تربيت كنيد. اين تربيت هم همين طور كه عرض كرديم، «من نصب نفسه للنّاس اماما فليبدأ بتعليم نفسه قبل تعليم غيره»، سخت است. اين كار سخت را هم بايد انجام داد.
بيانات در جمع روحانيون شیعه و اهل سنت كرمانشاه 1390/07/20
*************************************
عبودیت کمال انسان
به نظر شما کمال انسان چیست؟ اسباب آن چه می باشد؟ و اگر در حال حاضر فردی را می توان الگو قرار داد و شما می شناسید، معرفی نمایید؟ کمال انسان در عبودیت است، و سبب عبودیت، ترک معصیت در اعتقاد و عمل است، فرد کامل، مرشد است و در این عصر، [فرد کامل ] ولیّ عصر(ع) است؛ و طریق رسیدن به ارشاد او، ادامه توسّلات معلومه است از قبیل: زیارات مأثوره از روی صدق و با عدم تردید و نمازهای آن حضرت(ع) و همه تحببات به خدا و دوستان او.
( پرسش ازمحضر آیت الله بهجت- ره ، مبلغان ش 114)
*************************************
رفع نیاز مؤمنین
رسول خدا (ص) : کسی که برای رفع نیاز برادر مومن خود کوشش نماید مانند این است که نه هزار سال خداوند متعال را عبادت نموده در حالی که روزها را روزه گرفته و شب ها را هم شب زنده داری نموده.
(بحارالانوار،ج 4 ، ص315)
*************************************
پیامد سبک شمردن نماز
پس از وفات امام صادق عليه السلام ابوبصير آمد به امّ حميده تسليتي عرض کند. امّ حميده گريست. ابوبصير هم که کور بود گريست. بعد امّ حميده به ابوبصير گفت: ابوبصير! نبودي و لحظه ي آخر امام را نديدي؛ جريان عجيبي رخ داد. امام در يک حالي فرو رفت که تقريباً حال غشوه اي بود. بعد چشمهايش را باز کرد و فرمود: تمام خويشان نزديک مرا بگوييد بيايند بالای سر من حاضر شوند. ما امر امام را اطاعت و همه را دعوت کرديم. وقتي همه جمع شدند، امام در همان حالات که لحظات آخر عمرش را طي ميکرد يک مرتبه چشمش را باز کرد، رو کرد به جمعيت و همين يک جمله را گفت : اِنَّ شَفاعَتَنا لا تَنالُ مُستَخِفّاً بِالصَّلوةِ هرگز شفاعت ما به مردمي که نماز را سبک بشمارند نخواهد رسيد. اين را گفت و جان به جان آفرين تسليم کرد."
( استاد شهید مرتضي مطهری ، آزادي معنوی)
*************************************
درمان مَرضِ نفاق
نفاق و دورویى صفتى است بسیار قبیح و زشت که انسان شرافتمند هیچگاه متصف به آن نیست؛ چرا که مایه رسوایى و سرافکندگی در این عالم ، پیش نزدیکان و آشنایان، و ذلت و عذاب دردناک در آخرت است. علاج این خصلت ناپسند، در دو مرحله صورت میپذیرد : مرحله اول تفکر در مفاسدى که مترتب بر این رذیله است . مرحله دوم که(اجرای آن) عملی می باشد؛ به این صورت است که انسان مدتى با کمال دقت از حرکات و سکنات خود مواظبت کند. بر خلاف خواهش نفس اقدام کرده و اعمال و اقوال خود را در ظاهر و باطن درست کند و ظاهرکاریها را عملاً کنار گذارد، و از خداى متعال در خلال این احوال توفیق طلب کند که او را بر نفس امّاره و هواهاى آن مسلط کند، و در این اقدام و علاج با او همراهى فرماید. اگر مدتی بدین حال باشد، امید است که نفس صفا پیدا کند و کدورت نفاق و دورویى از او زایل گردد و آیینه قلب و باطنش از این رذیله پاک و پاکیزه گردد و مورد الطاف حق و رحمت ولىّ نعمت حقیقى گردد.
(امام خمینی، چهل حدیث، ص 157 - 159)
*************************************
رحم و مروّت شیطان!
علّامه سید محمد حسین حسینی تهرانی در کتاب لب الالباب ،نقل میکند: حاج امام قلی نخجوانی که استاد معارف مرحوم آقا سید حسین قاضی پدر مرحوم میرزا علی آقا قاضی(ره) بود و در نزد مرحوم آقا سید قریش قزوینی(ره) در اخلاقیات و معارف الهیّه مراتب استکمال را طی مینمود، گفت: پس از آن که به سن پیری رسیدم، دیدم با شیطان در بالای کوهی ایستادهایم، من دست خود را بر محاسن گذارده و به او گفتم: مرا سن پیری و کهولت فرا گرفته، اگر ممکن است از من بگذر. شیطان گفت: این طرف را نگاه کن، وقتی نظر کردم درّهای بسیار عمیق دیدم که از شدّت خوف و ترس عقل انسان مبهوت میماند. شیطان گفت: در دل من رحم و مروّت و مهر و عطوفت قرار نگرفته اگر چنگال من بر تو گیر کند و دستم به تو رسد جای تو در ته این درّه خواهد بود که تماشا میکنی و چنان تو را در آن سرنگون کنم که بند از بندت جدا شده و پیکرت قطعه قطعه شود.
(محمد حسین حسینی تهرانی ، رساله لب الالباب، ص76)
*************************************
حدیث نفس 2
فرازی دیگر از نامه هایی که شهید 19 ساله، مصطفی انجم افروز، به خودش می نوشت
مصطفی! بالاترین لذّتی که میتوانی در زندگی کسب کنی، سوز و گدازهای عرفانی است؛ نغمههای عشق و سرورِ اشک نیمهشب است. آنجاست که به سرمنزل بابُالقلوب رسیده، راه مکاشفات بر تو باز میشوند و به حریم خانه قدس و ملکوت راه مییابی، دیگر دل را به این خانه تار دنیا بند نمیکنی و به دنبال حقایق، رهنمون میشوی. خودت را از نعمتِ آهِ نیمهشب، محروم مکن. و بیشترین لذّت، در محبّت است و نشانه محبّت، این است که آنچه را دوست، خوش دارد، انجام بدهی و در آن تعجیل کــنی و آنچه را خوش نمیدارد، رها کنی؛ چه دوست حقیقی که خدای تبارک و تعالی باشد و چه دوست مجازی؛ نتیجتاَ مستحبات را عمل کنی و مکروهات را دوری کنی. مصطفی! همانطور که مولا علی (ع) میفرماید: در زندگی آنچنان باش که مردم پروانهوار به دورت بچرخند و در مرگت برایت بگریند. در زندگی، آنچنان باش که گویی تا ابد زندهای و برای آخرتت آنچنان باش که گویی لحظهای دیگر زنده نیستی. در مجلسی یا هر جایی اگر بوی غیبت را شنیدی، دوری کن و ننشین و اگر میتوانی، جلوگـیری کن. اگر میتوانی، کار فردایت را به امروزت بگذار ولی کار مربوط به امروزت را به فردا وامگذار. به چیزی (مادّیات) دل نبند که اگر از دستت رفت، غصّهدار شوی و بر چـیزی که از دستت رفت، غصّه مخور.
(برگرفته از وبلاگ شهید من)
*************************************
تواضع انسان را بالا می برد
« إِنّی وَضَعْتُ الرَّفْعَه وَالدَّرَجَه فِی التَّوَاضُعِ وَ النَّاسُ یَطْلُبُونَهَا فِی التَّکَبُّر ِ» (مستدرک الوسائل، ج12، ص 173، باب101) ما رفعت و بزرگی را در تواضع قرار دادیم، (ولی) مردم در کبر طلب می کنند. تکبرمی کنند که در میان مردم بالا بروند و آقا بشوند. امام (علیه السلام) فرمود:«مَن تواضَعَ فقد رَفَعَهُ الله و مَن تکبّرَ فقد وَضَعَهُ الله»" هر که تواضع کند خدا او را بالا می برد و و هر که تکبّر کند خدا او را به زمین می زند"
یکـی قـطره باران ز ابـری چکیـد / خـجل شد چـو پهـنای دریا بـدیـد
که جایی که دریاست من کیستم / گـر او هست حـقا که من نیستم
چو خـود را به چشـم حقارت بدید / صدف درکنارش به جان پرورید
سپهـرش به جـایی رسـانید کـار / کـــه شـد نامورِ لـؤلـؤ شـاهـوار
(آیت ا...مجتهدی- ره)
*************************************
یک استفتاء
سوال: نسبت به قرائت نماز بعضى از ائمه جماعات كه تلفظ حروفى مثل ذال، ضاد و ... را نمىتوانند فصيح و عربى ادا كنند، چه بايد كرد؟ اقتدا به ايشان به خصوص براى كسانى كه افصح هستند چه حكمى دارد؟ و آيا ايشان (ائمه جماعات) نسبت به عموم مردم در اين خصوص مسئوليتى ندارند؟
جواب: رعايت نكات و محسّنات تجويدى لازم نيست؛ همين كه قرائت او نزد اهل لسان صحيح باشد، اقتدا جايز است و در صورت شك نيز اقتدا صحيح است.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.leader.ir