در ادامه آیه، در وصف رزمندگانی كه اهل محبّت الهی اند می فرماید:«اذله عَلَی المُؤمِنینَ» بر مؤمنین ذلول و انعطاف پذیرند، نه ذلیل، چرا كه ذلّت عذاب است و هیچ كس را حقّ آن نیست كه هر چند در نزد مؤمنی دیگر تن به ذلّت دهد. آنچه نیكوست فروتنی است نه فرومایگی، چنانكه در این حدیث شریف كه در نوع جوامع روائی ما وارد شده، آمده است:
«إنَّ الله عَزَّوَجَل فَوَّضَ إلَی المُؤمِنینَ أمُورَهُ كُلَّها وَ لَم یُفَوِّض إلَیهِ إن یُذِلَّ نَفسَهُ»[1]
خداوند سبحان همه كارهای مؤمن را بدو واگذار نموده است، جز این كه به او اجازه ذلّت نداده است، زیرا كه عِرض و آبروی مؤمن از آن او نیست، بلكه از دیانت و اسلام اوست، و لذا به منزله ناموس الهی است. انسان آنچه را كه مال خود او است می تواند به دیگری واگذار كند، امّا ناموس را چون حقّ الله و حكم الله است، اجازه واگذاری به غیر ندارد.
تعدیه «اذلَّه»، به «علی» به جای «لدی» یا «عند» نشانه حفظ استعلاء و عظمت رزمندگانی است كه با تواضع و فروتنی، سفره كرامت و بخشش خود را بر اهل ایمان گشوده اند.
اثر دیگر محبّت كه در آیه از آن یاد شده است، غیر از حفظ نظام و عطوفت در برابر مؤمنین، انزجار از كفّار، و عزّت بر كافرین است. لذا فرمود:
«أذِلَّه عَلَی المُؤمِنینَ أعِزَّه عَلَی الكافِرینَ یُجاهِدوُنَ فی سَبیلِ الله و لا یُخافُونَ لَومَه لائِمٍ ذلِكَ فَضلُ الله یُؤتیهِ مَن یَشاءُ واللهُ واسِعٌ عَلیمٌ»
یعنی این كه انسان به جایی برسد، كه هم محبّ خداوند سبحان باشد و هم محبوب او، هم فروتن باشد (نه فرومایه) نسبت به مؤمنین، و هم ستم ستیز باشد نسبت به كفّار، این از فضل خداوند است كه به مشیّت بالغه او حاصل می گردد.
بعد از بیان تبرّی در ادامه آیات سوره مائده به تولّی پرداخته و می فرماید:
«إنّما وَلیُّكُمُ الله وَ رَسَولُهُ والذینَ امنوا الّذین یُقیمُونَ الصَّلوه و یُؤتُونَ الزَّكوه و هُم راكِعُونَ»
یعنی بعد از این كه انسان هرگونه مرض و ضعف روحی را از خود طرد كرد، و بعد از آن كه به هرگونه محبّت و نصرت غیر الهی پشت نمود، آن گاه تحت ولایت الهی می رود، و در این صورت ولیّ او خداست و رسول او، و آن كه در هنگام ركوع صدقه می دهد.
نكته اوّلی كه در این آیه است این است كه در قسمت آغازین آیه با آن كه سخن از ولایت خداوند و رسول او و بعضی از مؤمنان است، كلمه «ولیّ» به صورت مفرد ذكر شده است، و این نشان دهنده آن است كه یك ولایت است كه اصاله از آن خداست، و بطور تبعی یا به نحو ظهور از آن رسول خدا و یا ائمّه هدی ـ علیهم السلام ـ است.
مواردی از این قبیل كه در عین این كه سخن از خداوند سبحان و پیامبر گرامی ـ صلی الله علیه و آله ـ مطرح است، فعل و یا ضمیری كه ارجاع داده می شود، مفرد است در قرآن فراوان است. مانند آنجا كه می فرماید:
«اِستَجیبُوا لله و لِلرَّسوُلِ إذا دَعاكُم لِما یُحییكُم»[2]
یا «و إذا دُعُوا إلَی الله و رَسَولِهِ لِیَحكُمَ بَینهُم إذا فَریقٌ مِنهُم مُعرِضُونَ»[3]
در این موارد كار و یا حكم از خداوند است و پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ مظهر آن كار می باشد، و یا از آن جهت كه رسول خدا است فقط مبلّغ آن حكم است.
نكته دیگر در قسمت اخیر آیه است، كه بدون شك ناظر به یك جریان تاریخی است. زیرا كه در فقه، از مستحبّات و یا واجبات نماز این نیست كه انسان در حال ركوع صدقه بدهد.
لذا، به همین دلیل كه آیه كریمه، ناظر به حكمی از احكام نیست، رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله و سلّم ـ بعد از نزول آیه پرسید، كدام یك از شما این كار را انجام داده است؟ شخصی كه انگشتری بدو رسیده بود، در حالیكه به مولا امیرالمؤمنین ـ علیه السلام ـ اشاره می كرد، در پاسخ آن حضرت گفت: آن كس كه نماز می خواند، این را به من داده است.
نتیجه آنكه، آیه كریمه آن شخص را كه بعد از نبیّ اكرم ـ صلی الله علیه و آله ـ ولایت او بر مؤمنین واجب است، معرّفی نموده. و در آیه بعد، پس از تثبیت مسأله ولایت، در برابر آن ظالمان، و گمراهان از مقصد دورمانده ای كه از ولایت الهی سر تافته اند، از پیروزی و غلبه كسانی یاد می كند كه به بركت ولایت الهی از هدایت خداوندی بهره برده و به مقصد نائل آمده اند.
«و مَن یتولَّ الله وَ رسُولَهُ والّذینَ امَنُوا، فَإنَّ حِزبَ الله هُمُ الغالِبونَ»
--------------------------------------------------------------------------------
[1] . فروع كافی، جلد 55، صفحه 64.
[2] . انفال، آیه 24.
[3] . نور، آیه 48.
|