* درسى بخوانید که ملکوت را ببینید! علمى را بطلبید که به دل، نور است. طلبهاى که لقمه حرام در معده او وارد شود و یا بفهمد مشتبه است و بگیرد و بخورد، هیچ گاه نمىتواند مقامى را حیازت کند. اینجا جایگاه کمال و علم است و راهى است که خدا اینگونه انتخاب کرده است. هر کس غیر از این را مىخواهد، بگذرد و به دنبال کارهاى دنیوى برود.
* بسیار مقتضى است مسلمین جهان اعم از روحانیین محترم و فرهنگیان کرام و طبقات اصناف و کارگران متدین، همگى به نوبه خود قدمى در راه حفظ و تبلیغ دین خویش، بردارند. هر فردى از مسلمان ها آنچه را از احکام الهى فرا گرفته، واجب اکید است در موقع مقتضى به افراد غیر مطلع، ابلاغ کند و این تکلیف خطیر، به نام مسئله ارشاد جاهل نامیده مىشود.
* چه خوب است منابر گویندگان، جُنگى باشد مملو از احکام الهى و مسائل اصول دین و فروع آن و بحث هاى اخلاقى و پندهاى تنبیهى و سرگذشت انبیا و اوصیا و شواهد علمى و استدلالى و مثال هاى زنده و روشن و ترساندن مردم از عذاب الهى و تطمیع به رحمت ایزدى و بالاخره باغى پر از میوههاى گوناگون و موزهاى مملو از اجناس پرقیمت.
* انسان عاقل، کمالات خود را مىسنجد و همانند آنکه وزن بدن خویش را مىفهمد، مقدار عقل و معلومات خود را نیز تشخیص مىدهد و از حدود خود تجاوز نمىکند... و ابدا در این مقام نیست که خود را در میزان، بیشتر از واقعیت ثابت، ارائه دهد یا بیشتر از حد واقعى، براى خویش ارزش قائل شود. کسى که مىخواهد متصدى منصب وعظ شده و هدایت عدهاى را به عهده بگیرد، باید بهره وافى از اصول و فروع و علوم ادبیات و تفسیر و اخبار و سیره پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله و سایر پیغمبران و ائمه معصومینعلیهمالسلام و عدهاى دیگر از علوم مربوط را داشته باشد؛ و لازمتر از همه اینکه باید تا حدودى در اخلاقیات و کمالات نفسانى و تصفیه روح و باطن، تجربه دیده... و جمال انسانیت را از آلایش صفات زشت و ناپسند، پاکیزه و منزه نماید، آن گاه به اصلاح دیگران بپردازد.
اگر طلاب محترم و عالم روحانى در شبانه روز، پنجاه و یک رکعت نماز نخوانند و به هفده رکعت قناعت کنند، پس این مستحبات و نوافلى که تا امروز در کتاب ها نوشته شده، براى چیست و چه کسى باید به آنها عمل کند؟!
* توصیه به رعایت اخلاص در نماز مىکنم؛ از اول تا آخر نماز بکوشید که توجهتان به خدا باشد و هر چه که مىتوانید نماز را کامل کنید تا روحتان سیراب شود.
* اگر طلاب محترم و عالم روحانى در شبانه روز، پنجاه و یک رکعت نماز نخوانند و به هفده رکعت قناعت کنند، پس این مستحبات و نوافلى که تا امروز در کتابها نوشته شده، براى چیست و چه کسى باید به آنها عمل کند؟!
* انسان موجود مرکبى از ساعات، ایام، شهور و سنوات است. هر ساعتى که مىگذرد یک مقدار از وجودش کم مىشود، مانند یک بطرى پر از مایع است که قطره قطره از او کاسته مىگردد و هر قطرهاى که از او بریزد، همان اندازه از مایع کم مىشود. بنابراین اگر مىخواهید افتخار سربازى امام زمانعلیهالسلام را پیدا کنید و یک روزى شیخ مفید و شیخ طوسى شوید، از حالا باید بفهمید وقتتان چیست و در این زمینه سه نکته را مهم شمرده و لحاظ کنید.
اول: هدف، اینکه براى چه آمدهایم و هدف چیست؟
دوم: حرکت به سوى هدف و کوشش براى رسیدن به آن.
سوم: تهیه شرایط وصول به هدف.
1. حوزه یک دانشگاه خاصى براى یک هدف مخصوص است. هدف ما از آمدن در این حوزه خلیفة اللَّه شدن است.
2. گاهى با خودت خلوت کرده و کتاب نفس خود را باز کن و دقیقتر از مطالب مشکل مکاسب و کفایه، آن را مطالعه کن. یک وقت مىبینى سر تا پا غلط است! به راحتى دروغ گفته مىشود! هر حرفى را مىزنى! هر غذایى را مىخورى و به هر خانهاى که دعوتت کردند مىروى و...! وقتى بیدار مىشوى، مىبینى عجب نفس بدى تربیت کردهاى!
3. در وجود انسان بذر همه صفات حسنه پاشیده شده و همه فضایل در انسان هست و باید آنها را کشف کرده و در وجود خود تربیت نماید.
*... مىگویند: در این زمانه نمىشود آدم، راستگو باشد و دروغ نگوید! در صورتى که این قبیل حرف ها بیهوده است. کارى که براى خدا باشد، زمان و مکان ندارد، زمان و مکان را شیاطین جنى و انسى یاد دادهاند. احکام الهیه جنبه عقلى دارد و جنبه عقلى هم تخصیص بردار نیست، مثلا جسمى که داراى ابعاد ثلاثه است، طول و عرض و عمق دارد، اگر بگوییم: این قدیم بوده حالا این طورى نیست، حرف غلطى است... .
(افق حوزه، 19/4/87، ش195) |