آيا بشر آينده روشن و اميدبخشي دارد و پايان زندگي اش در اين جهان با نيك بختي و سعادت همراه است؟ اكثريت ملل دنيا و انديش مندان بزرگ بشري به اين پرسش پاسخ مثبت داده و آينده بشر را روشن، اميدوار كننده و نجات بخش مي بينند.(482) از ميان آنها، پيروان اديان الهي به اقتضاي آموزه هاي ديني، آينده را روشن تر مي بينند و اميد فزاينده تري نسبت به نجات و رستگاري دارند؛ چرا كه حكومت واحد جهاني به رهبري يك منجي و مصلح دادگستر جهان را انتظار مي كشند.(483)
انديشه مهدويت به معناي اعتقاد به ظهور منجي و مصلح بزرگ جهاني، انديشه مشترك همه اديان آسماني است.(484) امّا انديشه مهدويت در تفكر اسلامي، جايگاه بلندي دارد و برخلاف ساير اديان كه به كلي گويي در اين زمينه بسنده كرده اند، با نام و نشان دقيق همراه است. بر همين اساس، گرچه در كتب و منابع ديني - از او با نامها و القابي چون: قائم، صاحب الامر، اباصالح، صاحبالزمان، خاتم اوصيا و مانند آن، ياد مي شود ولي مصداق همه يكي است و مسلمانان آنها را؛ بر يك شخص منطبق مي دانند و آن مهدي آل محمد(ص) است كه همه مسلمانان و غيرمسلمانان انتظار ظهورش را مي كشند.
نخستين كسي كه واژه مهدي را به كار برده، شخص پيامبر اكرم(ص) است كه از او به عنوان آخرين وصي و جانشين خويش، منجي بشريت، بر پا كننده حكومت واحد جهاني و منتشر كننده اسلام در سراسر جهان ياد كرده است.(485) پس از آن حضرت، امامان معصوم(ع) نيزپيوسته و به هر مناسبتي از حضرت مهدي(عج) ياد مي كردند و ويژگي هاي شخصيتي و چگونگي ظهورش را يادآور مي شدند.
روايات نقل شده از پيامبر(ص) و امامان(ع) درباره حضرت مهدي(عج)، به گفته علامه طباطبايي به بيش از 3000 روايت مي رسد كه بيش از حدّ تواتر است.(486) راز اتفاق نظر همه فرقه ها و گروه هاي مسلمانان درباره مهدي به رغم اختلاف نظر در بسياري از مسائل اصولي و فروعي ديني را بايد در تواتر اخبار مربوط به آن حضرت دانست.
بسياري از دانشمندان اهل سنت به اين حقيقت تصريح كردند. به عنوان نمونه، محمد بن حسين آبري صاحب كتاب مناقب الشافعي مي گويد: اخبار رسول خد(ص) درباره مهدي و اين كه از اهل بيت است... متواتر و مستفيض است.(487)
ابن قيّم، ابن حجر و سيوطي نيز اين سخن را از آبري نقل كرده اند و آن را رد نكرده اند.(488) قاضي شوكاني مؤلف نيل الاوطار نيز گويد: پنجاه حديث درباره مهدي قابل توجّه است و اين احاديث بدون شك متواترند.(489) از جمله كتب معتبر نزد اهل سنّت كه احاديث مربوط به حضرت مهدي(عج) را به طور مفصّل نقل كرده، مسند احمد بن حنبل است.(490) هم چنين بسياري از محدثان ديگر اهل سنّت نيز روايات حضرت مهدي(عج) را در كتب خود آورده اند.(491)
به رغم اين كه اهل سنّت به اصل امامت اعتقاد ندارند، به دليل فزوني روايات درباره حضرت مهدي(عج)، اعتقاد به ظهور مهدي(عج) از نسل فاطمه(س) از اعتقادات ضروري اهل سنت نيز به شمار آمده است. سفاريني از عالمان بزرگ اهل سنت در كتاب عقيده اش مي نويسد: ايمان به خروج مهدي واجب است و اين مطلب نزد اهل علم مقرر و در كتب عقايد اهل سنت و جماعت مدوّن است.(492) منكران ظهور مهدي(عج) طبق حديثي كه اهل سنت از پيامبر اكرم(ص) نقل كرده اند، ازآيين اسلام بيرون خواهند بود: مَنْ كذَّبَ بِالْمَهْدي فَقَدْ کفر؛ هر كس مهدي را انكار كند، به راستي كافر است.(493)
پرداختن به موضوع مهدويت و ظهور مهدي(عج) از اهل بيت پيامبر(ص)، اختصاص به محدّثان اهل سنّت ندارد، ساير دانشمندان نيز به دليل اهميت و جايگاه بلند آن، به اظهار عقيده درباره آن پرداخته اند.(494)
ابن خلدون، جامعه شناس معروف مسلمان مينويسد:بدان كه در طول تاريخ ميان تمامي اهل اسلام مشهور است و چنين اعتقاد الزامي وجود دارد كه حتماً در آخر الزمان مردي از اهل بيت پيامبر(ص) ظهور خواهد كرد كه دين را تازه و عدل را آشكار خواهد ساخت. او بر ممالك اسلامي چيره شده و مهدي ناميده مي شود؛ و خروج دجّال آن زمان خواهد بود و سپس نشانه هاي قيامت آشكار خواهد شد. حضرت عيسي(ع)نيز فرود خواهد آمد و دجّال كشته مي شود.(495)
اما انديشه مهدويت در مذهب شيعه، به دو دليل مهم از جايگاه برتر و جاذبيت بيشتري برخوردار است: يكي جايگاه اعتقادي مسئله امامت؛ چون مهدي موعود آخرين وصي و جانشين پيامبر خاتم(ص) به شمار مي رود. بنابراين از نظر شيعه، انديشه مهدويت از يك سو به نبوّت نبي اكرم(ص) به عنوان خاتم الانبياء و از سوي ديگر، به امامت متصل است، كه آغازگر آن، امام علي(ع) به عنوان اول الاوصياء و پايان بخش آن، امام مهدي(عج) به عنوان خاتم الاوصياء مي باشد.
دوم اين كه طرح مسئله مهدويت در شيعه از صراحت، شفافيت و جامعيت بيشتري برخوردار است؛ به طوري كه هيچ ابهامي در اين زمينه وجود ندارد و همه مسائل مربوط به زندگي شخصي و چگونگي ظهور و وقايع پس از ظهور آن حضرت در روايات اهل بيت(ع) بيان شده است.(496)
به عنوان نمونه، پيامبر اكرم(ص) خطاب به علي(ع) مي فرمايد: بعد از من دوازده امام خواهد آمد، اول ايشان تو هستي اي علي، و آخر ايشان قائم؛ همان كسي كه به لطف خداي متعال بر همه شرق و غرب جهان پيروز مي گردد.(497) درباره حتمي بودن ظهورش مي فرمايد: لَوْ لَم يَبْقِ مِنَ الدُّنيا اِلّا يَوْمٌ واحدٌ لطَوَّلَ اللَّهُ ذلِك الْيَوْمَ حتّي يَلي رَجُلٌ مِن عِتْرَتي اِسْمُهُ اِسْمي يَمْلاءُالْاَرْضَ عَدْلاً وَ قِسطاً كَما مُلِئَتْ ظُلماً وَ جَوْراً ؛ اگر از عمر دنيا جز يك روز باقي نمانده، خداوند آن روز را آن قدر طولاني مي كند تا مردي از اهل بيتم كه نامش نام من است بيايد و زمين را پس از آن كه از ستمگري پر شده، از عدل و داد پركند.(498)
طبق فرموده امام صادق(ع)، چون حضرت مهدي(عج) ظهور كند در مسجد الحرام رو به كعبه و پشت به مقام ابراهيم بايستد و دو ركعت نماز گزارد، آن گاه فرياد برآورد: اي مردمان! منم يادگار آدم، يادگار نوح، يادگار ابراهيم، يادگار اسماعيل... منم يادگار موسي، عيسي، محمد... منم يادگار پيامبران... منم وارث آدم و گزيده نوح و خلاصه ابراهيم و عصاره محمد، منم صاحب قرآن و زنده كننده سنّت... .(499)
حضرت مهدي(عج) واقعيتي موجود
روايات معتبر ديني(500) و نقل هاي قطعي تاريخي گواهي مي دهد كه حضرت مهدي(ع) هم اكنون وجود دارد؛ وجودي كه پيامبر(ص) و ديگر ائمه(ع) به آمدنش تصريح كرده و او را از فرزندان امام حسين(ع) دانسته اند. هم چنين وجودي كه در حدود دوازده قرن پيش از اين به دنيا آمده و در دوران دو غيبت خويش، بسياري از افراد او را ديده اند. هرچند دشمنان اسلام و مسيحيت صهيونيسم با توطئه ها و اجراي طرح بدل سازي تلاش دارند امر مهدويت را به چالش كشانده، آن را از ذهن ها پاك سازند. اكنون از ميان روايات بي شمار درباره آن حضرت، به مواردي اشاره مي كنيم.(501)
1. توفيق برخي از اصحاب امام حسن عسكري(ع) به رؤيت آن حضرت
مردي از شيعيان امام عسكري(ع) از اهالي فارس مي گويد: به سامرا آمدم و در خانه امام عسكري(ع) به خدمت كاري مشغول شدم. روزي آن حضرت در بيروني خانه اش بود، خواستم نزدش روم كه صدا زد: فلاني! همان جا بايست. من در جايم ايستادم. در اين حال كنيزي بيرون آمد كه با خودش چيز پوشيدهاي را مي برد. سپس حضرت صدا زد: فلاني!داخل شو. من داخل شدم و حضرت آن كنيز را صدا زد كه برگردد. او برگشت. حضرت فرمود: از آنچه با خود داري پرده بردار. كنيز، پوشش را برداشت. پسر بچه سفيد رنگ و نيكو صورتي را ديدم. امام عسكري(ع) فرمود: صاحب شما بعد از من اين كودك است... .(502)
محمد بن عثمان عمري نيز مي گويد: در يك اجتماع چهل نفره از شيعيان و خواص اصحاب امام عسكري(ع) كه در منزل آن حضرت حضور داشتيم. ايشان مهدي(عج) را به ما نشان داد و فرمود: اين كودك بعد از من امام و پيشوا و جانشين من بر شماست، او را پيروي كنيد و در دين تان دچار تفرقه نگرديد كه هلاك مي شويد... .(503)
آن حضرت، پس از وفات پدرش، امام حسن عسكري(ع)، ظاهر شد و بر جنازه آن حضرت نماز گزارد. ابو الاديان مي گويد: بعد از آن كه امام عسكري(ع) از دنيا رفت، او را كفن كرده، در تابوت نهادند. جعفر بن علي(عموي حضرت مهدي) پيش قدم شد تا بر جنازه برادرش نماز بخواند. همين كه خواست تكبير بگويد، كودكي ظاهر شد و عباي جعفر را كشيد و فرمود: اي عمو! عقب بايست؛ من سزاوارترم كه بر جنازه پدرم نماز بخوانم. جعفر عقب رفت، در حالي كه رنگ رخسارش دگرگون شده و زرد گرديده بود، سپس آن كودك جلو ايستاد و نماز خواند... .(504)
2. توفيق زيارت و ديدار آن حضرت در مدت غيبت صغري
وجود مقدس امام زمان(عج) در زمان غيبت صغري نيز براي برخي آشكار مي شد و گاه آن حضرت كساني را كه وجوهات مي آورند مورد تفقد قرار مي داد و در برخي موارد نيز با خبر دادن از مقدار اموالي كه آورده بودند، از صاحبان اموال نيز نام مي بردند.(505)
شيعيان در ايام غيبت صغري توسط سفيران چهارگانه، عثمان بن سعيد عَمري، محمد بن عثمان بن سعيد عَمري، حسين بن روح و علي بن محمد سمري با حضرت مهدي(عج)ارتباط داشتند. اين ارتباط به شكلي بود كه وجود امام غايب(عج) را به روش حسّي براي آنان اثبات مي كرد؛ زيرا آنان جواب نامه هاي خود را به خط حضرت مهدي(عج) از طريق سفيران دريافت مي كردند و اموال و وجوه شرعي را نزد وكلاي آن حضرت مي بردند و در مواردي قبض رسيد را به خط امام دريافت مي كردند.(506)
عبداللَّه بن جعفر حميري مي گويد: از محمد بن عثمان عَمري شنيدم كه مي گفت: حضرت مهدي(عج) را ديدم كه پرده كعبه را به دست گرفته، عرضه مي دارد: پروردگارا ازدشمنانم انتقام گير.(507)
3. تشرف افراد به حضور آن حضرت در غيبت كبري
با وفات آخرين سفير، دوره ارتباط با حضرت مهدي(عج) از طريق سفيران خاص به پايان رسيد و دوره غيبت كبري و اختفاي كامل آغاز شد. در اين مدت نيز افراد زيادي به خدمت آن حضرت رسيده اند و اخبار آن در حد تواتر است. برخي از آنان به هنگام شرفيابي آن حضرت را شناخته اند و در موارد ديگري بعد از جدايي با شواهد قطعي مشخص شده كه شخص مشاهده شده حضرت مهدي(عج) بوده است. در اين زمينه كتاب هاي بسياري نگاشته شده و نام و نشان عالمان و بزرگاني كه به خدمت آن حضرت رسيده اند، در آنها ثبت شده است.(508)
شبهه طول عمر و پاسخ آن
با توجه به دلايل ياد شده درباره امامت حضرت مهدي(عج) و ملاحظه دلايل قطعي بر تولد و وجود ايشان در حيات امام حسن عسكري(ع)، شيعيان معتقدند او قرن هاست به عنوان امام غايب در روي زمين زندگي مي كند و تا روزي كه خدا بخواهد به حيات خود ادامه مي دهد.
ممكن است گفته شود كه ما افرادي با چنين عمر طولاني نديده ايم و علم و دانش نيز آن رانمي پذيرد. در پاسخ اين شبهه، بيان چند مطلب لازم است:
1. موضوع طول عمر از آنجا كه حاوي تناقض و امر محال عقلي نيست، امكان ذاتي وعقلي دارد.
2. امكان استقبالي دارد، يعني اين كه محال ذاتي نبوده و از نظر عقلي، مانعي از وقوع آن در خارج نيست، گرچه تا به حال وجود نيافته امّا امكان وجود آن در آينده هست. به عنوان مثال، هر چند تاكنون كسي به كره مريخ نرفته است، اما امكان دارد علم بشري در آينده به اين توانايي دست يابد. طول عمر نيز به طور طبيعي اين گونه است، زيرا گرچه تاكنون عملي نشده و زيست شناسان نمي توانند به آساني آن را در مورد همه افراد تجربه كنند، اما در تلاش اند تاعمر انسان را افزايش دهند.
3. وجود افراد استثنايي؛ هميشه موجودات استثنايي وجود دارند كه با ضوابط علوم طبيعي مطابقت ندارند و علم از تفسير وضع آنها ناتوان است. اين موجودات در مناطقي مانند قطب هاي شمال و جنوب و برخي مناطق استوايي وجود دارند كه عمرهاي بسيار طولاني دارند.(509)
اين استثنا در مورد طول عمر انسانها نيز صادق است. مثلاً به فرموده قرآن كريم، حضرت نوح(ع) نهصد و پنجاه سال قبل از آمدن طوفان مأمور تبليغ دين بود(510) و مسلّم است كه عمر ايشان بيشتر از اين حد بوده است. بنابراين، طولاني شدن عمر ولي عصر(عج) از اين جهت نيز امكان دارد.
4. طول عمر در قلمرو قدرت الهي؛ گذشته از مواردي كه ذكر شده، بايد بپذيريم كه اين موضوع، مي تواندبه صورت خرق عادت از قدرت الهي صادر شود و خداوند متعال قادر است كه اگر بخواهد انساني را داراي عمر طولاني بگرداند. و از آنجا كه خداوند، خود وعده داده است كه جهان را در اختيار صالحان قرار دهد، خود مي تواند، تضمين كننده عمر يكي از اولياي خودش باشد تا او ظهور نموده و جهان را پر از عدل و داد مي كند.
جمع بندي و نتيجه گيري
1. ديدگاه اكثريت ملل و دانشمندان دنيا نسبت به آينده بشر، با اتكاي به نگرش مثبت به نظام هستي و فلسفه آفرينش، خوش بينانه بوده و آينده را روشن و اميدوار كننده مي بينند.
2. نظريه نجات، كه از آن به انديشه مهدويت ياد مي شود، نظريه فراگير بوده و براساس آن پيروان اديان و مكاتب آسماني همگي ظهور منجي و مصلح عدل گستر جهاني را - بر پايه آموزه هاي ديني خود - نويد مي دهند و آمدنش را انتظار مي كشند.
3. انديشه مهدويت و ظهور منجي جهاني در اسلام جايگاه ويژهاي دارد و به جاي كلي گويي، به جزئيات مسائل مربوط به آن پرداخته است.
4. انديشه مهدويت در تفكر اسلامي - شيعي به دليل جايگاه اعتقادي مسئله امامت، اعتقاد به خاتم الاوصياء و دوازدهمين امام بودن حضرت مهدي(عج) و نيز زنده و غايب بودن آن حضرت، از اهميت و شفّافيت بيشتري برخوردار بوده، و با شرح جزئيات زندگي، چگونگي غيبت، ظهور، تشكيل حكومت جهاني و... همراه است./ح
|