یکی از مباحث مهم قرآن، طرح انگاره «حق» و «باطل» و ستیز و پیکار این دو در طول تاریخ است. از دیدگاه اسلام، تاریخ صحنة حضورو نزاع دو گروه حقّ وباطل و دو ایدة سلطه گرایی و حقّ گرایی است؛ یعنی، عرصة پویشها و کوششهای حقّ پرستان و باطل گرایان برای رسیدن به آرمانها و اهداف خود. برخی از انسانها در صحنة جامعه، طرفدار و پیرو حقّ و عده ای دیگر به دنبال و مطیع باطل هستند. برخی از آنان، راه حقّ و خیر و خوبی را میروند که راه پیامبران و صالحان است و عدهای دیگر، راه شیطان را میپیماند و به دعوت رسولان الهی، کفر میورزند و با آنان مخالفت میکنند.
در واقع تضادّ و کشمکش بین جبهه حقّ و باطل، تاریخ را به حرکت در آورده و انسانها را به مقصد و مبدأ خود رهنمون میشود. ائمه «نور» و «نار«، »پیامبران» و «جبّاران»، «رهبران حقیقی» و «دروغین»، «هدایت گران به سوی فرمانها و تعالیم خدا و بهشت سعادت و فلاح و نجات» و «اغواگران به سوی شقاوت واسارت و خفّت و عذاب و دوزخ»، «حزبالله» و «جنود شیطان» و... با هم ستیزش و تقابل مستمرّ و طولانی مدتی دارند.
در حقیقت «هدایت و ضلالت»، «عدل و ظلم»، «آزادی و استبداد»، «توحید و شرک»، «اصلاح و فساد»، «سازندگی و ویرانگری»، «خودپرستی و خدا پرستی»، «علم و جهل»، «فرهنگ و بیفرهنگی»، «ارزشهای حقیقی و ضد ارزش ها»، «تخلّق به اخلاق الهی یا ابلیسی»، «تکامل یا انحطاط» «نور و ظلمت»، «کفر و ایمان» و... در برابر هم قرار دارند.
|