بهار سالکان
طبیعت با بهار طراوت می یابد و معنویت با بهار رمضان اوج می گیرد. بهار طبیعت با نوروز آغاز می شود و بهار معنویت با ماه رمضان. سردی طبیعت با شکوفه های بهاری و سرود بلبلان رخت بر می بندد و یخهای عصیان و نافرمانی، با زمزمه های نیمه شب رمضان و ترنم دعای رمضانیان آب می شود. در رمضان است که می توان هفت شهر عشق را پیمود و دیو نفس را بر زمین افکند و در عید فطر پیروزی فطرت بر شهوت را، جشن گرفت.
اگر گردش زمین دور خورشید، آغازگر سال شمسی است و اگر تکاپوی ماه بر گرد زمین، نوید بخش سال قمری؛ حرکت سالک عاشق در رمضان المبارک در مدار توحید، طلایه دار سال معنوی است و پیروزی قلب سلیم بر شهوت بدخیم، نوروز آن.
رضای آل محمد علیهم السلام را سخنی شنیدنی است:
«اِنَّما جُعِلَ یَوْمُ الْفِطْرِ الْعیدَ لِیَکُونَ لِلْمُسْلِمینَ مُجْتَمَعا یَجْتَمِعُونَ فیهِ وَ یُبْرِزُونَ لِلّهِ عَزَّ وَجَلَّ فَیُمَجِّدُونَهُ عَلی ما مَنَّ عَلَیْهِمْ فَیَکُونُ یَوْمَ عیدٍ وَ یَوْمَ اِجْتِماعٍ وَ یَوْمَ فِطْرٍ وَ یَوْمَ زَکاةٍ وَ یَوْمَ رَغْبَةٍ وَ یَوْمَ تَضَرُّعٍ. وَ لأَهُ اَوَّلُ یَوْمٍ مِنَ السَّنَةِ یَحِلُّ فیهِ الاَکْلُ وَالشُّرْبُ لاَنَّ اَوَّلَ شُهُورِ السَّنَةِ عِنْدَ اَهْلِ الْحَقِّ شَهْرُ رَمَضانَ فَأَحَبَّ اللّه ُ عَزَّوَجَلَّ اَنْ یَکْونَ لَهُمْ فی ذلِکَ مَجْمَعٌ یَحْمِدُونَهُ فیهِ وَ یُقَدِّسُونَهُ؛(1) همانا روز فطر، عید قرار داده شده تا برای مسلمانان روز اجتماعی باشد که در آن روز گرد هم آیند و [عشق و محبت خود] به خداوند را ابراز کنند و به خاطر منّتی که بر آنان نهاده است، او را ستایش کنند، پس روز عید و روز گردهم آیی و روز افطار، روز زکات، روز گرایش به یکدیگر و روز تضرّع [به پیشگاه حق تعالی] است، [و نیز روز فطر، روز عید قرار داده شده] به دلیل آنکه روز فطر اولین روز سال است که خوردن و آشامیدن در آن جایز شمرده شده است، چرا که نزد اهل حق اولین ماه سال، ماه رمضان است و خداوند دوست دارد در روز عید فطر، مسلمانان اجتماع کنند و با یکدیگر به ستایش و تقدیس او بپردازند.»
در صبحدم این عید آسمانی است که هاتفی ملکوتی، پیروزمندان میدان جهاد اکبر را به دریافت پاداششان فرا می خواند، پاداشی فراتر از پاداشهای خاکی و غیرقابل مقایسه با هدایای پادشاهان زمینی.
امام باقر علیه السلام ازپیامبر اکرم صلی الله علیه و آله روایت کردند: «اِذا کانَ أَوَّلُ یَوْمٍ مِنْ شَوّال نادی مُنادٍ: اَیُّهَا الْمُۆْمِنُونَ أَغْدُوا اِلی جَوائِزِکُمْ. ثُمَّ یا جابِرُ جَوائِزُ اللّهِ لَیْسَتْ کَجَوائِزِ هۆُلاءِ الْمُلُوکِ. ثُمَّ قالَ: هُوَ یَوْمُ الْجَوائِزِ؛(2) هنگاهی که روز اول ماه شوال فرا می رسد، منادی ندا می دهد: هان ای مۆمنان! برای دریافت جوایزتان صبح زود بشتابید. ای جابر، جوایز خداوند همانند جوایز پادشاهان نیست. سپس فرمود: روز اول شوال، روز جوایز است.»
فاتحان و مدال آوران جهاد اکبر را شایسته نیست که از پس این پیروزی بزرگ، در گرداب معصیت و نافرمانی در غلطند و دیگر بار اسیر نفس فرومایه شوند و عزت خدایی را با ذلّت شیطانی معاوضه کنند. امیرمۆمنان علی علیه السلام در خطبه های عید فطر، مردم را به دوری از معصیت در ابعاد مختلف فردی، اجتماعی، اقتصادی، و... دعوت می فرماید.
امام علی علیه السلام در عید فطر خطبه خواند تا آنجا که فرمود: «اَطیعُوا اللّه َ فیما نَهاکُمْ عَنْهُ مِنْ قَذْفِ الْمُحْصَنَةِ وَ اِتْیانِ الْفاحِشَةِ وَ شُرْبِ الْخَمْرِ وَ بَخْسِ الْمِکْیالِ وَ شَهادَةِ الزُّوْرِ وَ الْفِرارِ مِنَ الزَّحْفِ؛(3) فرمان خداوند را در خودداری از کارهایی که شما را از آن برحذر داشته است، عمل کنید [که از آن جمله است:] نسبت ناروا به زنان عفیف، شهوترانی حرام، شراب خواری، کم فروشی، شهادت ناحق و فرار از جهاد.»
و اینک هنگامه آن تحول عظیم است ،وقت درو کردن اشک های رمضان ،وقت خرج کردن ناله های شبانه،وقت دست رد زدن بر سینه شیاطین با سپری که از رمضان با خود آورده ایم ، وقت رهسپار شدن به جاده بندگی ،وقت سفر زندگی با نفسی تازه کوله باری سبک ، و رویایی شیرین به سمت خدا، اگر رو به نباید ها نرفتیم ، شاید باز به بارگاه رمضان راهمان دهند...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت ها :
1. شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج1، ص522.
2. یعقوب کلینی، کافی، ج4، ص168.
3. حر عاملی، وسائل الشیعه (آل البیت)، ج15، ص344.
*******************************
نکاتی درباره عید فطر
1. واژه عيد، در اصل از فعل عاد (عود) يعود اشتقاق يافته است و معانى مختلفى براى آن ذكر كرده اند، از جمله: «خوى گرفته »، «هر چه باز آيد از اندوه و بيمارى و غم و انديشه و مانند آن »، «روز فراهم آمدن قوم »، «هر روز كه در آن، انجمن يا تذكار فضيلت مند يا حادثه بزرگى باشد»، گويند از آن رو به اين نام خوانده شده است كه هر سال شادى نوينى باز آرد. (2)
ابن منظور در لسان العرب گفته است كه برخى بر آن هستند كه اصل واژه عيد از «عادة » است، زيرا آنان (قوم)، به جمع آمدن در آن روز، عادت كرده اند. (3)
چنانكه گفته شده است: «القلب يعتاده من حبها عيد.»
و نيز يزيد بن حكم ثقفى در ستايش سليمان بن عبد الملك گفته است:
امسى باسماء هذا القلب معمودا
اذا اقول صحا يعتاده عيدا (4)
به گفته ازهرى: عيد در نزد عرب، زمانى است كه در آن شاديها يا اندوه ها، باز مى گردد و تكرار مى شود. ابن اعرابى آن را منحصر به شاديها دانسته است. (5)
واژه عيد تنها يكبار در قرآن به كار رفته است:
«اللهم ربنا انزل علينا مائدة من السماء تكون لنا عيدا لاولنا و آخرنا و آية منك » (6)
در تفسير نمونه ذيل اين آيه گفته شده است: «عيد در لغت از ماده عود به معنى بازگشت است، و لذا به روزهايى كه مشكلات قوم و جمعيتى برطرف مى شود و بازگشت به پيروزيها و راحتيهاى نخستين مى كند عيد گفته مى شود، و در اعياد اسلامى به مناسبت اينكه در پرتو اطاعت يك ماه مبارك رمضان و يا انجام فريضه بزرگ حج، صفا و پاكى فطرى نخستين به روح و جان باز مى گردد، و آلودگيهايى كه بر خلاف فطرت است، از ميان مى رود، عيد گفته شده است. و از آنجا كه روز نزول مائده نيز، روز بازگشت به پيروزى و پاكى و ايمان به خدا بوده است، حضرت مسيح(ع) آن را عيد ناميده است. همان طور كه در روايات وارد شده، نزول مائده در روز يكشنبه بوده و شايد يكى از علل احترام روز يكشنبه در نظر مسيحيان نيز همين بوده است.
روايتى كه از على(ع) نقل شده: «و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد» هر روز كه در آن معصيت خدا نشود، روز عيد است، نيز اشاره به همين موضوع دارد، زيرا روز ترك گناه، روز پيروزى و پاكى و بازگشت به فطرت نخستين است. (7)
از«سويد بن غفله » نقل شده است: در روز عيد بر امير المؤمنين على(ع) وارد شدم و ديدم كه نزد او نان گندم و خطيفه (8) و ملبنة (9) است; پس به آن حضرت عرض كردم: روز عيد و خطيفه؟!.
آن حضرت فرمود: «انما هذا عيد من غفر له » اين عيد كسى است كه آمرزيده شده است. (10)
و نيز در يكى از اعياد، آن حضرت فرمود:
«انما هو عيد لمن قبل الله صيامه، و شكر قيامه، و كل يوم لا يعصى الله فيه فهو يوم عيد» امروز تنها عيد كسى است كه خداوند روزه اش را پذيرفته و عبادتش را سپاس گزارده است; هر روزى كه خداوند مورد نافرمانى قرار نگيرد، عيد راستين است.
در روايات اسلامى براى اعياد - بويژه اعياد مذهبى، از جمله عيد فطر - آداب و رسوم خاصى مقدر شده; در حديثى از معصوم(ع) آمده است.
«زينوا اعيادكم بالتكبير»عيدهاى خودتان را با تكبير زينت بخشيد.
«زينوا العيدين بالتهليل و التكبير و التحميد و التقديس » عيد فطر و قربان را با گفتن ذكر لا اله الا الله، الله اكبر، الحمد لله و سبحان الله، زينت بخشيد.
2. عيد فطر يكى از دو عيد بزرگ اسلامى است كه درباره آن احاديث و روايات بيشمارى وارد شده است. مسلمانان روزه دار كه ماه رمضان را به روزه گذرانده و از خوردن و آشاميدن و بسيارى از كارهاى مباح ديگر امتناع ورزيده اند، اكنون پس از گذشت ماه رمضان در نخستين روز ماه شوال اجر و پاداش خود را از خداوند مى طلبند; اجر و پاداشى كه خود خداوند به آنان وعده داده است.
امير المؤمنين(ع) در يكى از اعياد فطر خطبه اى خوانده اند و در آن مؤمنان را بشارت و مبطلان را بيم داده اند:
خطب امير المؤمنين على بن ابى طالب(ع) يوم الفطر فقال: «ايها الناس! ان يومكم هذا يوم يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و هو يوم اشبه بيوم قيامكم، فاذكروا بخروجكم من منازلكم الى مصلاكم خروجكم من الاجداث الى ربكم و اذكروا بوقوفكم في مصلاكم وقوفكم بين يدى ربكم، و اذكروا برجوعكم الى منازلكم رجوعكم الى منازلكم في الجنة.
عباد الله! ان ادنى ما للصائمين و الصائمات ان يناديهم ملك في آخر يوم من شهر رمضان ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم فانظروا كيف تكونون فيما تستانفون.» (11)
اى مردم! اين روز شما روزى است كه نيكوكاران در آن پاداش مى گيرند و زيانكاران و تبهكاران در آن مايوس و نااميد مى گردند و اين شباهتى زياد به روز قيامت دارد. پس با خروج از منازل و رهسپارى به سوى جايگاه نماز عيد، خروجتان را از قبر و رفتنتان را به سوى پروردگار به ياد آوريد، و با ايستادن در جايگاه نماز، ايستادن در برابر پروردگارتان را ياد كنيد، و با بازگشت به سوى منازل خود، بازگشتتان به سوى منازلتان در بهشت برين را متذكر شويد. اى بندگان خدا. كمترين چيزى كه به زنان و مردان روزه دار داده مى شود، اين است كه فرشته اى در آخرين روز ماه رمضان به آنان ندا مى دهد و مى گويد: هان! بشارتتان باد، اى بندگان خدا كه گناهان گذشته اتان آمرزيده شد! پس به فكر آينده خويش باشيد كه چگونه بقيه ايام را بگذرانيد؟
عارف وارسته، «ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى » درباره عيد فطر آورده است: «عيد فطر روزى است كه خداوند آن را از ميان ديگر روزها برگزيده است و مخصوص هديه بخشيدن و جايزه دادن به بندگان خويش ساخته است. خداوند به آنان اجازه داده است تا در اين روز نزد حضرتش گرد آيند و بر خوان كرم او بنشينند و ادب بندگى به جاى آرند; چشم اميد به درگاه او دوزند و از خطاهاى خويش پوزش خواهند; نيازهاى خويش به نزد او آرند و آرزوهاى خويش از او خواهند. و نيز آنان را وعده و مژده داده است كه هر نيازى به او آرند، برآورد و بيش از آنچه چشم دارند به آنان ببخشد، از مهربانى و بنده نوازى، بخشايش و كارسازى در حق آنان روا دارد كه گمان نيز نمى برند.» (12)
روز اول ماه شوال را بدين سبب عيد فطر خوانده اند كه در اين روز، امر امساك و صوم از خوردن و آشاميدن برداشته شد و رخصت داده شد كه مؤمنان در روز افطار كنند و روزه خود را بشكنند. فطر و فطر و فطور به معناى خوردن و آشاميدن است و گفته شده است كه به معناى آغاز خوردن و آشاميدن نيز هست. به همين دليل است كه پس از اتمام روز و هنگام مغرب شرعى در روزهاى ماه رمضان، انسان افطار مى كند، يعنى اجازه خوردن، پس از امساك از خوردن به او داده مى شود.
عيد فطر داراى اعمال و عباداتى است كه در روايات معصومين(ع) به آنها پرداخته شده و ادعيه خاصى نيز درباره آن آمده است.
از سخنان معصومين(ع) چنين استفاده مى شود كه روز عيد فطر، روز گرفتن مزد است، و لذا در اين روز مستحب است كه انسان بسيار دعا كند و به ياد خدا باشد و روز خود را به بطالت و تنبلى نگذراند و خير دنيا و آخرت را بطلبد.
در قنوت نماز عيد مى خوانيم:
«... اسئلك بحق هذا اليوم الذي جعلته للمسلمين عيدا و لمحمد صلى الله عليه و آله ذخرا و شرفا و كرامة و مزيدا ان تصلى على محمد و آل محمد و ان تدخلنى في كل خير ادخلت فيه محمدا و آل محمد و ان تخرجنى من كل سوء اخرجت منه محمدا و آل محمد، صلواتك عليه و عليهم اللهم انى اسالك خير ما سئلك عبادك الصالحون و اعوذ بك مما استعاذ منه عبادك المخلصون ».
بارالها! به حق اين روز كه آن را براى مسلمانان عيد و براى محمد(ص) ذخيره و شرافت و كرامت و فضيلت قرار داد، از تو مى خواهم كه بر محمد و آل محمد درود بفرستى و مرا در هر خيرى وارد كنى كه محمد و آل محمد را در آن وارد كردى! و از هر سوء و بدى كه محمد و آل محمد را از آن خارج ساختى خارج كن! درود و صلوات تو بر او و آنها! خداوندا، از تو مى طلبم آنچه بندگان شايسته ات از تو خواستند و به تو پناه مى برم از آنچه بندگان خالصت به تو پناه بردند.
در صحيفه سجاديه نيز دعايى از امام سجاد(ع) به مناسب وداع ماه مبارك رمضان و استقبال عيد سعيد فطر وارد شده است:
«اللهم صل على محمد و آله و اجبر مصيبتنا بشهرنا و بارك لنا في يوم عيدنا و فطرنا و اجعله من خير يوم مر علينا، اجلبه لعفو و امحاه لذنب و اغفر لنا ما خفى من ذنوبنا و ما علن... اللهم انا نتوب اليك في يوم فطرنا الذي جعلته للمؤمنين عيدا و سرورا و لاهل ملتك مجمعا و محتشدا، من كل ذنب اذنبناه او سوء اسلفناه او خاطر شر اضمرناه توبة من لا ينطوى على رجوع الى ذنب و لا يعود بعدها في خطيئة.»
پروردگارا! بر محمد و آل محمد درود فرست و مصيبت ما را در اين ماه جبران كن و روز فطر را بر ما عيدى مبارك و خجسته بگردان و آن را از بهترين روزهايى قرار ده كه بر ما گذشته است: كه در اين روز بيشتر ما را مورد عفو قرار دهى و گناهانمان را بشويى و بر ما ببخشايى گناهانى را كه در پنهان و آشكارا انجام داديم... خداوندا! در اين روز عيد فطر، كه براى مؤمنان روز عيد و خوشحالى و براى مسلمانان روز اجتماع و گردهمايى است، از هر گناهى كه مرتكب شده ايم و هر كار بدى كه كرده ايم و هر نيت ناشايسته اى كه در ضميرمان نقش بسته است به سوى تو باز مى گرديم و توبه مى كنيم، توبه اى كه در آن بازگشت به گناه هرگز نباشد و بازگشتى كه در آن هرگز روى آوردن به معصيت نباشد.
بارالها!اين عيد را بر تمام مؤمنان مبارك گردان و در اين روز، ما را توفيق بازگشت به سوى خود و توبه از گناهان عطا فرما. (13)
ویژگی های عید فطر از زبان مولا
امير المؤمنين(ع) در خطبه عيد فطر مى فرمايد:
«الا و ان المضمار اليوم و السباق غدا الا و ان السبقة الجنة و الغاية النار». (14)
دنيا محل مسابقه است و آخرت زمان اجر گرفتن، بهشت جايزه برندگان اين مسابقه و جهنم جزاى بازندگان است. در روايتى از فرزند گراميش چنين آمده است:
«مر الحسن (ع) فى يوم فطر بقوم يلعبون و يضحكون فوقف على رؤوسهم، فقال: ان الله جعل شهر رمضان مضمارا لخلقه، فيستبقون فيه بطاعته الى مرضاته، فسبق قوم ففازوا، و قصر آخرون فخابوا، فالعجب كل العجب من ضاحك لاعب في اليوم الذي يثاب فيه المحسنون و يخسر فيه المبطلون و ايم الله لو كشف الغطاء لعلموا ان المحسن مشغول باحسانه و المسى ء مشغول باسائته. ثم مضى ». (15)
در اين حديث، امام حسن (ع) انجام اعمال عبادى در ماه مبارك رمضان را، تشبيه به مسابقه بين افراد نموده اند و عيد فطر را زمان اخذ جوايز برندگان آن مى دانند.
لذا حضرت على (ع) در ويژگى هاى عيد فطر مى فرمايند:
1- روزى كه نيكوكاران ثواب مى برند.
«هذا يوم يثاب فيه المحسنون ».
2- روزى كه گنهكاران زيان مى بينند.
«و خسر فيه المبطلون »
3- شبيه ترين روز به روز قيامت است.
«اشبه بيوم قيامكم ».
چون در قيامت عده اى كه زيان كارند، تاسف مى خورند و غضبناك مى گردند و عده اى كه نيكوكارند رستگار و متنعم به نعمتهاى الهى مى شوند.
4- روز عبرت گرفتن.
«فاذكروا بخروجكم »
وقتى از منازلتان براى خواندن نماز عيد خارج مى شويد، به ياد آوريد زمانى را كه از منزل بدن خود خارج خواهيد شد و سوى خداى خود خواهيد رفت.
«من الاجداث الى ربكم »
وقتى در جايگاه نماز خود مى ايستيد به ياد آوريد زمانى را كه در محضر عدل الهى مى ايستيد و از شما حسابرسى مى كنند.
«و اذكروا وقوفكم بين يدى ربكم »
وقتى از نماز به منازلتان بر مى گرديد به ياد آوريد زمانى را كه به منازل خود در بهشت خواهيد رفت.
«و اذكروا منازلكم فى الجنة »
5- روز بشارت غفران و بخشش الهى.
«ابشروا عباد الله فقد غفر لكم ما سلف من ذنوبكم ».
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پی نوشت ها:
1) اين مقاله پيش از اين در جلد دوم ره توشه رمضان سال 1376 صفحه 245 به بعد درج گرديده است.
2) دهخدا، ذيل عيد، تاج العروس زبيدى، ج 8، ص 438-439.
3) لسان العرب، ابن منظور، ج 3، ص 319.
4) همان، تاج العروس زبيدى، ج 8، ص 438.
5) لسان العرب، همان، تاج العروس زبيدى، ج 8، ص 439.
6) مائده، 114.
7) تفسير نمونه، 5/131.
8) خوراكى از آرد و شير.
9) غذايى يا حلوايى كه با شير تهيه مى شود.
10) بحار الانوار، ج 40، خ 73.
11) ميزان الحكمه، محمدى رى شهرى، ج 7، ص 131-132.
12) المراقبات في اعمال السنه، ميرزا جواد آقا ملكى تبريزى، ص 167، به نقل از مجله پاسدار اسلام، ش 101، ص 10.
13) ر. ك: ماهنامه پاسدار اسلام، شماره 101، ص 10-11-50.
14) من لا يحضره الفقيه، ج 1، ص 516.
15) تحف العقول، ص 170.
*******************************
وجوب زکات فطره و شرایط آن
پس از پايان يافتن ماه مبارك رمضان; يعنى در شب عيد فطر, افرادى كه داراى شرايط باشند, بايد زكاتى بپردازند كه مقدار و موارد مصرف آن خواهد آمد. اين زكات به نام زكات فطره خوانده مى شود.
افرادى كه در شب عيد فطر داراى اين شرايط باشند زكات فطره بر آنها واجب است :
1- بالغ باشد.
2- عاقل باشد.
3- بندهء كسى نباشد.
4- فقير نباشد(1).
فردى كه داراى شرايط فوق باشد بايد زكات خود و كسانى كه در مغرب شب عيد فطر نان خور او هستند را بپردازد, كوچك باشند يا بزرگ , مسلمان باشند يا كافر, خرج آنان بر او واجب باشد يا نه , در شهر خود او باشند يا در شهر ديگر (يعنى حتى اگر فرزند او كه نان خور اوست به مسافرت رفته باشد بايد زكات او را بدهد) و همچنين مهمانى كه با رضايت او پيش از غروب شب عيد فطر وارد خانه اش شده باشد, بايد زكات او را بدهد.(2)
مقدار زكات فطره : هر نفرى يك صاع كه تقريباً 3كيلو است .(3)
جنس زكات فطره : گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرت و مانند اينها(4).
وقت وجوب زكات فطره : شب عيد فطر.(5)
وقت پرداخت زكات فطره : از شب عيد تا ظهر روز عيد فطر و بهتر آن است كه در روز عيد بدهد و اگر نماز عيد مى خواند بنابر احتياط واجب قبل از نماز عيد بپردازد.(6)
مصرف زكات فطره : همان مصرف زكات مال است , گر چه احتياط مستحب آن است كه فقط به فقراى مؤمن واطفان آنها و به مساكين بدهد.(7)
1 - توضيح المسائل , م 1991
2 - توضيح المسائل , م 1991و 1995
3 - توضيح المسائل , م 1991
4 - همان .
5- تحرير الوسيله , ج 1ص 348
6 - تحرير الوسيله , ج 1ص 348 توضيح المسائل , م 2029
7 - توضيح المسائل , م 2014
احکام زکات فطره
(مساله 1991) كسيكه موقع غروب يعنى قبل از غروب شب عيد فطر گرچه بچند لحظه باشد بالغ و عاقل و هوشيار است و فقير و بنده كس ديگر نيست، بايد براى خودش و كسانيكه نان خور او هستند، هر نفرى يك صاع كه تقريبا 3 كيلوگرم است گندم يا جو يا خرما يا كشمش يا برنج يا ذرت و مانند اينها بمستحق بدهد و اگر پول يكى از اينها را هم بدهد كافى است.
(مساله 1992) كسيكه مخارج سال خود و عيالاتش را ندارد و كسى هم ندارد كه بتواند مخارج سال خود و عيالاتش را بگذراند فقير است و دادن زكات فطرة بر او واجب نيست.
(مساله 1993) انسان بايد فطره كسانى را كه در غروب شب عيد فطر نان خور او حساب مى شوند بدهد: كوچك باشند يا بزرگ، مسلمان باشند يا كافر، دادن خرج آنان بر او واجب باشد يا نه، در شهر خود باشند يا شهر ديگر.
(مساله 1994) اگر كسى را كه نان خور او است و در شهر ديگر است وكيل كند كه از مال او فطره خود را بدهد، چنانچه اطمينان داشته باشد كه فطره را مى دهد، لازم نيست خودش فطره او را بدهد.
(مساله 1995) فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر با رضايت صاحبخانه وارد شده و نان خور او حساب مى شود، بر او واجب است.
(مساله 1996) فطره مهمانى كه پيش از غروب شب عيد فطر بدون رضايت صاحبخانه وارد مى شود در صورتيكه نان خور او حساب شود واجب است و همچنين است فطره كسيكه انسان را مجبور كرده اند كه خرجى او را بدهد.
(مساله 1997) فطره مهمانى كه بعد از غروب شب عيد فطر وارد مى شود، بر صاحبخانه واجب نيست، اگر چه پيش از غروب او را دعوت كرده باشد و در خانه او هم افطار كند.
(مساله 1998) اگر كسى موقع غروب شب عيد فطر ديوانه يا بيهوش باشد، زكات فطره بر او واجب نيست.
(مساله 1999) اگر پيش از غروب بچه بالغ شود، يا ديوانه عاقل گردد، يا فقير غنى شود، در صورتيكه شرائط واجب شدن فطره را دارا باشد، بايد زكات فطره را بدهد.
(مساله 2000) كسيكه موقع غروب شب عيد فطر، زكات فطره بر او واجب نيست، اگر تا پيش از ظهر روز عيد شرطهاى واجب شدن فطره در او پيدا شود، مستحب است زكات فطره را بدهد.
(مساله 2001) كافرى كه بعد از غروب شب عيد فطر مسلمان شده فطره بر او واجب نيست. ولى مسلمانى كه شيعه نبوده، اگر بعد از ديدن ماه شيعه شود، بايد زكات فطره را بدهد.
(مساله 2002) كسيكه فقط به اندازه يك صاع كه تقريبا سه كيلو است گندم و مانند آن دارد، مستحب است زكات فطره را بدهد، و چنانچه عيالاتى داشته باشد و بخواهد فطره آنها را هم بدهد ميتواند بقصد فطره، آن يك صاع را بيكى از عيالاتش بدهد و او هم بهمين قصد بديگرى بدهد، و همچنين تا به نفر آخر برسد، و بهتر است نفر آخر چيزى را كه مى گيرد بكسى بدهد كه از خودشان نباشد. و اگر يكى از آنها صغير باشد، ولى او بجاى او مى گيرد و احتياط آنست چيزى را كه براى صغير گرفته بكسى ندهد.
(مساله 2003) اگر بعد از غروب شب عيد فطر بچه دار شود، يا كسى نان خور او حساب شود، واجب نيست فطره او را بدهد. اگر چه مستحب است فطره كسانى را كه بعد از غروب تا پيش از ظهر روز عيد نان خور او حساب مى شوند بدهد.
(مساله 2004) اگر انسان نان خور كسى باشد و پيش از غروب نان خور كس ديگر شود، فطره او بر كسيكه نان خور او شده واجب است مثلا اگر دختر پيش از غروب بخانه شوهر رود، شوهرش بايد فطره او را بدهد.
(مساله 2005) كسيكه ديگرى بايد فطره او را بدهد، واجب نيست فطره خود را بدهد.
(مساله 2006) اگر فطره انسان بر كسى واجب باشد و او فطره را ندهد، بر خود انسان واجب نمى شود.
(مساله 2007) اگر كسى كه فطره او بر ديگرى واجب است خودش فطره را بدهد، از كسيكه فطره بر او واجب شده ساقط نمى شود.
(مساله 2008) زنى كه شوهرش مخارج او را نمى دهد، چنانچه نان خور كس ديگر باشد، فطره اش بر آنكس واجب است. و اگر نان خور كس ديگر نيست، در صورتيكه فقير نباشد، بايد فطره خود را بدهد.
(مساله 2009) كسى كه سيد نيست نمى تواند بسيد فطره بدهد حتى اگر سيدى نان خور او باشد، نمى تواند فطره او را بسيد ديگر بدهد.
(مساله 2010) فطره طفلى كه از مادر يا دايه شير مى خورد، بر كسى است كه مخارج مادر يا دايه را مى دهد. ولى اگر مادر يا دايه مخارج خود را از مال طفل بر ميدارد فطره طفل بر كسى واجب نيست.
(مساله 2011) انسان اگر چه مخارج عيالاتش را از مال حرام بدهد، بايد فطره آنان را از مال حلال بدهد.
(مساله 2012) اگر انسان كسى را اجير نمايد و شرط كند كه مخارج او را بدهد در صورتيكه بشرط خود عمل كند و نان خور او حساب شود بايد فطره او را هم بدهد ولى چنانچه شرط كند كه مقدار مخارج او را بدهد و مثلا پولى براى مخارجش بدهد، دادن فطره او واجب نيست.
(مساله 2013) اگر كسى بعد از غروب شب عيد فطر بميرد، بايد فطره او و عيالاتش را از مال او بدهند، ولى اگر پيش از غروب بميرد، واجب نيست فطره او و عيالاتش را از مال او بدهند.
مصرف زکات فطره
(مساله 2014) اگر زكات فطره را به يكى از هشت مصرفى كه سابقا براى زكات مال گفته شد برسانند كافيست. ولى احتياط مستحب آنست كه فقط بفقراى شيعه بدهد.
(مساله 2015) اگر طفل شيعه اى فقير باشد، انسان مى تواند فطره را به مصرف او برساند، يا بواسطه دادن به ولى طفل، ملك طفل نمايد.
(مساله 2016) فقيريكه فطره باو مى دهند، لازم نيست عادل باشد ولى احتياط واجب آنستكه به شرابخوار و كسيكه آشكارا معصيت كبيره مى كند فطره ندهد.
(مساله 2017) بكسيكه فطره را در معصيت مصرف مى كند نبايد فطره بدهند.
(مساله 2018) احتياط واجب آنست كه به يك فقير بيشتر از مخارج سالش و كمتر از يك صاع كه تقريبا سه كيلو است فطره ندهند.
(مساله 2019) اگر از جنسى كه قيمتش دو برابر قيمت معمولى آن است مثلا از گندمى كه قيمت آن دو برابر قيمت گندم معمولى است، نصف صاع كه معناى آن در مساله پيش گفته شد بدهد كافى نيست. و اگر آنرا بقصد قيمت فطره هم بدهد اشكال دارد.
(مساله 2020) انسان نمى تواند نصف صاع را از يك جنس مثلا گندم و نصف ديگر را از جنس ديگر مثلا جو بدهد. و اگر آن را بقصد قيمت فطره بدهد اشكال دارد.
(مساله 2021) مستحب است در دادن زكات فطره، خويشان فقير خود را بر ديگران مقدم دارد و بعد همسايگان فقير را، بعد اهل علم فقير را، ولى اگر ديگران از جهتى برترى داشته باشند، مستحب است آنها را مقدم بدارد.
(مساله 2022) اگر انسان بخيال اينكه كسى فقير است باو فطره بدهد و بعد بفهمد كه فقير نبوده چنانچه مالى راكه باو داده از بين نرفته باشد، مى تواند پس بگيرد و به مستحق بدهد و اگر نتواند بگيرد بايد از مال خودش فطره بدهد و اگر از بين رفته باشد، در صورتيكه گيرنده فطره مى دانسته با احتمال ميداده آنچه را گرفته فطره است، بايد عوض آنرا بدهد و الا، دادن عوض بر او واجب نيست و انسان بايد دوباره فطره را بدهد.
(مساله 2023) اگر كسى بگويد فقيرم، نمى شود به او فطره داد، مگر آنكه اطمينان پيدا كند يا از ظاهر حالش گمان پيدا شود كه فقير است يا انسان بداند كه قبلا فقير بوده است.
مسائل متفرقه زکات فطره
(مساله 2024) انسان بايد زكات فطره را بقصد قربت يعنى براى انجام فرمان خداوند عالم بدهد و موقعيكه آن را مى دهد، نيت دادن فطره نمايد.
(مساله 2025) اگر پيش از ماه رمضان فطره را بدهد صحيح نيست و احتياط واجب آن است كه در ماه رمضان هم فطره ندهد. ولى اگر پيش از رمضان يا در ماه رمضان بفقير قرض دهد و بعد از آنكه فطره بر او واجب شد، طلب خود را بابت فطره حساب كند مانعى ندارد.
(مساله 2026) گندم يا چيز ديگرى را كه براى فطره مى دهد، بايد به جنس ديگر يا خاك مخلوط نباشد، يا اگر مخلوط است چيزيكه مخلوط شده بقدرى كم باشد كه قابل اعتنا نباشد و اگر بيش از اينمقدار باشد در صورتى صحيح است كه خالص آن بيك صاع برسد ولى اگر مثلا يك صاع گندم بچندين من خاك مخلوط باشد كه خالص كردن آن خرج يا كار بيشتر از متعارف دارد، دادن آن كافى نيست.
(مساله 2027) اگر فطره را از چيز معيوب بدهد كافى نيست. ولى اگر جائى باشد كه خوراك غالب آنها معيوب است اشكال ندارد.
(مساله 2028) كسيكه فطره چند نفر را مى دهد، لازم نيست همه را از يك جنس بدهد و اگر مثلا فطره بعضى را گندم و فطره بعض ديگر را جو بدهد كافيست.
(مساله 2029) كسيكه نماز عيد فطر مى خواند، بنا بر احتياط واجب بايد فطره را پيش از نماز عيد بدهد. ولى اگر نماز عيد نمى خواند، ميتواند دادن فطره را تا ظهر تاخير بيندازد.
(مساله 2030) اگر به نيت فطره مقدارى از مال خود را كنار بگذارد و تا ظهر روز عيد بمستحق ندهد، احتياط واجب آنست كه هر وقت آنرا مى دهد نيت فطره نمايد.
(مساله 2031) اگر موقعى كه دادن زكات فطره واجب است، فطره را ندهد و كنار هم نگذارد، احتياط واجب آنستكه بعدا بدون اينكه نيت ادا و قضا كند فطره را بدهد.
(مساله 2032) اگر فطره را كنار بگذارد، نمى تواند آنرا براى خودش بردارد و مالى ديگر را براى فطره بگذارد.
(مساله 2033) اگر انسان مالى داشته باشد كه قيمتش از فطره بيشتر است، چنانچه فطره را ندهد و نيت كند كه مقدارى از آن مال براى فطره باشد اشكال دارد.
(مساله 2034) اگر مالى را كه براى فطره كنار گذاشته از بين برود، چنانچه دسترس بفقير داشته و دادن فطره را بتاخير انداخته، بايد عوض آنرا بدهد و اگر دسترس بفقير نداشته ضامن نيست، مگر آنكه در نگهدارى آن كوتاهى كرده باشد.
(مساله 2035) اگر در محل خودش مستحق پيدا شود، احتياط واجب آنست كه فطره را بجاى ديگر نبرد، و اگر بجاى ديگر ببرد و تلف شود، بايد عوض آنرا بدهد.
*******************************
آداب عید سعید فطر
1. احياء شب عيد
امام صادق عليه السلام به نقل از پدر بزرگوارش فرمود:
«كانَ عَلِىُّ ابْنُ الْحُسَيْنِ عليهماالسلام يُحْيى لَيْلَةَ عَيْدِ الْفِطْرِ بِالصَّلاةِ حَتّى يُصْبِحَ وَ يَبيتُ لَيْلَةَ الْفِطْرِ فِى الْمَسْجِدِ؛ (1) امام سجاد عليه السلام ، شب عيد فطر را با نماز به صبح مى آورد و در مسجد به شب زنده دارى مى پرداخت.»
2. زيارت امام حسين عليه السلام
سيد ابن طاووس در اقبال الاعمال از جمله آداب شب عيد فطر را، زيارت امام حسين عليه السلام معرفى مى كند.
3. غسل شب و روز عيد
از جمله آداب شب و روز عيد فطر، غسل است. وقت غسل شب عيد، از اول مغرب تا اذان صبح است؛ گرچه انجام آن در ابتداى شب بهتر است. و وقت غسل روز عيد، از اذان صبح تا غروب آفتاب است؛ گرچه بهتر است آن را پيش از نماز عيد به جا آورد و اگر از ظهر تا غروب بجا آورد، احتياط واجب آن است كه به قصد رجاء انجام دهد. (2)
4. پرداخت زكات فطره
همچنان كه تمام بودن نماز به صلوات بر پيامبر و آل اوست و بدون صلوات نماز ناتمام است، تمام بودن روزه نيز به پرداخت زكات فطره است.
قال ابوعبداللّه عليه السلام : «اِنَّ مِنْ تَمامِ الصَّوْمِ اِعْطاءُ الزَّكاةِ ـ يَعْنِى الْفِطْرَةَ ـ كَما اَنَّ الصَّلاةَ عَلَى النَّبِىِّ صلى الله عليه و آله تَمامُ الصَّلاةِ، لاَنَّهُ مَنْ صامَ وَ لَمْ يُوَدِّ الزَّكاةَ فَلا صَوْمَ لَهُ اِذا تَرَكَها مُتَعَمِّدا؛ (3) امام صادق عليه السلام فرمودند: از جمله كارهايى كه موجب كامل شدن روزه است، پرداخت زكات فطره است، همچنان كه صلوات بر پيامبر صلى الله عليه و آله ، موجب كامل شدن نماز مى شود. اگر كسى روزه بدارد ولى زكات فطره را از روى عمد پرداخت نكند، در واقع روزه نداشته است [و روزه اش مقبول نيست.]»
زكات فطره، علاوه بر آنكه باعث تمام بودن روزه است، نقصان زكات مال را نيز جبران مى كند.
امام على عليه السلام فرمود: «مَنْ اَدّى زَكاةَ الْفِطْرَةِ اَتَمَّ اللّهُ بِها ما نَقَصَ مِنْ زَكاةِ مالِهِ؛ (4) كسى كه زكات فطره پرداخت كند، خداوند به وسيله آن، نقصان در [پرداخت] زكات مالش را جبران مى كند.»
5. تكبير خداوند
به پاس امداد الهى و يارى رساندن او در پيروزى بر ديو نفس و برخوردارى از نعمت هدايت و سرمايه معنويت، بايد ولى نعمت را بزرگ داشت و او را تكبير گفت.
بعد از نماز مغرب و عشاى شب عيد، پس از نماز صبح و ظهر و عصر روز عيد و نيز پس از نماز عيد فطر مستحب است چنين تكبير بگويند: «اللّه اكبر، اللّه اكبر، لا اله الا اللّه واللّه اكبر، اللّه اكبر وللّه الحمد، اللّه اكبر على ما هدانا.» (5)
6. كراهت روزه تا سه روز پس از عيد فطر
در برخى روايات توصيه شده است كه تا سه روز پس از عيد فطر، از روزه گرفتن خوددارى شود.
امام صادق عليه السلام فرمودند: «لا صِيامَ بَعْدَ الاَضْحى ثَلاثَةَ اَيّامٍ وَلا بَعْدَ الْفِطْرِ ثَلاثَةَ اَيّامٍ اِنَّها اَيّامُ اَكْلٍ وَ شُرْبٍ؛ (6) تا سه روز پس از عيد قربان و عيد فطر، روزه داشتن روا نيست. اين روزها، روزهاى خوردن و آشاميدن است.»
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پي نوشت ها:
1. حر عاملى، وسائل الشيعه، (آل البيت)، ج8، ص87.
2. رساله امام خمينى رحمه الله ، مسئله 644.
3. سيد ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج1، ص466؛ شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص119.
4. شيخ صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج2، ص119.
5. رساله امام خمينى رحمه الله ، مسئله 1526.
6. حر عاملى، وسايل الشيعه، (آل البيت)، ج10، ص519.
*******************************
نماز عید
در دو عيد و خواندن نماز مخصوص عيد مستحب است .(1)
وقت نماز عید
1- وقت نماز عيد از طلوع آفتاب تا ظهر است .(2)
2- مستحب است نماز عيد قربان را بعد از بلند شدن آفتاب بخوانند.
3- مستحب است در عيد فطر, بعد از بلند شدن آفتاب , افطار كنند و زكات فِطره را هم بدهند, سپس نماز عيد را بخوانند.(3)
چگونگی نماز عید
1- نماز عيد فطر و قربان دو ركعت است با نُه قنوت و اين گونه خوانده مى شود:
- در ركعت اوّل نماز پس از حمد و سوره بايد پنج تكبير گفته شود, و بعد از هر تكبير يك قنوت , و بعد از قنوت پنجم تكبير ديگرى و سپس ركوع و دو سجده .
- در ركعت دوّم پس از حمد و سوره چهار تكبير گفته مى شود و بعد از هر تكبير يك قنوت و بعد از قنوت چهارم تكبير ديگرى و سپس ركوع و دو سجده و تشهد و سلام .(4)
2- در قنوت هاى نماز عيد هر دعا و ذكرى بخوانند كافى است , ولى بهتر است به اميد ثواب اين دعا را بخوانند:
اَللّهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرِياَّءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ
خدايا اى اهل بزرگى و عظمت و اى شايسته بخشش و قدرت و سلطنت و اى شايسته عفو
وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوى وَالْمَغْفِرَةِ اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هذَا الْيَومِ الَّذى
و رحمت و اى شايسته تقوى و آمرزش از تو خواهم به حق اين روزى كه
جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمينَ عيداً وَلِمُحَمَّدٍ صَلَّى اللّهُ عَلَيْهِ وَ الِهِ ذُخْراً [وَشَرَفاً]
قرارش دادى براى مسلمانان عيد و براى محمد صلى الله عليه و آله ذخيره و شرف
وَمَزِيْداً اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُدْخِلَنى فى كُلِّ خَيْرٍ
و فزونى مقام كه درود فرستى بر محمد و آل محمد و درآورى مرا در هر خيرى كه
اَدْخَلْتَ فيهِ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنى مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ اَخْرَجْتَ
درآوردى در آن خير محمد و آل محمد را و برونم آرى از هر بدى و شرى كه برون آوردى
مِنْهُ مُحَمَّداً وَ الَ مُحَمَّدٍ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ
از آن محمد و آل محمد را - كه درودهاى تو بر او و بر ايشان باد - خدايا از تو خواهم
خَيْرَ ما سَئَلَكَ مِنْهُ عِبادُكَ الصّالِحُونَ وَاَعُوذُ بِكَ مِمَّا اسْتَعاذَ مِنْه ُعِبادُكَ الْصّالِحُونَ
بهترين چيزى را كه درخواست كردند از تو بندگان شايسته ات و پناه برم به تو از آنچه پناه بردند از آن بندگان شايسته ات.(5)
احکام کلی
1- تمام نمازهاى مستحبى , دو ركعت است , مگر نماز وتر و اعرابى .
ـ اَعرابى يعنى عرب صحرانشين ـ روايت شده است كه روزى يك عرب صحرانشين خدمت پيامبر اكرم (ص ) رسيد و عرض كرد كه مادر صحرا زندگى مى كنيم و با مدينه فاصله زياد داريم و نمى توانيم هر هفته به شهر بياييم و در نماز جمعه شركت كنيم , عملى به من بياموزيد تا در روز جمعه انجام دهم و فضيلت جمعه را دريابم , حضرت , نمازى به او ياد دادند كه جمعاً ده ركعت است , ابتدا دو ركعت و سپس دو نماز چهار ركعتى با آداب خاص كه در كتب ادعيه آمده است . محلقات مفاتيح الجنان (باقيات الصالحات ) نمازهاى مستحبى .
2- هيچ كدام از نمازهاى مستحبى اذان و اقامه ندارد.
3- در هيچكدام از نمازهاى مستحبى خواندن سوره پس از حمد لازم نيست , مگر آن كه خواندن سورهء معينى در آن شرط شده باشد.(6)
1ـ توضيح المسائل , م 1516
2ـ توضيح المسائل , م 1517
3ـ توضيح المسائل , م 1518
4ـ همان , م 1519
5ـ همان , م 1520
6ـ العروةالوثقى , ج 1 ص 515 م 1و تحريرالوسيله , ج 1 ص 165 م 2
|