كمتر ملتي را در جهان ميتوان يافت كه سالروز آغاز تهاجم دشمن به سرزمينشان را به عنوان روز ملي و تاريخي گرامي بدارند و از آن به عنوان فصلي نوين در تاريخ سياسيشان ياد كنند، چرا كه جنگ همواره با سختيها، مشكلات و تلفات انساني و مادي همراه است و ماحصل آن هم معمولاً براي كشور مورد تهاجم علاوه بر ضايعات مادي و انساني، از دست دادن بخشي از سرزمين يا نقاط حساس و استراتژيك آن است و به همين دليل ممكن است سالروز پيروزي در آن جنگ براي كشور متجاوز يا دفع تجاوز براي كشوري كه مورد تجاوز قرار گرفته، اهميت تاريخي داشته باشد و به همين دليل است كه در مورد دفاع هشت ساله ما هم برخي از فعالان را نظر بر اين است كه يكي ديگر از روزهاي جنگ هشت ساله نظير سوم خرداد (روز آزادسازي خرمشهر) يا سالروز پذيرش قطعنامه توسط دشمن بعثي و... به عنوان روزي شاخص در دفاع مقدس گرامي داشته شود. اما دفاع مقدس ما همانگونه كه با همه جنگها متفاوت بود، در اين عرصه نيز متفاوت است.
اكنون كه پردهها كنار رفته و بخشي از ناگفتههاي تاريخ معاصر روشن شده است، ديگر كمتر كسي ترديد دارد كه آغاز جنگ تحميلي محصول اراده صدام يا رژيم بعثي عراق بود. جنگ زماني آغاز شد كه دشمنان نظام اسلامي از گامهاي آغازين خود براي شكست انقلاب اسلامي نظير تروريسم، توطئه، تجزيه قومي و كودتاهاي مختلف طرفي نبسته و به همين دليل با ارزيابي حكام و كشورهاي منطقه صدام بعثي را كه فردي جاهطلب بوده و در پي يك كودتاي نظامي در عراق به قدرت رسيده بود براي اجراي سناريوي جديد خود عليه ايران برگزيده تا از اين طريق بتوانند روند رشد پرشتاب انقلاب اسلامي را متوقف و به زعم خود پس از مهار، آن را به شكست برسانند.
اين نكته را به راحتي در اسناد لانه جاسوسي امريكا ميتوان يافت، آنگاه كه بر اساس يك گزارش سري مربوط به تيرماه ۱۳۵۸ كه در اسناد لانه جاسوسي ذكر شده، آمده است: براي نابود كردن انقلاب اسلامي آيتالله خميني بايد از همان برنامههاي بررسي شده قبل يعني تحريك سران عشاير، احساسات ناسيوناليستي و قبيلهاي و مهمتر از همه از شعلهور كردن آتش اختلاف و جنگ ميان ايران و كشورهاي همسايه كه با هم اختلافات مرزي دارند، استفاده شود. البته در داخل تاحدودي زمينههاي آشوب و ناامني در پارهاي از مناطق ايران فراهم شده است و اگر ساير برنامهها همزمان با جنگهاي داخلي موفقيتآميز از آب در بيايند، نيازي به اجراي آخرين مرحله كه همانا راهانداختن جنگ بين ايران و كشورهاي همسايه ايران است، باقي نخواهد ماند. ولي اگر با شكست مواجه شوند، چارهاي جز اجراي برنامه اخير طبق تصميمات اتخاذ شده نخواهد بود. فارغ از بسياري از اظهارات و شواهد تاريخي در زمينه تحريك صدام توسط امريكا براي آغاز جنگ،اظهارات رسمي «واين برگر» وزير خارجه وقت امريكا در ۱/۳/۱۳۶۱ كه رسماً اعلام ميدارد كه پيروزي ايران در جنگ با عراق به نفع امريكا نخواهد بود. شاهدي بر اين مدعاست.
مبتني بر اين شواهد و ديگر شواهد تاريخي جنگ، آنچه كه مقاومت ما را در دفاع هشت ساله مهمتر ميكند، ايستادگي در برابر جبهه متحد كفر اعم از شرق و غرب و مرتجعين منطقه بود و پيروزي ايران و شكست دشمن در اصل پيروزي انقلاب اسلامي و گفتمان تفكر اسلامي بر گفتمان ليبرال دموكراسي و ماركسيسم و فرقههاي منطقهاي بود و اين پيروزي بود كه گفتمان انقلاب اسلامي را جهاني كرد و زمينه توسعه و نفوذ اين گفتمان در جهان شد يعني در شرايطي كه دشمنان با تحميل جنگ، هدفشان مهار و شكست انقلاب اسلامي و حذف اين تفكر از عرصه سياسي جهان بود، رزمندگان اسلام (اعم از بسيج و ارتش و سپاه) با حمايتهاي مردمي و البته با عنايتهاي الهي و رهبري امام توانستند اين انديشه را ماندگار و آن را به الگوگيري براي حركتهاي مقاومت و به ويژه مقاومت فلسطين و... در جهان تبديل كنند.
دفاع مقدس ما فرهنگ عاشورا را تجلي بخشيد و نشان داد كه تفكر و انديشه عاشورايي در زمينه پيروزي خون بر شمشير تنها مختص صدر اسلام نيست و ميتواند در صورت الهامگيري از آن حماسه در طول تاريخ تسري يابد.
دفاع مقدس هشت ساله ما تمامي چارچوبها و استراتژيهاي مطرح نظامي دوران معاصر را به هم ريخت و نشان داد كه يك ملت با اتكا به اقل امكانات نظامي قادر است بدون اتكا به سلاحهاي غيرمتعارف نظير بمب اتمي يا سلاحهاي شيميايي به قدرت بازدارندگي كامل دست يابند و اكنون با گذشت بيش از دو دهه از پايان آن هنوز از ثمرات و آثار آن بهرهگيرد و اقتدار نظامي خود را بر دشمنان تحميل كند. دفاع مقدس نقطه عزيمتي براي جهاني شدن اسلام و دوران معاصر و رشد و توسعه پديدهاي شد كه اين روزها ثمره آن را در بيداري اسلامي جهان معاصر و فروپاشي حكومتهاي وابسته به امريكا در منطقه و حاميان رژيم صدام ميبينيم. پيروزي رزمندگان اسلام اين واقعيت را در جهان معاصر تثبيت كرد كه تفكر اسلامي در عين قادر بودن به تشكيل يك نظام سياسي ميتواند در دشوارترين عرصهها نيز از آرمانهاي خود دفاع نمايد.
در اين عرصه اگر چه دستاوردهاي ارزشمند بسياري را ميتوان از دفاع مقدس نام برد كه حمله رژيم بعثي به ايران زمينهساز آن بود،اما شايد مهمترين دليل براي گراميداشت سالروز حمله صدام به ايران را اين واقعيت بتوان ناميد كه دفاع ما در برابر دشمنان نه با آغاز جنگ تحميلي شروع شد و نه با پايان جنگ با صدام به پايان رسيد، بلكه صحنه و عرصهها تغيير يافته است يعني اگر قبل از آن نظام اسلامي با ترورها، كودتاها و توطئه تجزيه قومي مواجه بود، بعد از پايان جنگ تحميلي با تهاجم فرهنگي دشمن، تحريم اقتصادي، جنگ نرم و فتنه تير ۷۸ و خرداد ۸۸ مواجه بود كه صفبندي دشمنان در مقابل ايران همان صفبندي دوران جنگ بود.
اكنون نيز اين عرصه با شدت و توان بيشتري از سوي دشمن در عرصه جنگ اقتصادي دنبال ميشود؛ جنگي كه به تعبير كارگزاران و طراحان آن امنيت اجتماعي و ثبات سياسي ايران را هدف گرفته و به انتظار شورشهاي اجتماعي پس از آن نشسته است.
گراميداشت آغاز دفاع مقدس، گراميداشت روند تقابل نظام سلطه با نظام اسلامي است كه البته به رغم فراز و فرودها در عرصههاي مختلف، پيروزي با نظام اسلامي بوده است و البته در اين عرصهها دفاع همچنان باقي است و شايد آنگونه كه امام و رهبرمان آرزو كردند و ملت شهيد داده ايران به آن اميدوارند و هر روز دعا ميكنند انشاءالله توفيق داشته باشيم پرچم پيروزي نهايي را در سايه زعامت ولي عصر (عج) در جهان برافرازيم. |