قال علی علیه السلام : مَن بَصّركَ عَيبَكَ فَقَدْ نَصَحكَ. / (فهرست غرر، ص 381)
کسي که عيب تو را به خودت نشان بدهد مسلماً او دلسوز و خيرخواه تو است.
چاک خواهم زدن این دلق ریایی چکنم
ای برادر راه حقیقت،از خواب غفلت بیدار شو و چشم دل و دیده قلب را باز کن و کتاب نفس خود را قرائت نما که از برای گواهی کافی خواهد بود.خدای تعالی می فرماید: به زودی آیات خود را در جهان خارج و جان آدمیان به آنان نشان خواهیم داد تا حق برای آنان روشن گردد؛ ...
تو را ز کنگره عرش می زنند صفیر ندانمت که در این دامگه چه افتاده است
و حجاب طبع و طبیعت را پاره کن که تو از جهان قدس و طهارتی و از جایگاه نور و کرامت، چنانکه عارف شیرازی (قدس سره) می گوید:
چاک خواهم زدن این دلق ریایی چکنم روح را صحبت ناجنس عذابی است الیم
و چون حجاب های ظلمانی را پاره کردی، ظهور حق را در همه اشیاء و احاطه اش را بر آن ها خواهی دید و مشاهده خواهی نمود .
[ امام خمینی (قدّس سرّه ) ،شرح دعای سحر ، ص195 ، 196 ]
خوف واقعی !
عن ابی جعفرٍ الباقر«علیه السلام»قال: فی التورات مکتوبٌ فیما ناجی اللهُ«عَزَّوجلَّ»به موسیَ بنَ عمران : یا موسی! خَفنی فی سِرِّ أمرِک أَحفَظکَ من وَراءِ عورتِک و اذکُرنی فی خلواتِک و عند سُرورِ لذّاتِک أَذکُرک عند غَفَلاتِک . ( امالی،صفحه 327 )
حضرت می فرماید: از جمله مناجات های خدای متعال با موسی بن عمران، این مطلب است: در باطن دل خود ، در عمق جان خود ، از من خوف وخشیت داشته باش! یعنی خوفِ واقعی، نه خوف ظاهری. اگراین کار را کردی، نتیجه این است که من هم بواطنِ کار تو را حفظ می کنم. هر کسی در بواطنِ کار خود ضعف ها و نقص هایی دارد که اگر بر مردم ، چه در دنیا ، چه در آخرت آشکار بشود، مایه رنج و ناراحتی انسان است. انسان نمی خواهد ضعف هایش را دیگران بدانند.خدای متعال می فرماید ... تو مرا در خلوت خود به یاد بیاور! این طور نباشد که یاد خدا همه اش در ملأ و در عیان باشد؛ در خلوت خود، در باطن قلب خود، در تنهایی های خود،در نیمه شب های خود،من را به یاد بیاور! و عندَ سُرورِ لذّاتِک، آن وقتی که یک لذتی را درک می کنی و خوشایند توست،در آنجا یاد خدا باش! انسان که نباید فقط در مصیبت ها و در محنت ها یاد خدا بیفتد،در لذّات انسان بایستی به یاد خدا باشد.آنجایی که زندگی شیرین است،آنجایی که همه چیز برای انسان فراهم است،اینجا هم بایستی انسان به یاد خدا باشد. می فرماید: اگر این شد،أَذکُرکَ عندَ غَفَلاتِک، من هم در مواردی که تو دچار غفلت هستی که بیم افتادن، بیم سقوط، بیم لرزش در تو می رود، آنجا من تو را یاد خواهم کرد، تو را حفظ خواهم کرد.
[ شرح حدیث از امام خامنه ای مدظله العالی در مقدمه درس خارج 7/2/1394 ]
من حق ندارم به ايشان امر كنم!
خانم زهرا مصطفوي روايت مي كند كه : من نديدم در طول زندگي، امام به خانمشان بگويند در را ببنديد. بارها و بارها ميديدم كه خانم ميآمدند و كنار آقا مينشستند، ولي امام خودشان بلند ميشدند و در را ميبستند و حتي وقتي پا ميشدند به من هم نميگفتند كه در را ببندم. حتي به صورت خواهش هم از ايشان چيزي را نميخواستند. به آقا گفتم: خانم كه داخل اتاق ميآيند همان موقع به ايشان بگوييد در را ببندند. گفتند: «من حق ندارم به ايشان امر كنم.»
[ برگرفته از کتاب زندگی به سبک روح الله، سرگذشت های ویژه از زندگی امام خمینی(ره) ]
اگر چنین کنی، خواهی دید که نماز و عبادتت هم بزرگ میشود!
در دنیا از هر کاری که برای دیگران از دستت بر می آید، فروگذار نکن. اقلاً با اخلاق خوب و روی خوش از دیگران احوالپرسی کن. برای دیدار با فقرا به خانهشان برو. در هر مرتبه و جایی که هستی، نگاه کردن به زیردست عبادت است. به ایمان هم که رسیدی، زیردستهایت را با محبّت نصیحت کن. هم از آنچه از دنیا داری، بینظر انفاق کن و هم از آنچه از آخرت و اخلاق پسندیده داری، بینظر بذل و بخشش کن. اگر چنین کنی، خواهی دید که نماز و عبادتت هم بزرگ میشود.
[منبع : مرحوم دولابی، کتاب طوبی محبت ،ج1 ص 131]
فرودگاه دل !
اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ خدایا روزه مرا روزه صائمین قرار بده؛ صائمین چه کسانی هستند؟ سه نوع روزه داریم ؛ 1- روزه عام 2- روزه خاص 3- روزه خاص الخاص
روزه عام: همان روزه ای است که عموم مردم می گیرند؛ نمی خورند و نمی آشامند، ولی متاسفانه به نامحرم هم نگاه می کند؛ گناه هم می کند؛ حجابش را هم مراعات نمی کند. روزه خاص: روزه ای است که روزه دار علاوه بر اینکه از خوردن و آشامیدن خود داری می کند اعضاء و جوارحش هم روزه دارد؛ چشمش را هم از معصیت می بندد؛ سحر که روزه می گیرد نیت می کند که خدایا من همه اعضاء و جوارحم روزه است؛ گوشم غیبت نمی شنود، زبانم غیبت نمی کند، و ... این روزه خاص است.
روزه خاص الخاص: این روزه، روزه ای هست که غیر از خدا هیچ چیز دیگری در دل روزه دار نباشد؛
ای یک دله صد دله؛ دل یک دله کن مهر دگران را ز دل خود یله کن
اگر در ماه رمضان همه کار ها برای خدا باشد؛ روزه خاص الخاص تحقق می یابد و از این رو در دعا از خدا می خواهی اللَّهُمَّ اجْعَلْ صِیَامِی فِیهِ صِیَامَ الصَّائِمِینَ یعنی خداوندا روزه مرا روزه خاص الخاص قرار بده. باید دل های خود را برای خدا خالی کنیم، ملائکه شب احیاء فرود می آیند، ولی فرودگاه دلمان را پیدا نمی کنند؛ تعلقات به مال، زن، بچه و دنیا جایی برای نزول ملائکه باقی نگذاشته است دل اگر خالی باشد آن وقت « تنزل الملائکه و الروح » تـحقق می یابد و اگر ایـن گـونه نباشد ملائکه در شب احیاء بر دل شما فرود نمی آیند؛ در ماه رمضان کاری بکنیم که جا برای نزول ملائکه داشته باشیم.
[ آیت الله مجتهدی تهرانی(ره) - شرح دعای روز اول رمضان ]
به خاطر همین کارهاش بود که بر قلب بچه ها حکومت می کرد!
داشت از دامنه ی کوه پیاده می رفت . رفتم جلوی پایش ، ماشین را نگه داشتم و گفتم : « آقا مهدی سوار شین . » گفت: « بچه ها ماشین ندارن ، اگه اینا دیر می رسن،من هم باید دیر برسم. همه با هم این مسیر رو میریم » گفتم : « هرچی باشه شما فرمانده لشکرین،سوار شین تا زودتر به مقر برسیم. » گفت : « هستم که هستم. خدا کمک می کنه و قوت می ده ، چون می خوام توی عملیات از نزدیک با بچه ها باشم.
به خاطر همین کارهاش بود که بر قلب بچه ها حکومت می کرد و اگر به کسی امر و نهی می کرد ، طرف با جان و دل آن را گوش می کرد. به خاطر همین بود که همه راضی بودند که خار در چشمان شان برود ، اما گزندی به آقا مهدی نرسد.
هیچ وقت نمی شد که زود تر از بچه ها غذا بخورد. سفره اش هم حتی به اندازه ی یک سبزی خوردن رنگین تر از نیروهایش نبود. به فرمانده گردان هایش گوشزد می کرد : « تا نیروهاتون غذا نخوردن خودتون نخورین. این جوری بیشتر به حرف های شما اعتماد می کنن. » خلاصه این علاقه دو طرفه بود هرچقدر که آقا مهدی جانش بود و نیروهایش، بچه ها هم جانشان برای آقا مهدی در می آمد.
[ نمی توانست زنده بماند ، خاطراتی از سردار شهید مهدی باکری،به کوشش علی اکبری، چاپ چهارم، نشر یا زهرا،1392 ، ص37 ]
یک استفتاء
سوال: شخصی در ماه رمضان در جایی مهمان شد و شب را در آن منزل خوابید و در نیمههای شب محتلم گردید و چون مهمان بود و با خود لباسی نداشت، برای فرار از روزه، تصمیم گرفت بعد از طلوع فجر مسافرت نماید، لذا بعد از طلوع فجر بدون اینکه چیزی بخورد به قصد مسافرت، حرکت نمود. سؤال این است که آیا قصد سفر توسط او موجب سقوط کفّاره هست یا خیر؟
جواب: اگر با حالت جنابت از خواب بیدار شود و علم به جنب بودن خود داشته باشد و قبل از فجر اقدام به غسل یا تیمم نکند، مجرد قصد سفر در شب و یا مسافرت در روز برای سقوط کفّاره از او کافی نیست.
استفتائات مقام معظم رهبری - www.khamenei.ir