در فرهنگ ديني، مردن به معناي نابودي نيست، بلكه تولدي ديگر و انتقال از دنياي محدود به جهاني بيكران است. حضرت علي(ع) مي فرمايد:« وَاعْلَمْ اَنَّكَ اِنَّما خُلِقْتَ لِلْاخِرَةِ لا لِلدُّنْيا؛(624) آگاه باش كه تو براي عالم آخرت آفريده شده اي نه براي دنيا. و در واقع، مرگ مرحله اي در سير تكاملي انسان به سوي آخرت و بازگشت به سوي خداست؛ چنان كه طفل مدتي در فضاي تاريك و محدود رحم، به زندگي و تكامل خود ادامه مي دهد و سپس به دنيا مي آيد.» (625) قرآن كريم درباره مرگ تعبيرهاي گوناگوني دارد كه هر يك گوياي چهرهاي از واقعيت مرگ است. يكي از اين تعابيرِ پركاربرد، كلمه توفّي است. توفّي از ماده «وفا» است به معناي دريافت چيزي، بي كم و كاست. تَوَفَّيْتُ الْمال، يعني مال را بيكم و كاست دريافت كردم.
در آياتي كه از مرگ به توفّي تعبير شده، استفاده مي شود كه انسان افزون بر بُعد مادي، داراي بُعد روحاني است كه حقيقت او را تشكيل مي دهد و با مرگ نابود نمي شود، بلكه زندگي اش به شكلي ديگر ادامه مي يابد؛ زيرا در اين آيات، بي درنگ پس از مرگ، سخن از پارهاي اعمال حياتي، مانند:مكالمه و آرزو به ميان آمده است كه وجود زندگي پس از مرگ رابه روشني تأييد مي كند. نمونه هايي از اين آيات چنين اند:«إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلاَئِكَةُ ظَالِمِي أَنْفُسِهِمْ قَالُوا فِيمَ كُنْتُمْ قَالُوا كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الْأَرْضِ قَالُوا أَلَمْتَكُنْ أَرْضُ اللّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُوا فُيهَا فَأُولئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيراً؛ به راستي آنان كه فرشتگان، جانشان را گرفتند در حالي كه بر خود ستمگر بودند، بدانان گفتند:در چه وضعي به سر مي برديد؟ گفتند: ما در زمين، مردمي زير دست و مستضعف بوديم. فرشتگان گفتند: آيا زمين خدا فراخ نبود كه در آن سفر كنيد و خود را از زير سلطه ديگران برهانيد ؟! پس جايگاه آنان جهنم است و بدفرجامي است». (نساء،آیه 97)
در اين آيه از مكالمه فرشتگان با انسان، پس از مرگ سخن به ميان آمده است. روشن است كه اگر همه واقعيتِ انسان جسد بي حس و شعور باشد، مكالمه بي معناست. آيه بيانگر اين است كه انسان، پس از رخت بربستن از اين جهان، با چشم، گوش و زبان با فرشتگان و مأموران غيبي خداوند گفت و گو مي كند. «وَقَالُوا ءَإِذَا ضَلَلْنَا في الْأَرْضِ أَءِنَّا لَفِي خَلْقٍ جَدِيدٍ بَلْ هُم بِلقَاءِ رَبِّهِمْ كَافِرُونَ قُلْ يَتَوَفَّاكُم مَلَكُالْمَوْتِ الَّذِي وُكِّلَ بِكُمْ ثُمَّ إِلَي رَبِّكُمْ تُرْجَعُونَ.؛ و گفتند: وقتي در زمين گم شديم و دفن شديم و پوسيديم آيا در آفرينش نويني قرار خواهيم گرفت؟ حقيقت اين است كه اينان - از روي عناد - ملاقات پروردگار خويش را منكرند. بگو:همانا فرشته مرگ، كه موكل بر شماست، در حين مرگ شما را به تمام و كمال دريافت مي كند.از آن پس به سوي خدا بازگردانده مي شويد.» (سجده،آیه 11 - 10)
قرآن كريم، در اين آيه به يكي از اشكالات منكران معاد پاسخ مي دهد. اشكال اين است كه پس از مرگ، بدن ما ناپديد مي شود و اثري از آن باقي نمي ماند؛ پس چگونه ممكن است در آفرينشي نو قرار گيريم؟ قرآن ضمن اشاره به اين كه اين گونه اشكالات، بهانه جويي هايي است كه ريشه در عناد و انكار دارد، پاسخ مي دهد كه شما به تمام و كمال در اختيار فرشته خداوند قرار مي گيريد. اين آيه، با صراحت بيان مي كند كه به رغم نابودي اجزا و اعضاي بدن، وجود واقعي انسان پس ازمرگ در اختيار فرشته مرگ قرار مي گيرد و با مرگ نابود نمي شود.
شباهت مرگ به خواب
از حضرت جواد(ع) درباه مرگ پرسيدند، فرمود: «مرگ خوابي است كه هر شب به سراغتان مي آيد، با اين تفاوت كه اين طولاني تر است و شخص از آن بيدار نمي شود مگر در روز قيامت. حالِ كسي كه در خواب شادي هايي وصف ناپذير و ترسي بي اندازه مي بيند، چگونه است؟! مرگ نيز همان گونه است.» (626)
امام زين العابدين(ع) از پيامبر اكرم(ص) نقل مي كند:«اِنَّ الدُّنْيا سِجْنُ الْمُؤْمِنِ وَ جَنَّةُ الْكافِرِ وَالْمَوْتُ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلي جَنَّاتِهِمْ وَ جِسْرُ هؤُلاءِ اِلي جَحيمِهِمْ؛ دنيا، زندان مؤمن و بهشت كافر است و مرگ براي مؤمنان پلي براي رسيدن به بهشت و براي كافران پلي به سوي دوزخ است.» (627)
دكتر كارل، دانشمند فرانسوي، مي گويد: پاسخ مذهب به اضطراب بشريّت در برابر راز مرگ بسيار ارضا كننده تر از پاسخ علم است؛ مذهب به انسان پاسخي مي دهد كه قلبش مي خواهد.(628)
كافر، مرگ را به معناي فنا و نابودي مي داند، با اين كه دليلي بر انكار معاد ندارد و نمونه هاي حيات دوباره را در طبيعت مي بيند. قرآن درباره آنان مي فرمايد:«وَقَالُوا مَا هِيَ إِلَّا حَيَاتُنَا الدُّنْيَا نَمُوتُ وَنَحْيَا وَمَا يُهْلِكُنَا الاَّ الدَّهْرُ وَمَا لَهُم بِذلِكَ مِنْ عِلْمٍ إِنْ هُمْ إِلَّايَظُنُّونَ؛ و منكران معاد گفتند: زندگي نيست جز همين زندگي دنيايي ما، كه مي ميريم و زنده مي شويم و نابود نمي كند ما را مگر روزگار درحالي كه به گفته خود يقين ندارند، بلكه تنها و هم و پنداري است كه دارند.» (جاثيه،آیه 24)
جمع بندي و نتيجه گيري
در فرهنگ ديني مردن به معناي نابودي و تمام شدن نيست؛ بلكه مرگ به معناي انتقال از دنيايي محدود به جهاني بيكران است. قرآن كريم هم از مرگ به توفّي يعني تحويل گرفتن كامل روح تعبير شده است. امام جواد(ع) نيز مرگ را به خواب طولاني تشبيه نموده است./ح
----------------------------------------------
پی نوشت ها:
624) نهج البلاغه، ترجمه فيض الاسلام، ص 926.
625) حج (22)، آيه 5 .
626) معاني الاخبار، شيخ صدوق، ص 289.
627) معاني الاخبار، ص 289.
628) معاد و فرداي جاويدان، موسوي لاري، ص 9، به نقل از: راه و رسم زندگي، ص 142.
|