پايه و ضابطه ما در تقسيم بندي مدخل ها، توجه به طبيعت و سطح مباحثي است كه تحت هر مدخل قرار مي گيرد؛ زيرا مدخل ها كليدهايي هستند كه هريك مجموعه اي از مطالب فقهي را تحت پوشش مي گيرند. پس بايد «معنون» يعني مطالب و مباحث فقهي تحت عنوان ها ، ضابطه و معيار تقسيم بندي قرار گيرد، نه خود عنوان ها.
با اين توضيح در مي يابيم كه اقسام اوليه عناوين و مدخل ها عبارت اند از: مدخل هاي اصلي، مدخل هاي فرعي، مدخل هاي تركيبي، مدخل هاي راهنما.
1. مدخلهاي اصلي
مدخل هاي اصلي عناويني هستد كه نمي توان مباحث ذيل آنها را تحت عناوين ديگر درج كرد؛ زيرا اين الفاظ تنها مظنه يا مظنه غالب براي مطالبي مي باشند كه ذيل آنها مورد بحث قرار مي گيرند، از اين رو، به مجرد طرح اين مدخل ها همه مطالب مربوط به آنها به تفصيل آورده مي شود. ياد آوري نكاتي چند در اين زمينه مناسب است:
ـ ضابطه گزينش مدخل هاي اصلي، اين است كه مدخل شايستگي استقلال و گردآوري همه مطالب مربوط به آن در جايگاه واحد را داشته باشد و هيچ محل ديگري مناسب تر از آن براي درج مطالب وجود نداشته باشد. تشخيص اين ضابطه متوقف بر ذوق فقهي و عرفي است كه در اثر ممارست زياد با فقه به دست مي آيد. از سوي ديگر ملاحظه حجم مقالات، امري ضروري است و براي اين كه حجم مقالات و بحث ها بيش از حد افزايش نيابد و موجب ملال و خستگي خواننده نگردد، برخي از اين عناوين را از مقالات اصلي تفكيك كرده و به صورت مستقل آورديم، مانند مدخل هاي «ركوع» و «سعي» كه جايگاه مناسب و طبيعي آن ذيل مدخل هاي «صلاة» و «حج» است، اما براي پرهيز از افزايش حجم بحث «صلاة» و «حج»، ترجيح داديم كه براي مباحث «ركوع» و «سعي»، مدخل هاي مستقلي در نظر بگيريم.
ـ در گزينش مدخلهاي اصلي، فرقي ندارد كه مدخل، اسم يك باب فقهي باشد مانند «صلاة»، يا اسم دسته اي از مسائل باشد مانند «استبراء»، يا عنوان يك مسئله فقهي باشد مانند «تكفير».
فراواني مطالب فقهي مورد بحث در هر عنوان، تنها ملاك تشخيص عنوان اصلي از غير اصلي نيست .
بنابر اين لازم نيست مدخل اصلي مورد بحث، در كتب فقهي هم به صورت مستقل طرح شده باشد، بلكه گاهي چنين است و گاه ملحق و مندرج در بحث ديگري است.
ـ در تعيين مدخل اصلي، نسبت آن با مدخل هاي ديگر كه مثلاً جنس يا نوع يا صنف آنها باشد، تأثيري ندارد. اينكه مدخلي تنها در يك باب فقهي بحث شده باشد يا در چند جا و به صورت پراكنده نيز تأثيري در اصل قرار گرفتن مدخل ندارد.
بنابر اين، مدخل هاي اصلي يك گونه نيستند ، اما همگي تحت ضابطه واحدي كه بيان شد، قرار دارند.
شايان ذكر است كه بحث مستوفي و كامل در مدخل هاي اصلي بدين معنا نيست كه در فروع و تفاصيل آنها به مدخل هاي ديگر ارجاع داده نشده باشد، بلكه در مواردي كه البته بسيار نيست به مدخل هاي ديگر ارجاعاتي به تناسب صورت گرفته است.
2. مدخلهاي فرعي (مدخلهاي ارجاعي):
اين مدخل ها، عناويني هستند كه گنجاندن مباحث آنها در ضمن مدخل هاي ديگر پسنديده است و داراي اقسامي مي باشند:
الف ـ عناويني كه اجزاي افعال مركب هستند، مانند «مسح» و «غسل» نسبت به وضو.
ب ـ گاه اين عناوين، موضوع يا قيد يا جزء يا شرط يا مانع عنوان ديگري مي باشند، مانند «زلزله»، «تخلية السرب» (هموار بودن مسير حج براي مستطيع) و «اعتصام» (در مورد شرط عدم تنجّس آب كر و جاري و باران).
ج ـ گاه اين عناوين از قبيل تطبيقات و مصاديقند، مانند ابزار آبكشي از چاه نسبت به تبعيت. (پاك شدن ابزار آبكشي با پاك شدن آب چاه).
عناوين ارجاعي به دو صورت طرح ميشوند:
صورت اوّل: اگردر سلسله مداخل دايرة المعارف ميان محل ذكر عنوان ارجاعي با عنوان اصلي فاصله وجود داشته باشد ـ چنان كه غالباً چنين است ـ مانند «ركوع» و «صلاة»، دراين صورت در ذيل مدخل ارجاعي تعريف لغوي و اصطلاحي و حكم اجمالي اين مدخل ها بيان ميگردد و گاه با اندكي تفصيل همراه است، اما نه در حدّي كه به بررسي فروع و اقوال و ادلّه بپردازد، بلكه تفصيل آنها به مدخل مورد نظر ارجاع داده مي شود.
صورت دوم: اگر فاصله اي ميان مدخل هاي اصلي و فرعي نباشد، در اين صورت حكم اجمالي آن بيان نمي شود، بلكه به بحث اصلي ارجاع داده مي شود، و از اين جهت شبيه مدخل هاي راهنما خواهد بود، مانند «حج الافراد» كه بدون هيچ توضيحي به «حج» ارجاع داده شده است.
3. مدخلهاي تأليفي :
اين مدخل ها عناويني هستند كه با مدخل ديگر در بعضي مسائل خاص و از جهتي اشتراك دارند، يعني نسبت بين آنها عموم و خصوص من وجه است، مانند «استقبال» و «صلاة» كه استقبال از اين جهت كه در نماز شرط است، فقط از ناحيه فروع مربوط به آن با صلاة ارتباط دارد. اين مدخل ها بدون ذكر اقوال و نظريات فقهي و بيان ادله و مناقشات مربوط به آن، طرح شده و تفصيل مباحث به جايگاه اصلي خود ارجاع داده شده است. اما مسائل ديگري كه در ذيل استقبال مي گنجد و مربوط به بحث نماز نيست مثل جايي كه استقبال، شرط ذبح و دفن و... است به طور كامل مورد بحث و بررسي قرار مي گيرد.
در حقيقت مي توان گفت : مدخل هاي تأليفي، برزخي بين مدخل هاي اصلي و ارجاعي هستند، به همين جهت با اين گونه مدخل ها به شيوه تلفيقي رفتار مي شود كه از سويي بحث تفصيلي در آنها صورت مي گيرد و از سوي ديگر به جايگاه اصلي بحث، حواله داده مي شود.
علت تفكيك مدخل هاي تأليفي از مدخل هاي ارجاعي اين است كه ارجاع كامل، غرض كار بران را در دستيابي به همه دامنه هاي بحث و شاخه هاي مربوط به موضوع برآورده نمي كند. در بسياري از موارد به ارائه تصوير كلي از يك عنوان نياز است و صرف ذكر ارجاعي فروع چنين نيازي را برطرف نمي كند. براين اساس، محدوده بحث در اين گونه مدخل ها تا قدر ممكن فراگيري و شمول افقي دارد، اما وارد بررسي ادله و اقوال و نظريات نمي شود، و تفصيل بحث در غالب موارد به مدخل هاي اصلي ارجاع مي شود و فقط در برخي فروع، اندك تفصيلي آمده است.
دو نكته:
نكته اوّل: اصطلاحاتي كه با ديگر اصطلاحات در برخي مسائل اشتراك داشته، اما از نظر ماهيّت بحث با هم مختلفند، در شمار مدخل هاي تأليفي نيستند، مانند «قصاص» و «غصب». حيثيت بحث در قصاص تحقق عدوان و جنايت عمدي بر نفس است اما حيثيت بحث در غصب، عدوان و تعدي بر مال است، لذا براي هر كدام يك عنوان اصلي و مستقل قرار داده شده است
نكته دوم: مدخل هايي كه در قواعد عامّه با هم اشتراك دارند يا نسبت به عناويني كه زير مجموعه و اخص از آنها است، به منزله جنس يا نوعند، نيز در شمار عناوين تأليفي نيستند، مانند «اجاره» و «بيع» نسبت به «عقد». هر يك از اين عناوين مستقلاً لحاظ مي شوند، زيرا اين اشتراك تنها در احكام و قواعد عامه است، نه در بعض مسائل خاص، بر خلاف «استقبال» نسبت به «نماز» كه شرحش گذشت بيشتر مدخل هاي تأليفي عناوين انتزاعي تشكيل مي دهند مانند «اباحه» و «اتلاف».
4. مدخلهاي راهنما:
گاه يك مبحث، داراي چند عنوان با معناي واحد است كه تنها در لفظ اختلاف دارند يا اينكه در ماده وريشه لفظ اشتراك دارند ولي در هيأت يا در معنا اختلاف دارند، اما در يك جا بحث مي شوند. اين گونه عناوين بدون هيچ توضيحي، به عنوان اصلي ارجاع داده مي شوند. ملاك تعيين يكي از اين الفاظ به عنوان مدخل اصلي، داشتن مرجحاتي از اين قبيل است:
ـ مشهور بودن نزد فقها و فراواني استعمال آن در كتابهاي فقهي،
ـ مصدر بودن،
ـ اولويت لفظ مفرد بر الفاظ تثنيه و جمع، بر اين اساس، لفظ«مهر» مثلاً نسبت به «صداق» از استعمال و شهرت بيشتري برخوردار است، از اين رو لفظ «مهر» به عنوان مدخل اصلي تعيين شده و «صداق» به آن ارجاع داده ميشود.
روشن است كه اين قسم در عرض اقسام سه گانه پيشين نيست بلكه در طول آنها قراردارد؛ زيرا عنواني كه به آن ارجاع داده مي شود، گاه اصلي و گاه فرعي است.
اين قسم شامل موارد زير مي شود:
ـ مترادف مانند «قراض» و «مضاربه».
ـ مشتق مانند «امام» و «امامة»،
ـ موازي مانند «اتحاد افق» و «تعدد افق»،
ـ عموم و خصوص مطلق مانند «ابن الزنا» و «ولدالزنا»،.
موارد زير داخل اين قسم نيستند:
ـ اختلاف دو لفظ به جهت اعلال مانند «ائتزار» و «اتّزار» و «ايتزار» كه يك مدخل قرار داده شده اند نه سه مدخل كه يكي به ديگري ارجاع شود.
ـ اختلاف دو لفظ از نظر مفرد و يا تثنيه و جمع بودن مانند «اب» و «آباء». اين موارد در واقع يك عنوان هستند مگر اين كه در يكي خصوصيتي وجود داشته باشد، مانند «اب» و «ابوان» كه ابوان در باب ارث موضوع احكامي است و كسي كه قرابت ابويني داشته باشد، در مقدار و نحوه ارث خصوصيتي دارد.
با اين همه، آوردن مفرد و جمع و احياناً تثنيه به منظور دستيابي آسان خوانندگان به مطلب مورد نظر، اشكالي ندارد. افزايش كليد واژهها يكي از عوامل موءثر در تسهيل جستجو است، اما بايد، با ذوق عرفي و نگاه فنّي صورت پذيرد. اگر دو عنوان مفرد و جمع، تفاوت چنداني نداشته باشند، به يكي از آنها اكتفا مي شود، مانند «آيات» و «آية».
بنابر اين روشن شد كه قوام اين دايرة المعارف به مدخل هاي اصلي است و اين مدخل ها به مثابه ركن و اساس آن است؛ زيرا مجموعه مباحث مدخل هاي اصلي، نمايانگر همه مسائل و مباحث فقهي هستند كه با انجام اين بحث ها، همه مطالب فقهي مورد بحث قرار مي گيرد. آوردن مدخل هاي ديگر (مدخل هاي فرعي، تركيبي و راهنما) در واقع به جهت مراعات نكات فنّي و ذوقي از قبيل تسهيل كار براي خواننده و پرهيز از تكرار بوده است .
به ديگر سخن: غرض اصلي و اوّلي و مقصود نهايي در دايرة المعارف، با آوردن مدخل هاي اصلي عينيّت و تحقق مي يابد و ساير عناوين، هدف ثانوني و تكميلي بوده و ثانياً و بالعرض مرادند./م
منبع :سابت تبیان www.tebyan.net
|